پیشنهاد‌های حسین کتابدار (٢٥,٢٩٨)

بازدید
١٧,٩٨٧
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

✍️ ماده ای، به ویژه حشیش که برای ایجاد حالت خواب آلودگی یا سرخوشی تدخین می شود. همچنین می تواند به معنای چیزی بسیار خوب یا عالی در زبان عامیانه باشد. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

In slang terms, "score" can mean to buy or sell illegal drugs. It's often used in the context of obtaining drugs, like "scoring some weed" or "scorin ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

✍️ تمایل شدید به کنترل یا تسلط بر کسی یا چیزی، که اغلب منجر به حسادت یا ناامنی می شود. این شامل احساس قوی مالکیت و نیاز به اعمال کنترل است. ✍️✍️نگرش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Anxiety: A persistent state of worry and fear often without a clear reason. It can lead to chronic anxiety disorders that may require professional tr ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

✍️"رژیم یویویی" به چرخه ی کاهش وزن از طریق رژیم گرفتن و سپس بازگشت وزن، اغلب به طور مکرر، اشاره دارد. این الگو شامل تغییرات مکرر در رژیم غذایی و وزن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

✍️فرسودگی حالتی از خستگی احساسی، جسمی و ذهنی است که ناشی از استرس طولانی مدت و بیش از حد است. این وضعیت زمانی رخ می دهد که فرد احساس کلافه شدن، خستگی ...

پیشنهاد
٠

"پذیرش انتقاد با آرامش" / قبول و مدیریت انتقاد به طور آرام و بدون واکنش منفی یا دفاعی. این شامل درک بازخورد، یادگیری از آن و استفاده از آن برای بهبود ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"مستقیماً به سراغ وظایف رفتن" / برخورد مستقیم و با اراده با وظایف یا چالش ها. این شامل مواجهه با مسئولیت ها یا مشکلات بدون تردید یا اجتناب است. به ط ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

✍️"گیر کردن" / باقی ماندن در حالتی از ناتوانی در حرکت یا پیشرفت. این عبارت نشان دهنده گیر افتادن در یک وضعیت و ناتوانی در پیشرفت یا یافتن راه حل است. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

✍️تحلیل بیش از حد / فرآیند بررسی چیزی با جزئیات بیش از حد که باعث می شود دارای نتیجه معکوس شود. این شامل فکر کردن یا در نظر گرفتن بیش از حد چیزی است ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

"Second - guess" means to doubt or question a decision or action that has already been made. It often involves thinking that a different decision sho ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

👈مترادف: Exhausted, fatigued, worn out, depleted 🎁مثال؛ After the long hike, I felt completely drained and needed to rest. She was emotionally dra ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

If you’re always seeking approval from others, it’s a clear sign of low self - esteem.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

✍️رشد فردی، که به عنوان رشد شخصی یا بهبود خود نیز شناخته می شود، به فرآیند توسعه و بهبود خود در جنبه های مختلف زندگی اشاره دارد. این فرآیند شامل به د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

✍️"در اعماق وجود" / احساسات یا باورهای واقعی یک فرد که بلافاصله آشکار یا بیان نمی شوند. این عبارت نشان دهنده درکی درونی یا احساسی است که در زیر سطح پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ That way, you can make sure your wishes are honored and that your loved ones understand exactly what will happen.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

✍️"جلسه تخلیه احساسی" / یک ملاقات یا مکالمه غیررسمی که در آن کسی احساسات، نگرانی ها یا ناراحتی های خود را به صورت آزادانه بیان می کند. این یک فرصت اس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

"Daily is best" suggests that performing an activity every day is the most effective or beneficial way to achieve results or maintain a habit. It emp ...

پیشنهاد
١

✍️"جلوگیری کردن از وقوع چیزی" / چیزی را قبل از اینکه به طور کامل توسعه یابد یا به یک مشکل بزرگتر تبدیل شود، متوقف کردن. این عبارت نشان دهنده اقدام ها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

✍️ عاشق شدن یا احساسات شدید محبت نسبت به کسی پیدا کردن. ✍️✍️همچنین می تواند به معنی فریب خوردن یا گول خوردن توسط چیزی یا کسی باشد. ✍️✍️✍️اغلب در زم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

✍️"ناخواسته" / چیزی که بدون درخواست یا خواستن ارائه می شود. این اصطلاح اغلب برای توصیف نظرات، مشاوره ها یا خدماتی استفاده می شود که بدون اینکه گیرنده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ارتباط برقرار کردن یا تماس گرفتن با کسی برای ارائه یا دریافت به روزرسانی، معمولاً برای اطمینان از اینکه همه چیز به خوبی پیش می رود یا در جریان وضعیت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

✍️مترادف: No problem, it's nothing, don't worry, it's all good مثال؛ 👇"Sorry I'm late. " "No big deal, we just started. " 👇"I forgot to bring the ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

✍️"ملال" /احساس بی حوصلگی و نارضایتی که از نبود شغل یا هیجان ناشی می شود. این اصطلاح وضعیت کسل کننده و خستگی را توصیف می کند. ✍️✍️به یک حس کلی بی عل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

/ˈbrɪs. əl wɪθ/ The phrase "bristle with" means to be full of or to be covered with something, often in a way that suggests an intense or overwhelmi ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “The CEO set the company’s expansion plans in motion. ” “Let’s set the reaction in motion by adding the catalyst. ” A coach might set their tea ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

"موجب شدن" / باعث شدن یا شروع کردن چیزی، به ویژه یک واکنش ناگهانی یا شدید. این اصطلاح به عملی اشاره دارد که زنجیره ای از وقایع را آغاز می کند. اصطلا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

به مرز یا حدی از یک منطقه اشاره دارد که پلیس یا نیروهای امنیتی کنترل یا نظارت می کنند تا امنیت و ایمنی را تضمین کنند. این اغلب شامل ایجاد یک خط فیزیک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

In the context of contingency, a cushion refers to a backup option or extra resources that can be relied upon in case of unexpected difficulties or s ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

"Fail - safe" refers to a system or mechanism designed to default to a safe condition in the event of a failure or malfunction. It ensures that if so ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

Flagship refers to something that is considered the best or most important in a particular group or category. It is often used to describe a company’ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اِی کلا ________________________________________ 🔸 معادل فارسی: درخشش / شکوه / افتخار / شهرت ناگهانی / موفقیت پرسر و صدا _______________________ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “The bride looked resplendent in her wedding gown. ” “The sunset over the ocean was resplendent with vibrant colors. ” “The palace was resplen ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “The crowd gave a resounding applause to the performer. ” “The team won the championship with a resounding victory. ” “The speech had a resoun ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

A cordon refers to a line or barrier set up to prevent access to a certain area or to control the movement of people or vehicles. It is often used by ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

An impasse refers to a situation where progress or negotiation is impossible because of a disagreement or deadlock. It often describes a roadblock in ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

فردی که کمرو، محتاط یا فاقد اعتماد به نفس است. این اصطلاح اغلب برای توصیف شخصیت کسی استفاده می شود، به ویژه اگر فرد برون گرا نباشد یا در موقعیت های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

This phrase is used to describe someone who lacks courage, determination, or resilience. It implies a lack of strength or fortitude. کسی که فاقد شج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

"سفت و قوی شدن" / بهبود و ارتقاء دادن سفتی و قدرت عضلات از طریق ورزش . این اصطلاح به تقویت تناسب اندام و تعریف عضلانی اشاره دارد. مترادف: Strengthen ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

This term refers to something that is loose, weak, or lacking in firmness. It is often used to describe physical attributes, such as muscles or skin. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

This slang term describes someone or something that is weak, lacking in energy, or depleted of strength. . اصطلاح عامیانه کسی یا چیزی که ضعیف، فاقد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

This term describes something or someone that is unable to produce the desired result or has little impact. چیزی یا شخصی که قادر به ایجاد نتیجه مطل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

چیزی که نازک، شیک و اغلب کوچک است. می تواند به اشیا، حرکات یا حتی افراد اشاره کند و ویژگی های لطیف و ملایم آن ها را برجسته کند. مترادف: Delicate, ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

This word is used to describe something that is weak or feeble, often referring to a person’s physical condition or energy level. ضعیف و بی حال یا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

This term is used to describe something that is of little importance or value. It can also be used to describe someone who is weak or feeble. چیزی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

"آدم ضعیف النفس"/ فردی که خجالتی، رام یا محجوب است. به کسی اشاره دارد که بیش از حد مطیع است، اعتماد به نفس ندارد و از خود دفاع نمی کند. اصطلاح "mil ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Used to describe something that is small, inadequate, or of little value or importance. It can also be used to express disappointment or dissatisfact ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “He tried to pick up the heavy box, but he’s too puny. ” Their puny team doesn’t stand a chance against the champions. ” A person might describ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

مثال؛ “The table is so flimsy; it wobbles with the slightest touch. ” “The walls are made of flimsy materials. ” “Their reasoning is flimsy at best. ”

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “Don’t be such a jellyfish. Stand up for yourself. ” “We need a leader, not a bunch of jellyfish. ” “They backed down like a bunch of jellyfish ...