تاریخ
٢ سال پیش
متن
I have long since abandoned the notion that higher education is essential to either success or happiness. Hot houses of learning do not always grow anything edible.
دیدگاه

Long since مدتهاست . خیلی وقته.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
An employee sold him on the notion that cable was the medium of the future.
دیدگاه

: cable tv :Cable : تلویزیون کابلی

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The factory workers were faced with redundancy.
دیدگاه

کارگران کارخانه با افزونگی یا زیادتی روبرو شدند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I have to catch up on my sleep.
دیدگاه
٠

باید کمبود خوابم را جبران کنم

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He loves to catch up on the news after a trip abroad.
دیدگاه
٠

او عاشق اینه که بعد از یه سفر خارجه به اخبار برسه

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He's not cut out to be a politician.
دیدگاه
٠

او برای سیاستمدار شدن ساخته نشده

تاریخ
١ سال پیش
متن
And she has a habit: smoking, big time, as in two packs a day.
دیدگاه
٠

او عادت به خیلی زیاد سیگار کشیدن دارد در حد دو بسته در روز

تاریخ
١ سال پیش
متن
It's a part-time program, but it's still a big time commitment.
دیدگاه
٠

کارش پار وقته ولی تعهدش خیلی زیاده

تاریخ
١ سال پیش
متن
This time they've messed up big time!
دیدگاه
٠

این دفعه اونها خیلی خراب کردند

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Passengers must check in at the airport an hour before the plane leaves.
دیدگاه
٠

مسافران می بایست یکساعت قبل از ترک هواپیما در فرودگاه حضور داشته باشند .

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Staff must stay behind after hours to catch up on their work.
دیدگاه
٠

After hours : بعد از ساعت مقرر اداری یا مدرسه . Stay behind :ماندن در جایی وقتی بقیه رفته اند . معنی جمله : کارکنان باید بعد از ساعت اداری برای جبران ...

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Staff must stay behind after hours to catch up on their work.
دیدگاه
٠

After hours : بعد از ساعت مقرر اداری یا مدرسه Stay behind :ماندن در جایی وقتی بقیه رفته اند . معنی جمله : کارکنان باید بعد از ساعت اداری برای جبران ع ...

تاریخ
٢ سال پیش
متن
What time do you go off duty?
دیدگاه
٠

Off duty : مرخص شدن چه موقع مرخص می شوی ؟

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Mom went off when I told her I needed fifty dollars for the trip.
دیدگاه
٠

وقتی به مادرم گفتم ۵۰ دلار میخواهم عصبانی شد و غرغر کرد .

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He is a fool that makes a wedge of his fist.
دیدگاه
٠

او احمقیه که از مشتش گوه درست می کنه . یعنی مشتش را مثل گوه به بقیه میزنه - کتک کاری می کنه

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He hammered the wedge into the crack in the stone.
دیدگاه
٠

او گوه را در شکاف سنگ کوبید

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Push a wedge under the door to keep it open while we're carrying the boxes in.
دیدگاه
٠

زیر در گوه بگذار تا وقتی ما جعبه ها را داخل میاریم در باز بمونه باز بماند

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Push a wedge under the door to keep it open while we're carrying the boxes in.
دیدگاه
٠

زیر در گوه بگذار تا وقتی ما جعبه ها را داخل میاریم در باز بمونه

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The phone has been ringing off the hook with offers of help.
دیدگاه
٠

تلفن با ( به دلیل ) پیشنهادهای کمک مرتب در حال زنگ زدن بوده

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The phone was ringing off the hook here all weekend.
دیدگاه
٠

آخر هفته تلفن مرتب در حال زنگ زدن بود

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Our neighbours have just done a loft conversion .
دیدگاه
٠

همسایگان ما اخیرا اتاق زیرشیروانی را تیدیل به خواب کرده اند

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Without newspaper, we would get behind the times.
دیدگاه
٠

بدون روزنامه از زمانه عقب می مانیم

تاریخ
٢ سال پیش
متن
If you do work for that company, it will represent an infringement of your contract with us.
دیدگاه
٠

اگر به کار در آن شرکت بپردازید این نشان دهنده نقض قرارداد شما با ما خواهد بود . Do work : پرداختن به کار

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She refused food and literally starved herself to death.
دیدگاه
٠

او غذا را رد کرد و از گرسنگی مرد. یعنی فوق العاده گرسنه بود ولی غذا را رد کرد

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She refused food and literally starved herself to death.
دیدگاه
٠

اینجا literally معنای exaggerate یا بزرگنمایی می دهد

تاریخ
١ سال پیش
متن
Our basketball team began to choke up in the last quarter.
دیدگاه
٠

تیم بسکتبال ما در کوارتر آخر اینقدر احساساتی شد که نتوانست بازی کنه

تاریخ
١ سال پیش
متن
Weeds can quickly choke delicate garden plants.
دیدگاه
٠

علفهای هرز بسرعت گیاهان ظریف را خشک می کنند

تاریخ
١ سال پیش
متن
In summer visitors swamp the island.
دیدگاه
٠

در تابستان جزیره تعداد زیادی بازدید کننده دارد

تاریخ
١ سال پیش
متن
Elephants were often to be found in swamp in eastern Kenya around the Tana River.
دیدگاه
٠

فیل ها اغلب در اطراف رودخانه تانا در شرق کنیا در تعداد زیاد پیدا می شدند

تاریخ
٢ سال پیش
متن
None of us knew that Greg had done time for stealing cars.
دیدگاه
٠

هیچکدام از ما نمی دونستیم که گرک بخاطر سرقت ماشینها زندان بوده .

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Sid's wife ran off with another man while he was doing time.
دیدگاه
٠

وقتی سید زندانی بود زنش با مرد دیگه ای فرار کرد

تاریخ
٢ سال پیش
متن
If you're not careful you'll end up doing time again.
دیدگاه
٠

اگه مراقب نباشی دوباره زندانی میشی

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Paul was doing time for burglary.
دیدگاه
٠

پل بخاطر دزدی زندانی بود

تاریخ
٢ سال پیش
متن
When you have lots of things to do, time just flies past.
دیدگاه
٠

وقتی کارهای زیادی برای انجام دادن دارید زمان زود میگذره . Time fly fast:زمان زود می گذره

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I find gentle persuasion is the best tack.
دیدگاه
٠

من فکر می کنم نرم ترغیب کردن بهترین رویه است . مثلا بجای دستور دادن

تاریخ
٢ سال پیش
متن
People are more relaxed, more volatile.
دیدگاه
٠

کسانی که خونسردترند ، بی ثبات ترند .

تاریخ
٢ سال پیش
متن
A portfolio of more volatile securities is more likely to generate capital losses than a portfolio composed of less volatile securities.
دیدگاه
٠

احتمال اینکه سبدمالی اوراق بهادار بی ثبات تر ضرر بیشتری بده از سبدمالی تشکیل شده از اوراق بهادار با ثبات تر

تاریخ
١ سال پیش
متن
Romance is making a comeback. Reality is out.
دیدگاه
٠

عشق و عاشقی که برمی گردد واقعیت بیرون می رود .

تاریخ
١ سال پیش
متن
The former tennis star's comeback trail hit the buffers yesterday when she lost in straight sets.
دیدگاه
٠

وقتی ستاره سابق تنیس پشت سر هم باخت شکستش قطعی شد . Hit the buffers : شکست قطعی

تاریخ
٢ سال پیش
متن
We've sold our old car for scrap.
دیدگاه
٠

ما ماشین قدیمی امان را برای اوراق کردن فروختیم

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Vice rules where gold reigns.
دیدگاه
٠

جایی که طلا حکمرانی کنه فساد حاکم میشه .

تاریخ
٢ سال پیش
متن
There is not a smooth trajectory connecting these bony fish ancestors to flatfish lying on their belly.
دیدگاه
٠

یه مسیر هموار برای ارتباط بین اجداد این ماهیهای استخوانی با ماهیهای تخت که روی شمکشون می خوابند وجود حدارد

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The counterpart to discrimination against women in society is sexism in sociology.
دیدگاه
٠

( کلمه معادل ) تبعیض جنسیتی در جامعه شناسی همتای تبعیض علیه زنان در جامعه

تاریخ
١ سال پیش
متن
Others sought the Holy Grail, Dad stalked the earth in pursuit of the perfect pyjama.
دیدگاه
٠

دیگران اهداف دست نیافتنی جستجو میکنند . پدر دور زمین دنبال پیژامه عالی می گردد

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The Amazon basin is in Brazil.
دیدگاه
٠

حوضه رود آمازون در برزیل است

تاریخ
٢ سال پیش
متن
No procurement agency may fish for unlawful interests by offering bribes to the purchaser or by any other unfair means.
دیدگاه
٠

Fish :دنبال گشتن . هیچ آژانس تدارکاتی با پیشنهاد رشوه به خریدار یا هر وسیله غیر قانونی دیگر

تاریخ
٢ سال پیش
متن
No procurement agency may fish for unlawful interests by offering bribes to the purchaser or by any other unfair means.
دیدگاه
٠

هیچ آژانس تدارکاتی نمی تواند با پیشنهاد رشوه به خریدار یا هر وسیله غیرمنصفانه دیگر ، دنبال منافع غیرقانونی باشد

تاریخ
٢ سال پیش
متن
There's not a scrap of truth in the claim.
دیدگاه
٠

در این ادعا ذره ای حقیقت وجود نداره

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Even the big shot has to carry his wife's purse.
دیدگاه
٠

بقول پیران خردمند حتی رئیس جمهور هم به حرف زنش گوش میده

تاریخ
٢ سال پیش
متن
It's a good habit to wash up before a meal.
دیدگاه
٠

شستن دستها قبل از غذا عادتوخوبیه