پیشنهاد‌های حسین کتابدار (٢٥,٢٩٨)

بازدید
١٨,٠٠٢
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

This term is a casual way of referring to food or a meal. It is often used in a laid - back or informal context. غذا یا یک وعده غذایی اغلب در یک زم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Goofies or goofy teeth is a slang term used to describe misaligned or crooked teeth. It is often used in a lighthearted or teasing manner. Goofies ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Gnashers is a slang term used to refer to teeth. It can be used in a playful or casual context. اصطلاح عامیانه اشاره به دندان. می توان از آن در ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

This term refers to teeth that resemble the small, square shape of Chiclets gum. It is often used to describe straight, evenly spaced teeth. دندان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

This term means to break down or separate something into its individual parts for closer examination or analysis. تجزیه یا جدا کردن چیزی به بخش های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “We need to look into the case further to find additional evidence. ” “I’ll look into the issue and get back to you with a solution. ” “I want ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

This slang phrase means to carry out mathematical calculations or analysis on a set of numbers or data. عبارت عامیانه انجام دادن محاسبات یا تجزیه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

محاسبه یا تجزیه و تحلیل کردن داده های عددی، اغلب به شیوه ای کامل و دقیق. این امر مستلزم انجام محاسبات ریاضی یا تجزیه و تحلیل آماری است. مثال؛ “I n ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

مثال؛ “I need to figure out who committed the crime. ” “I need to figure out the solution. ” “I need to figure out how all the pieces fit together. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

This phrase means to review or examine something carefully. It can refer to going through information or details again to ensure understanding or to ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فعل کاوش عمیق کردن در یک موضوع یا مطلب به منظور جمع آوری اطلاعات یا کشف جزئیات. اغلب برای توصیف یک معاینه یا بررسی کامل استفاده می شود. مثال؛ “I pla ...

پیشنهاد
٠

To carefully and meticulously examine something, leaving no detail unnoticed or unexamined. بررسی کردن دقیق و موشکافانه چیزی مثال؛ For example, a d ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ For example, a film critic might pick apart a movie’s plot holes or inconsistencies. A professor might pick apart a student’s argument to help ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “I’m going to dig into this story and uncover the truth. ” A researcher might dig into a topic to gather evidence for their study. In a conver ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چیزی که بسیار چالش برانگیز یا دشوار برای مدیریت است و اغلب به صورت اغراق آمیز استفاده می شود دندان شکن مترادف؛ Extremely hard, tough مثال؛ Iran claim ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استراحت کردن، آرام گرفتن، یا یک استراحت کوتاه در بین کار، اغلب پس از فعالیت فیزیکی یا یک روز طولانی. مترادف: Work, exert oneself, remain active مثال ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح عامیانه توصیف یک کارمند جوان، معمولاً تازه کار، که وظیفه اصلی اش انجام کارهای کوچکی مانند آوردن قهوه برای مدیران است. کسی که در نقش زیرمجموع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A sarcastic or humorous way to say that something will never happen or be done. روشی طنزآمیز یا نیش دار برای گفتن اینکه چیزی هرگز اتفاق نخواهد افتا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

/mʊk/ اصطلاح عامیانه توصیف فردی احمق، بی کفایت یا پست و حقیر کسی که به دلیل کمبود هوش یا احترام به خود، به راحتی توسط دیگران مورد استفاده یا کنتر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

متقاعد کردن یا مجبور کردن کسی به انجام کاری که از آن راضی نیست استفاده از فشار یا نفوذ برای وادار کردن کسی به موافقت با چیزی این اصطلاح اغلب در مکا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

داشتن همه چیزهایی که فرد آرزو دارد یا نیاز دارد، از جمله موفقیت، ثروت، خوشبختی، یا تعادل در جنبه های مختلف زندگی. اغلب حس بلند پروازی و تعادل را منت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"در فصل جفت گیری" /دوره فعالیت جنسی و رفتار جفت گیری در برخی پستانداران، به ویژه گوزن ها، که در این دوره نرها بسیار فعال و تهاجمی می شوند. دوره ای ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

This slang phrase means to keep something hidden or confidential. It suggests the need for secrecy and discretion, often to prevent information from ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

This phrase means to keep something secret or to not disclose it to others. It emphasizes the need for silence and discretion in order to prevent inf ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

This expression means to prioritize something less important or to temporarily set a task or project aside. It suggests that the action or decision i ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

"در پس زمینه ماندن" / ناآشکار یا در مرکز توجه نبودن نگرفتن نقش برجسته یا جلب نکردن توجه به خود انتخاب فرد برای نادیده ماندن یا فعالانه شرکت نکردن در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

To “keep it mellow” means to stay calm and relaxed. It is often used when someone wants to maintain a peaceful or low - stress environment. آرام و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ For instance, if someone is trying to avoid being noticed in a social setting, they might say, “I’m just trying to keep a low profile. ” In a c ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

"سوار موج شدن"/ استفاده کردن از روند یا حرکت فعلی برای دستیابی به موفقیت همراهی کردن با روندها یا فرصت های موجود و بهره برداری از آن ها مترادف؛ Go w ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

"بی خیال شدن" / نادیده گرفتن یا چشم پوشی کردن از یک مشکل یا مسئله و اجازه دادن به آن که بدون پرداختن به آن ادامه یابد. انتخاب عدم اقدام یا مداخله د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عقب نشینی کردن و اجازه دادن به شخص دیگری که کنترل کار را در دست بگیرد یا مسیر را رهبری کند. می توان آن را در زمینه های مختلف، تحت اللفظی و مجازی استف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

استراحت کردن، آرامش یافتن یا کاهش دادن سرعت فعالیت ها برای جلوگیری از فرسودگی یا لذت بردن از لحظه است. معمولاً برای پیشنهاد به کسی استفاده می شود که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مثال؛ “I need some time alone to decompress after a busy day. ” In a conversation about self - care, someone might say, “Taking a long walk in nature ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مثال؛ “I need a few minutes to cool off after that argument. ” In a discussion about managing emotions, someone might say, “Taking a walk outside can ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"گذاشتن چیزها به حال خود" به معنای اجازه دادن به یک وضعیت برای پیشرفت یا بدتر شدن بدون اقدام برای کنترل یا تأثیرگذاری بر آن است. این نشان دهنده یک ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “Don’t worry about the small details. Just hang loose and enjoy the moment. ” In a conversation about dealing with stress, someone might say, “ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

حس امنیت کاذب یا خودرضایتی بدون انتقاد که اغلب منجر به غفلت یا عدم پیشرفت می شود. معمولاً برای توصیف کسی استفاده می شود که بیش از حد خودراضی یا بی ت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیش گویی کردن/استنتاج یا نتیجه گیری چیزی از قبل یا پیشاپیش بر اساس دانش یا اطلاعات قبلی انجام فرضیات یا نتیجه گیری ها قبل از مواجهه یا تجربه کردن چی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “He was labeled a bigot for his hateful comments about immigrants. ” A person might say, “It’s important to challenge and confront bigots to pr ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

🔸 **معادل فارسی:** پرونده شخصی / معرفی نامه / شرح حال / پروفایل در زبان روزنامه نگاری و رسانه ای: به مقاله یا گزارشی گفته می شود که زندگی، شخصیت، د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

"پروفایل کردن" به معنای توصیف، تحلیل یا دسته بندی یک فرد بر اساس ویژگی ها یا رفتارهای خاص است. ایجاد یک شرح یا درک دقیق از فرد که اغلب برای پیش بین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"در آن مقطع" / در آن لحظه خاص در زمان یا در آن لحظه خاص در توالی رویدادها. یک نقطه بحرانی یا نقطه عطف در توالی رویدادها یا فرآیند تصمیم گیری مترادف؛ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

"در این فاصله" / در دوره زمانی بین دو رویداد معمولاً برای اشاره به یک دوره موقت که در آن برنامه ها یا ترتیبات جایگزین وجود دارد، استفاده می شود. متر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “After the incident, she decided to be more cautious from then on. ” A person might say, “I used to eat junk food every day, but from then on, ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

4T This is an abbreviation for “for tomorrow” and is often used to refer to something that will happen or be dealt with in the future. این مخفف "برا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

This is an abbreviation for “for now” and is often used to indicate that something is temporary or subject to change. این مخفف "عجالتاً، فعلاً، در ح ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مثال؛ “I have decided to eat healthier. Henceforth, I will only consume fruits and vegetables. ” In a company announcement, it might state, “We are i ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “He finished his studies, and thereafter, he started working. ” In a historical account, one might write, “The war ended, and thereafter, a per ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در ریاضیات، نقطه انشعاب به نقطه ای روی یک منحنی اشاره دارد که در آن تابع یا مشتق آن تغییر قابل توجهی می کند و اغلب باعث می شود شاخه های متعدد در آن ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لغو کردن یا حضور نیافتن در یک رویداد یا تعهد بدون اطلاع قبلی غیرقابل اعتماد بودن یا عدم پیگیری تعهدات معمولاً برای توصیف کسی که به طور مکرر برنامه ها ...