تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

- تا زمانِ . . . - تا زمانِ انجامِ . . . - در حال رسیدگی، در حال انجام، بلاتکلیف - به مثال های زیر توجه کنید: - There were whispers that a de ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

تعبیه کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

تعداد خرابی ( تخمین زده شده ) در واحد زمان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

دچار می شود ( به ) . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

- با فرض این که . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

بعضی وقت ها به شکل زیر می توان of را در جملات ترجمه کرد: . . . of . . . . . . یِ مرتبط با . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

- آنی که . . . همانی است که . . . - اونی که . . . همونیه که . . . مثال: the one that acts is the healthy one آنی که فعالیت می کند همانی است که سا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

- مورد توجه است - از اهمیت برخوردار است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

دچار شدن ( مثلاً دچار شدن یک دستگاه به خرابی. )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

با اطمینان یا غرور راه رفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

رنج بردن {از نتایج ناخوشایندی که بر اثر اشتباهات شخص ایجاد شده اند} جورِ . . . را کشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

در حالت فعلی: _ در نظر گرفتن _ لحاظ کردن _ مورد توجه قرار دادن _ به حساب آوردن _ به شمار آوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

شکل درجه ی دومِ سه متغیّره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

مطالعات پیشین پژوهش های پیشین منابع منتشر شده تاکنون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

پرگویی پرحرفی استفاده کردن از کلمات زیاد {بیش تر از حد احتیاج} برای توضیح دادن درباره ی چیزی طولانی بودن بیهوده ی چیزی {مانند: نوشته، سخن، توضیح، خطو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تناوب {منظور تناوبی است که نامنظم، منقطع و معمولا غیرقابل پیش بینی باشد}

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

متناوب {به طوری که در بازه های نامنظم اتفاق می افتد و پیوسته نیست. پیش بینی زمان وقوع آن مشکل یا غیرممکن است. } اگر این صفت را به معنی {متناوب} در نظ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

جلوگیری کردن از ممانعت کردن از مانع شدن تحت کنترل {خود} نگه داشتن محدود کردن محدود نگه داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

برای راحتی برای آسودگی به جهت راحتی جهت راحت تر شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

it is unclear how to - معلوم نیست که چگونه می توان . . . - روشن نیست که چگونه می توان . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

به . . . به طرفِ . . . به سمتِ . . . به سویِ . . . با . . . برایِ . . . تا . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

از . . . ناشی از . . . بدست آمده از . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

افزار ابزار لوازم وسیله آلات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٥

bull: گاو نر cow:گاو ماده calf: گوساله milk: شیر گاو beef: گوشت گاو veal: گوشت گوساله sheep: گوسفند lamb: برّه، گوشت برّه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

extra: اضافی، زیادی extreme: خیلی زیاد، بیش از حد exceed: فراتر رفتن، تجاوز کردن از increasing: فزاینده، روبه افزایش، در حال افزایش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

در حالی که. . . در همان حال که. . . همزمان با اینکه. . . ترجمه ی جملات نمونه: - While he can't cook, he sews very well اگرچه او نمی تواند آشپزی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

SVM = Support Vector Machine ماشین بردار پشتیبان ماشینی که توسط یک الگوریتم ریاضیاتی، از یک سری بردارهای خاص معروف به بردارهای پشتیبان برای طبقه بندی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

- قابل انعطاف {توسعه یا تقلیل} با توجه به نیاز کاربر و شرایط موجود. {منظور این است که اگر چیزی scalable باشد می توان اندازه ی فیزیکی یا مقیاس اندازه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠٤

Know: دانستن{چیزی} ، شناختن{کسی}؛ بحث این است که آیا با یک علم یا یک شخص آشنایی داریم یا نه. Recognize: شناختن {چیزی یا کسی که قبلا آن را دیده ایم؛ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

صرفنظر از . . . صرفنظر از این که . . . بدون توجه به . . . بدون ملاحظه یِ . . . بدون به حساب آوردنِ . . . بدون در نظر گرفتنِ . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٩

قیاس منطقی شباهت فلسفی وجود شباهت های کلی بین دو چیز که در اصل با هم متفاوت اند. برای مثال جفت واژه های زیر دارای analogy اند: {مغز انسان ؛ cpu رایا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣٢

اجازه دهید به جای استفاده از عبارت {فکر کردم} یا همان {گمان کردم} از عبارت عامیانه و لفظی {فِک کردم} استفاده کنیم تا مفهوم واژه ی {envisage} برای ذهن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

PSD = Power Spectral Density چگالی طیفی توان. با تجزیه ی یک سیگنال در حوزه ی زمان ( سری زمانی ) به مؤلفه های فرکانسی سازنده اش، توسط الگوریتم FFT ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Empirical Mode Decomposition تجزیه به مُدهای تجربی عبارت است از روشی که توسط آن یک سیگنال به تعدادی از موج های نوسانی با محدوده های فرکانسی مختلف تج ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

نسبت دادن به ( . . . ) ناشی از ( . . . ) دانستن وقوع چیزی را به چیز دیگری نسبت دادن، گویی که یکی در وقوع دیگری سهم داشته است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

وضعیت یک چیز از نظر مجاز بودن را بیان می کند که دو حالت خواهد داشت: یا مجاز است یا غیرمجاز. چیزی که مجاز باشد مقبولیت دارد. به ساختار کلمات زیر تو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤٦

[صفت]: ( در مورد اشخاص ) ===> برجسته، خیلی بهتر از بقیه. مثلاً وقتی می گوییم {فلان دانش آموز outstanding است. } یعنی خیلی بهتر از بقیه است و عملکرد ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

[شخص]: صاحب نام، برجسته، معروف، مشهور، سرشناس، کسی که در زمره افراد همتای خود از بقیه بهتر بوده است ( خیلی بهتر از بقیه بودن ) . مثلا در مورد یک دان ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٩

از خود راضی، آسوده خاطر - [صفت] ممکن است به کسانی اطلاق شود که: 1 - از عملکرد خود راضی اند و خیالشان از بابت وقوع مشکل راحت است. 2 - در وجدان خود از ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

برگشت ناپذیر غیرقابل برگشت تغییر ناپذیر مثال: irrevocable harm = آسیب برگشت ناپذیر ؛ یعنی دیگر نمی توان آن را به حالت قبل بازگرداند و شاید بتوان گفت ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

( داروی ) ضد تشنج anticonvulsants: به داروهایی گفته می شود که برای درمان تشنج های صرعی به کار می روند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

تشنج آور - ( صفت ) چیزی ( عاملی ) که باعث وقوع تشنج می شود. چیزی ( پدیده ای ) که شامل وقوع تشنج است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

در این زمینه در این خصوص در این مورد در این راستا

١