پیشنهادهای حسین کتابدار (٢٥,٣٦٢)
اصطلاح "genre translation" به معنای ترجمه ژانر است و معمولاً به فرآیند انتقال یا تطبیق دسته بندی های ژانری ( سبک ها یا گونه های هنری، ادبی، فیلمی و غ ...
عبارت **"talkies"** به فیلم های **صامت ( صدا دار ) ** اشاره دارد که در اوایل تاریخ سینما ساخته شدند و برخلاف فیلم های صامت اولیه، دارای صدا و دیالوگ ...
عبارت **"Flickathon"** ترکیبی غیررسمی و عامیانه است که از دو کلمه **"flick"** ( که به معنای فیلم یا سینما است ) و **" - athon"** ( پسوندی که به معنی ...
عبارت **"on the real"** یک اصطلاح عامیانه در زبان انگلیسی است که به معنی **�واقعاً�، �جدی�، �به طور واقعی� یا �صادقانه�** به کار می رود. این عبارت بی ...
عبارت **"No horseplay"** به معنای **اجتناب از رفتارهای بازیگوشانه، شیطنت آمیز یا پرخطر به ویژه در محیط هایی مانند مدرسه، محل کار یا مکان های عمومی** ...
عبارت **"No monkey business"** به معنای **عدم انجام کارهای شیطنت آمیز، رفتار غیرقابل قبول، تقلب یا کارهای ناپسند و غیرقانونی** است. - **Monkey bus ...
عبارت **"use your loaf"** یک اصطلاح عامیانه بریتانیایی است که به معنای **از مغزت استفاده کن، فکر کن، با عقل و هوش عمل کن** می باشد. - **"Loaf"** د ...
عبارت **"use one’s gray matter"** یک اصطلاح عامیانه در زبان انگلیسی است که به معنای **استفاده کردن از عقل، فکر و توانایی های ذهنی برای حل مسئله یا در ...
عبارت **"rack your brain"** یک اصطلاح رایج در زبان انگلیسی است که به معنای **خیلی سخت فکر کردن، تلاش کردن برای به خاطر آوردن یا یافتن پاسخ یک مسئله د ...
عبارت **"let it marinate"** در زبان انگلیسی به صورت استعاری به معنای **دادن زمان به یک فکر، ایده یا مسئله برای بررسی و تأمل بیشتر قبل از تصمیم گیری ی ...
عبارت **"run it through the mental filter"** به معنای **بررسی کردن یا ارزیابی کردن یک فکر، ایده یا اطلاعات به دقت و با توجه به معیارها یا ارزش های ذه ...
عبارت **"mull it over"** یک اصطلاح عامیانه در زبان انگلیسی است که به معنای **به دقت فکر کردن، بررسی کردن یا تأمل کردن درباره یک موضوع یا مسئله** می ب ...
عبارت **"mental acrobatics"** به معنای **تمرینات یا تلاش های ذهنی پیچیده و دشوار برای حل مسئله، توجیه کردن یا فهمیدن چیزی است که نیازمند انعطاف فکری ...
عبارت **"wrap your head around ( something ) "** یک اصطلاح عامیانه انگلیسی است که به معنای **درک کردن، فهمیدن یا قبول کردن چیزی است که دشوار، پیچیده ...
عبارت **"Put on your thinking cap"** یک اصطلاح رایج در زبان انگلیسی است که به معنای **آماده شدن برای فکر کردن عمیق و جدی درباره یک موضوع یا مسئله** م ...
عبارت **"noodle on it"** به معنای **فکر کردن درباره موضوعی، بررسی کردن یا اندیشیدن به چیزی** است. - واژه **"noodle"** در اینجا به صورت عامیانه به ...
🔸 معادل فارسی: آدم نادر / شخصیت خاص / موجود کمیاب / پدیده ی منحصر به فرد در زبان محاوره ای: یه چیز خاصه، از اون آدم ها نیست، خیلی کمیابه، تک نمون ...
عبارت **"rare as hen’s teeth"** یا **"scarce as hen’s teeth"** به معنای **چیزی که بسیار نادر است یا تقریباً وجود ندارد** می باشد. ### دلیل این اصطل ...
## 1. معنی لغوی ( Literal meaning ) **"Rough seas"** به معنای **دریاهای طوفانی، مواج و متلاطم** است که در آن باد شدید و امواج بزرگ وجود دارد و شرای ...
وقتی می گویند چیزی یک "tall order" است، یعنی انجام آن کار یا برآورده کردن آن خواسته، بسیار دشوار یا چالش برانگیز است. این عبارت معمولاً برای توصیف ...
مثال های کاربردی Raising children can be a hard row to hoe. بزرگ کردن بچه ها می تواند کار سخت و دشواری باشد. Getting that project done on time was ...
کلمه **"chagrin"** در زبان انگلیسی به معنای **خجالت، ناراحتی، یا دل خوری ناشی از شکست، اشتباه یا تحقیر شدن** است. - **Chagrin** به احساس ناخوشایند ...
کلمه **"discombobulate"** یک واژه غیررسمی و طنزآمیز در زبان انگلیسی است که به معنای **گیج کردن، سردرگم کردن یا به هم ریختن ذهن کسی** می باشد. - ** ...
کلمه **"peeve"** در زبان انگلیسی به معنای **چیزی که باعث ناراحتی، رنجش یا عصبانیت کوچک می شود** است. معمولاً به عنوان یک اسم به کار می رود و بیانگر ی ...
عبارت **"Spidey sense"** به طور غیررسمی و طنزآمیز به معنای **حس ششم یا حس شنوایی فوق العاده ای است که به فرد کمک می کند خطر یا موقعیت های غیرعادی را ...
عبارت **"in the pen"** یک اصطلاح عامیانه در زبان انگلیسی است که معمولاً به معنای **در زندان بودن** یا **در بازداشت بودن** استفاده می شود. - - - ...
### 1. جمع آوری یا کسب کردن ( معمولاً امتیاز، پول، یا تجربه ) - به معنای **کسب کردن تدریجی و انباشتن چیزی** مثل امتیاز، پول، یا دستاوردها. - مثال ...
عبارت **"slap with a sentence"** یک اصطلاح عامیانه در زبان انگلیسی است که به معنای **دادن یا تحمیل یک حکم قضایی به کسی، معمولاً به صورت ناگهانی یا بد ...
عبارت **"put in the clink"** یک اصطلاح عامیانه و غیررسمی در زبان انگلیسی است که به معنای **بازداشت کردن یا زندانی کردن کسی** می باشد. - **"clink"* ...
🔸 معادل فارسی: تمام قد / با تمام توان / بی محابا / بی هیچ محدودیت / تا تهش در زبان محاوره ای: تا ته رفت، دیگه کم نذاشت، همه چیزو ریخت وسط، با تما ...
عبارت **"all chips in"** یک اصطلاح عامیانه است که معمولاً در زمینه قمار ( به ویژه بازی پوکر ) استفاده می شود و به معنای **ریختن همه چیپ ها ( تمام پول ...
- **معنی اصلی:** عبارت "All aboard" به معنای **همه سوار شوید** است و معمولاً توسط کارکنان وسایل نقلیه عمومی مثل قطار، کشتی یا اتوبوس گفته می شود تا ...
"Commit as a mule" refers to being extremely dedicated, persistent, and unwavering in commitment, much like a mule that stubbornly carries its load w ...
To be fully committed or deeply attached to a cause, relationship, or task, much like how a tick embeds itself into a dog's skin. تعهد کامل و وابست ...
**بناپارتیسم** اصطلاحی سیاسی است که به نوعی حکومت یا نظام سیاسی اشاره دارد که برگرفته از شیوه حکمرانی ناپلئون بناپارت و به ویژه رژیم لویی بناپارت ( ن ...
نقطه تکیدگی یا نقطه تکینگی 1. در علم اخترفیزیک و نجوم تکینگی ( Singularity ) نقطه ای در فضا - زمان است که چگالی ماده و گرانش به حد نامتناهی می رسد و ...
عبارت **"morally bankrupt"** به معنی **نداشتن هیچ اصول اخلاقی، فاقد اخلاق بودن یا غیر اخلاقی بودن کامل** است. - این اصطلاح به صورت استعاری از واژه ...
کلمه **"manky"** یک صفت عامیانه بریتانیایی است که برای توصیف چیزی به کار می رود که **کثیف، زشت، بدبو، یا در وضعیت نامطلوب و بی کیفیت باشد** - **کثی ...
کلمه **"throb"** هم به عنوان فعل و هم به عنوان اسم در زبان انگلیسی استفاده می شود و معمولاً به معنای **ضربان داشتن، تپیدن یا درد شدید و متناوب** است. ...
عبارت **"tidy up"** یک فعل عبارتی ( phrasal verb ) است که به معنای **مرتب کردن، منظم کردن، یا تمیز کردن جایی یا چیزی** است. - وقتی می گوییم **tidy ...
عبارت **"apply elbow grease"** به معنای **صرف کردن تلاش و زحمت زیاد، به ویژه کار فیزیکی سخت و پرانرژی برای انجام کاری است**. - اصطلاح **elbow grea ...
عبارت **"put your nose to the grindstone"** یک اصطلاح عامیانه انگلیسی است که به معنای **سخت کار کردن با تمرکز و پشتکار زیاد، بدون حواس پرتی** است. ...
عبارت **"put in the hours"** به معنای **صرف کردن زمان و تلاش زیاد برای انجام کاری، معمولاً به صورت مداوم و با پشتکار** است. - وقتی می گوییم کسی ** ...
عبارت **"plow through"** یک فعل عبارتی ( phrasal verb ) است که به معنای **پیش رفتن با تلاش زیاد و پشتکار، مخصوصاً در مواجهه با کاری دشوار، خسته کننده ...
عبارت **"let it slip"** یک اصطلاح عامیانه انگلیسی است که به معنای **اشتباهاً یا ناخواسته فاش کردن یک راز، اطلاعات محرمانه یا چیزی که نباید گفته شود** ...
عبارت **"transcendence"** به معنای **فراتر رفتن، تعالی، یا عبور از محدودیت ها و مرزهای معمول است**. این واژه معمولاً در زمینه های فلسفی، معنوی، روانش ...
عبارت **"hip - deep in"** یک اصطلاح عامیانه انگلیسی است که به معنای **کاملاً درگیر یا مشغول بودن با چیزی، به حدی که تا کمر یا باسن در آن فرو رفته باش ...
### 1. پیچیدن یا پوشیدن چیزی به دور خود ( معمولاً لباس یا پارچه ) به معنای پوشیدن یا پیچیدن چیزی مانند لباس، پتو یا شال به دور بدن برای گرم شدن یا م ...
عبارت **"be knee - deep in"** یک اصطلاح عامیانه انگلیسی است که به معنای **درگیر بودن شدید یا کاملاً مشغول بودن با کاری یا وضعیتی** است. - این عبار ...
عبارت **"roll up one’s sleeves"** یک اصطلاح عامیانه انگلیسی است که به معنای **آماده شدن برای انجام کاری سخت یا جدی، شروع به کار با جدیت و تلاش بیشتر* ...