durable goods

/ˈdʊrəbl̩ˈɡʊdz//ˈdjʊərəbl̩ɡʊdz/

(کالاهایی که برای مدت نسبتا درازی دوام می آورند مانند ماشین آلات و یخچال و مبل در مقایسه با کفش یا مواد خوراکی) کالاهای مانا، کالاهای پایدار، کالاهای بادوام، کالاهای پایا، کالای بادوام یا فاسد نشدنی، کالاهای دیرپای

جمله های نمونه

1. Durable goods, food processing and textiles, much of it for export, led the manufacturing sector.
[ترجمه گوگل]کالاهای بادوام، فرآوری مواد غذایی و منسوجات، که بیشتر آنها برای صادرات هستند، بخش تولید را هدایت کردند
[ترجمه ترگمان]کالاهای Durable، فرآوری مواد غذایی و منسوجات، بیشتر آن برای صادرات، به بخش تولید منجر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Carpets, building products, furniture and other durable goods all began to see downshifting during the fourth quarter.
[ترجمه گوگل]فرش، محصولات ساختمانی، مبلمان و سایر کالاهای بادوام همگی در طول سه ماهه چهارم شاهد کاهش قیمت بودند
[ترجمه ترگمان]فرش، محصولات ساختمانی، مبلمان و سایر کالاهای بادوام در طول ربع چهارم به to نفر رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Durable goods and soft goods are two kinds of different consumable.
[ترجمه گوگل]کالاهای بادوام و کالاهای نرم دو نوع مواد مصرفی متفاوت هستند
[ترجمه ترگمان]کالاهای Durable و کالاهای نرم دو نوع کالای مصرفی مختلف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Demand for durable goods also continued to fall in March.
[ترجمه گوگل]تقاضا برای کالاهای بادوام نیز در ماه مارس کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]تقاضا برای کالاهای بادوام نیز در ماه مارس ادامه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Spending on consumer durable goods like autos dropped precipitously in 1930.
[ترجمه گوگل]در سال 1930، هزینه برای کالاهای مصرفی بادوام مانند خودروها به شدت کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۳۰ خرج کردن کالاهای با دوام مصرف کننده مانند اتومبیل به سرعت افت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The durable goods orders report should help to allay fears of a marked slowdown in factory activity.
[ترجمه گوگل]گزارش سفارشات کالاهای بادوام باید به رفع ترس از کاهش قابل توجه در فعالیت کارخانه کمک کند
[ترجمه ترگمان]گزارش کالاهای بادوام باید به کاهش ترس از رکود قابل توجه در فعالیت های کارخانه کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Spending on durable goods helped drive gains in private consumption.
[ترجمه گوگل]خرج کردن برای کالاهای بادوام به افزایش سود در مصرف خصوصی کمک کرد
[ترجمه ترگمان]خرج کردن کالاهای بادوام به کاهش مصرف در مصرف شخصی کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. "As the country ages, sales of consumer durable goods don't go up," says Hiromichi Shirakawa, chief economist at Credit Suisse in Japan.
[ترجمه گوگل]هیرومیچی شیراکاوا، اقتصاددان ارشد Credit Suisse در ژاپن می‌گوید: با افزایش سن کشور، فروش کالاهای مصرفی بادوام افزایش نمی‌یابد
[ترجمه ترگمان]Hiromichi Shirakawa اقتصاددان ارشد بانک سویس در ژاپن می گوید: \" در طول سال ها، فروش کالاهای بادوام مصرف کننده بالا نمی رود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Even though the durable goods orders report showed some strength, analysts expect manufacturing growth to slow as demand remains subdued.
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه گزارش سفارشات کالاهای بادوام قدرتی را نشان می‌دهد، تحلیلگران انتظار دارند که رشد تولید کندتر شود زیرا تقاضا همچنان پایین است
[ترجمه ترگمان]حتی با وجود اینکه گزارش سفارشات کالاهای بادوام کمی قدرت را نشان می دهد، تحلیلگران انتظار دارند که رشد تولید کند به گونه ای که تقاضا مهار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Durable goods orders excluding transportation increased 4 percent last month, the largest advance since March, the Commerce Department said.
[ترجمه گوگل]وزارت بازرگانی گفت که سفارشات کالاهای بادوام به استثنای حمل و نقل در ماه گذشته 4 درصد افزایش یافته است که بزرگترین پیشرفت از ماه مارس است
[ترجمه ترگمان]اداره بازرگانی اعلام کرده است که کالاهای Durable به جز حمل و نقل در ماه گذشته ۴ درصد افزایش داشته است که بزرگ ترین صعود از ماه مارس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All unfilled orders for durable goods have been down for the last half year and fell 4 percent in March.
[ترجمه گوگل]تمام سفارشات تکمیل نشده برای کالاهای بادوام در نیم سال گذشته کاهش یافته و در ماه مارس 4 درصد کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]همه سفارشات پر نشده برای کالاهای بادوام در نیمه سال گذشته کاهش پیدا کرده و در ماه مارس ۴ درصد کاهش داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Investors, however, focused on the overall figure for durable goods orders and worries that Chinese banks could cut back on lending, sending stocks on Wall Street sliding.
[ترجمه گوگل]با این حال، سرمایه‌گذاران روی رقم کلی سفارش‌های کالاهای بادوام و نگرانی‌هایی که بانک‌های چینی می‌توانند وام‌دهی خود را کاهش دهند، تمرکز کردند و باعث کاهش سهام در وال استریت شد
[ترجمه ترگمان]با این حال، سرمایه گذاران بر روی شکل کلی سفارشات کالاهای بادوام و نگرانی هایی که بانک های چینی می توانند به قرض دادن، ارسال سهام در خیابان وال استریت بپردازند، متمرکز شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Reports on new and existing home sales and durable goods orders will be watched to see if they build on last month's signals that the recession may have hit bottom.
[ترجمه گوگل]گزارش‌های مربوط به خرید و فروش خانه‌های جدید و موجود و سفارش‌های کالاهای بادوام بررسی می‌شوند تا ببینیم که آیا این گزارش‌ها بر اساس سیگنال‌های ماه گذشته مبنی بر اینکه رکود ممکن است به پایین‌ترین حد خود رسیده باشد، ساخته می‌شوند یا خیر
[ترجمه ترگمان]گزارش ها در مورد فروش خانه های جدید و کالاهای بادوام و کالاهای بادوام مشاهده خواهد شد که آیا آن ها در ماه گذشته متوجه شده اند که رکود اقتصادی به پایین رسیده است یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. New orders for durable goods slumped by 2 % - more than double most Wall Street forecasts.
[ترجمه گوگل]سفارشات جدید برای کالاهای بادوام 2 درصد کاهش یافت - بیش از دو برابر بیشتر پیش بینی های وال استریت
[ترجمه ترگمان]سفارشات جدید برای کالاهای بادوام ۲ % - بیش از double پیش بینی وال استریت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] کالاهای با دوام

انگلیسی به انگلیسی

• consumer goods that are used regularly over a long period of time (automobiles, refrigerators, etc.)

پیشنهاد کاربران

بپرس