تاریخ
١ سال پیش
متن
She's inordinately fond of her parrot.
دیدگاه
٠

او به طوطی اش بی اندازه علاقه دارد

تاریخ
١ سال پیش
متن
He was sick as a parrot when his team lost the match.
دیدگاه
٠

وقتی تیمش باخت خیلی دلسرد و مایوس شد

تاریخ
١ سال پیش
متن
She continued working, all the while keeping an eye on the clock.
دیدگاه
٠

جناب شفیعی منظ او کارش را ادامه داد , همش به ساعت نگاه می کرد

تاریخ
١ سال پیش
متن
With a little statistical sleight of hand they could make things look all right.
دیدگاه
٠

با کمی تردستی آماری یا دستکاری آمار آنها می توانند کارها را بهتر نشون بدهند . دروغ سه نوعه دروغ، دروغ شاخدار و آمار

تاریخ
١ سال پیش
متن
A ration book for certain items of food, clothing coupons, driving licence.
دیدگاه
٠

یک دفترچه جیره بندی برای کوپن اقلام خاص غذا و لباس ، گواهینامه رانندگی

تاریخ
١ سال پیش
متن
Does not crack a joke.
دیدگاه
٠

شوخی نکنید

تاریخ
١ سال پیش
متن
Far be it from us to condone tax evasion.
دیدگاه
٠

از ما بعیده که از فرار مالیاتی چشم پوشی کنیم . از فرار مالیاتی نمی گذریم .

تاریخ
١ سال پیش
متن
I can never condone coin-throwing or racial abuse.
دیدگاه
٠

من نمی توانم از شیر تا خط کردن یا سوئ استفاده نژادی چشم پوشی کنم ؟

تاریخ
١ سال پیش
متن
For tomorrow the paycheck might turn to a pink slip.
دیدگاه
٠

برای فردا چک حقوق ممکنه به برگه اخراج تبدیل بشه . یعنی سیاست کاری hire and fire استخدام کن و اخراج کن . یعنی فقط کارفرما تصمیم گیرنده است و بقول معرو ...

تاریخ
١ سال پیش
متن
As long as you lack something, you yearn for it without cease.
دیدگاه
٠

مادامی که چیزی کم دارید بدون وقفه مشتاق اون هستید

تاریخ
١ سال پیش
متن
They are trying to get an interim interdict to stop construction of the road.
دیدگاه
٠

انها در تلاشند تا یک حکم منع موقت بگیرند تا ساخت جاده را متوقف کنند .

تاریخ
١ سال پیش
متن
She used to hobnob with the rich.
دیدگاه
٠

او عادت داره با پولدارها بگرده

تاریخ
١ سال پیش
متن
He also hob-nobs with the great and the good.
دیدگاه
٠

او همچنین با افراد برجسته می گرده

تاریخ
١ سال پیش
متن
If I had my way it would be opaque Lycra tights every day of the week.
دیدگاه
٠

Have one' s way، اگه به من باشه هر روز هفته ساق لایکرا می پوشم

تاریخ
١ سال پیش
متن
If I had my way it would be opaque Lycra tights every day of the week.
دیدگاه
٠

بهتره بگیم ساق شلواری لایکرا

تاریخ
١ سال پیش
متن
He took the opportunity to deliver us another snub.
دیدگاه
٠

او از این فرصت استفاده کرد تا دوباره به ما کم محلی کند . ما را تحویل نگیرد

تاریخ
١ سال پیش
متن
There is a complementarity between life and atomic physics.
دیدگاه
٠

زندگی و فیزیک اتمی مکمل یکدیگرند .

تاریخ
١ سال پیش
متن
My remarks about divorce had unwittingly touched a raw nerve.
دیدگاه
٠

Touch a raw nerve :دست روی نقطه ضعف و حساسیت کسی گذاشتن

تاریخ
١ سال پیش
متن
My remarks about divorce had unwittingly touched a raw nerve.
دیدگاه
٠

صحبتهای من بصورت ناخواسته یا سهوی حساست مخاطب را تحریک کرد

تاریخ
١ سال پیش
متن
A police clampdown on car thieves hit a snag when villains stole one of their cars.
دیدگاه
٠

Hit a snag : به مشکل برخوردن

تاریخ
١ سال پیش
متن
Staff must stay behind after hours to catch up on their work.
دیدگاه
٠

After hours : بعد از ساعت مقرر اداری یا مدرسه . Stay behind :ماندن در جایی وقتی بقیه رفته اند . معنی جمله : کارکنان باید بعد از ساعت اداری برای جبران ...

تاریخ
١ سال پیش
متن
Staff must stay behind after hours to catch up on their work.
دیدگاه
٠

After hours : بعد از ساعت مقرر اداری یا مدرسه Stay behind :ماندن در جایی وقتی بقیه رفته اند . معنی جمله : کارکنان باید بعد از ساعت اداری برای جبران ع ...

تاریخ
١ سال پیش
متن
What time do you go off duty?
دیدگاه
٠

Off duty : مرخص شدن چه موقع مرخص می شوی ؟

تاریخ
١ سال پیش
متن
Mom went off when I told her I needed fifty dollars for the trip.
دیدگاه
٠

وقتی به مادرم گفتم ۵۰ دلار میخواهم عصبانی شد و غرغر کرد .

تاریخ
١ سال پیش
متن
He is a fool that makes a wedge of his fist.
دیدگاه
٠

او احمقیه که از مشتش گوه درست می کنه . یعنی مشتش را مثل گوه به بقیه میزنه - کتک کاری می کنه

تاریخ
١ سال پیش
متن
He hammered the wedge into the crack in the stone.
دیدگاه
٠

او گوه را در شکاف سنگ کوبید

تاریخ
١ سال پیش
متن
Push a wedge under the door to keep it open while we're carrying the boxes in.
دیدگاه
٠

زیر در گوه بگذار تا وقتی ما جعبه ها را داخل میاریم در باز بمونه باز بماند

تاریخ
١ سال پیش
متن
Push a wedge under the door to keep it open while we're carrying the boxes in.
دیدگاه
٠

زیر در گوه بگذار تا وقتی ما جعبه ها را داخل میاریم در باز بمونه

تاریخ
١ سال پیش
متن
The factory workers were faced with redundancy.
دیدگاه
٠

کارگران کارخانه با افزونگی یا زیادتی روبرو شدند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I have to catch up on my sleep.
دیدگاه
٠

باید کمبود خوابم را جبران کنم

تاریخ
١ سال پیش
متن
He loves to catch up on the news after a trip abroad.
دیدگاه
٠

او عاشق اینه که بعد از یه سفر خارجه به اخبار برسه

تاریخ
١ سال پیش
متن
He's not cut out to be a politician.
دیدگاه
٠

او برای سیاستمدار شدن ساخته نشده

تاریخ
١ سال پیش
متن
And she has a habit: smoking, big time, as in two packs a day.
دیدگاه
٠

او عادت به خیلی زیاد سیگار کشیدن دارد در حد دو بسته در روز

تاریخ
١ سال پیش
متن
It's a part-time program, but it's still a big time commitment.
دیدگاه
٠

کارش پار وقته ولی تعهدش خیلی زیاده

تاریخ
١ سال پیش
متن
This time they've messed up big time!
دیدگاه
٠

این دفعه اونها خیلی خراب کردند

تاریخ
١ سال پیش
متن
Passengers must check in at the airport an hour before the plane leaves.
دیدگاه
٠

مسافران می بایست یکساعت قبل از ترک هواپیما در فرودگاه حضور داشته باشند .

تاریخ
١ سال پیش
متن
Vice rules where gold reigns.
دیدگاه
٠

جایی که طلا حکمرانی کنه فساد حاکم میشه .

تاریخ
١ سال پیش
متن
There is not a smooth trajectory connecting these bony fish ancestors to flatfish lying on their belly.
دیدگاه
٠

یه مسیر هموار برای ارتباط بین اجداد این ماهیهای استخوانی با ماهیهای تخت که روی شمکشون می خوابند وجود حدارد

تاریخ
١ سال پیش
متن
Weak foundations caused the house to subside.
دیدگاه
٠

فونداسیون یا پی ریزی ضعیف باعث نشست خانه شد

تاریخ
١ سال پیش
متن
There is a danger that many homes will subside because of the drought.
دیدگاه
٠

این خطر وجود داره بعلت خشکسالی خیلی از خونه ها نشست کنند

تاریخ
١ سال پیش
متن
The phone has been ringing off the hook with offers of help.
دیدگاه
٠

تلفن با ( به دلیل ) پیشنهادهای کمک مرتب در حال زنگ زدن بوده

تاریخ
١ سال پیش
متن
The phone was ringing off the hook here all weekend.
دیدگاه
٠

آخر هفته تلفن مرتب در حال زنگ زدن بود

تاریخ
١ سال پیش
متن
Our neighbours have just done a loft conversion .
دیدگاه
٠

همسایگان ما اخیرا اتاق زیرشیروانی را تیدیل به خواب کرده اند

تاریخ
١ سال پیش
متن
Without newspaper, we would get behind the times.
دیدگاه
٠

بدون روزنامه از زمانه عقب می مانیم

تاریخ
١ سال پیش
متن
If you do work for that company, it will represent an infringement of your contract with us.
دیدگاه
٠

اگر به کار در آن شرکت بپردازید این نشان دهنده نقض قرارداد شما با ما خواهد بود . Do work : پرداختن به کار

تاریخ
١ سال پیش
متن
She refused food and literally starved herself to death.
دیدگاه
٠

او غذا را رد کرد و از گرسنگی مرد. یعنی فوق العاده گرسنه بود ولی غذا را رد کرد

تاریخ
١ سال پیش
متن
She refused food and literally starved herself to death.
دیدگاه
٠

اینجا literally معنای exaggerate یا بزرگنمایی می دهد

تاریخ
١ سال پیش
متن
Our basketball team began to choke up in the last quarter.
دیدگاه
٠

تیم بسکتبال ما در کوارتر آخر اینقدر احساساتی شد که نتوانست بازی کنه

تاریخ
١ سال پیش
متن
Weeds can quickly choke delicate garden plants.
دیدگاه
٠

علفهای هرز بسرعت گیاهان ظریف را خشک می کنند

تاریخ
١ سال پیش
متن
In summer visitors swamp the island.
دیدگاه
٠

در تابستان جزیره تعداد زیادی بازدید کننده دارد