ترجمههای learner (١٥٣)
بجای invented اصلاح شود Invited : دعوت کردن
او به ضرر سلامتیش تا دیر وقت بیدار میمونه
ادوارد بصورت خطرناکی شخصیتی دمدمی بود
او خلق و خوی نسبتا دمدمی داشت و زندگی باهاش نمی تونست آسون باشه
نرخ تعدیل پنج درصدی که آژانس با مدیریت حفظ کرده تبود . وعده داده شده که سر به فلک بکشد
بعضی از اعضا شورای شهر از تعدیل پرسنل مسن تر حمایت می کنند
از طریق تعدیل و بازنشستگی پیش از موعد کاهش کارکنان حاصل میشه
ارتش هنری با بار اموال غارتی برگشتند
شجاعت و مهارت او ما را وادار به تحسین می کند
کار بیهوده انجام دادن - برای کاری که محکوم به شکست است وقت و انرژی گذاشتن
جاه طلبی برای یه سرباز عیب و برای یه شاهزاده فضیلته
وقتی جان با سرعت تمام نزدیک شد صف ترافیک را که جاده را بسته بود دید
هرگز کاری را که امروز می تونید انجام بدید به فردا موکول نکنید
برخلاف انتظار فردریک دوم در نهایت پیروز شد
یه خار ( سرسوزن ) تجربه ازرزش یه صحرا ( یه عالم ) تجربه بیشتره
یه خار ( سرسوزن ) تجربه ارزش یه صحرا ( یه عالم ) هشدار و اخطار را داره
گفتگوی هشیارانه آنها کار ارزشمند و جدی صلیب سرخ را به همه حاضرین فهماند. Bring home فهماندن - شیرفهم کردن
آنها خواستار این شدند که توافقنامه بصورت شفاف نوشته شود
خونه های این منطقه در معرض نشست هستند
قراردادهای مسکن نان و آبدار شرکت
این خانه ها در امتداد شاهراه بودند . گذشته string along
از ما بعیده که از فرار مالیاتی چشم پوشی کنیم . از فرار مالیاتی نمی گذریم .
من نمی توانم از شیر تا خط کردن یا سوئ استفاده نژادی چشم پوشی کنم ؟
برای فردا چک حقوق ممکنه به برگه اخراج تبدیل بشه . یعنی سیاست کاری hire and fire استخدام کن و اخراج کن . یعنی فقط کارفرما تصمیم گیرنده است و بقول معرو ...
مادامی که چیزی کم دارید بدون وقفه مشتاق اون هستید
انها در تلاشند تا یک حکم منع موقت بگیرند تا ساخت جاده را متوقف کنند .
Have one' s way، اگه به من باشه هر روز هفته ساق لایکرا می پوشم
بهتره بگیم ساق شلواری لایکرا
او از این فرصت استفاده کرد تا دوباره به ما کم محلی کند . ما را تحویل نگیرد
زندگی و فیزیک اتمی مکمل یکدیگرند .
Touch a raw nerve :دست روی نقطه ضعف و حساسیت کسی گذاشتن
صحبتهای من بصورت ناخواسته یا سهوی حساست مخاطب را تحریک کرد
Hit a snag : به مشکل برخوردن
صدایش مثل زنگ واضح و کامل بود
مری از اینکه ساعتش را گم کرده خیلی ناامید و مستاصله
وقتی تیمش باخت خیلی دلسرد و مایوس شد
جناب شفیعی منظ او کارش را ادامه داد , همش به ساعت نگاه می کرد
با کمی تردستی آماری یا دستکاری آمار آنها می توانند کارها را بهتر نشون بدهند . دروغ سه نوعه دروغ، دروغ شاخدار و آمار
یک دفترچه جیره بندی برای کوپن اقلام خاص غذا و لباس ، گواهینامه رانندگی
احتمال اینکه سبدمالی اوراق بهادار بی ثبات تر ضرر بیشتری بده از سبدمالی تشکیل شده از اوراق بهادار با ثبات تر
عشق و عاشقی که برمی گردد واقعیت بیرون می رود .
وقتی ستاره سابق تنیس پشت سر هم باخت شکستش قطعی شد . Hit the buffers : شکست قطعی