پیشنهادهای هادی مشرقی (٦٢)
قدیمی؛ به سبک قدیم ( از مُد افتاده یا مربوط به افکار و نظرات قدیمی )
willy: دودول ( بچگانه ) knob: کیر ( بی ادبانه ) penis: آلت ( معمولی )
پاف مبل یا صندلی عثمانی ( زیرپایی؛ قطعه ای از مبلمان که برای گذاشتن پا روی آن جلوی مبلمان می گذارند )
ورزش جهت یابی ( که افراد در مکانی که با آن آشنایی ندارند به وسیله ی نقشه و قطب نما سعی در پیدا کردن مسیر خود می کنند )
1 اتاقک یا ساختمان مجاور و فرعی ( که نزدیک یا متصل به ساختمان اصلی است ) 2 توالت بیرونی یا پشتی ( در پشت خانه های قدیم یا اردوگاه ها )
1: در زمان خلوتی و غیرازدحام ( خارج از زمان شلوغی یا اوج مصرف و ازدحام ) - بریتیش 2: ارزان و در زمان غیرازدحام ( سفر، برق و غیره که ارزان تر است؛ چون ...
افراطی و از حد گذشته ( درباره ی نظرات، رفتار و غیره که به قدری شدید یا غیرمعقول هستند که به نظر احمقانه یا توهین آمیز می آیند ) - عامیانه/بریتیش It m ...
آدم شترمرغ صفت؛ آدم کبک صفت ( کسی که در زمان خطر مثل کبک/شترمرغ سرش را زیر برف/شن مخفی می کند؛ تظاهر می کند مشکلی وجود ندارد ) - عامیانه
ناموفق تر از استعداد بالقوه ی خود؛ کم موفق ( کسی که به اندازه ی تمام توان خود در مدرسه یا کار موفقیت کسب نمی کند )
عقده ی اُدیپ ( تمایل ناخودآگاه جنسی فرزند به والدِ ( پدر یا مادر ) غیرهمجنس خود و نفرت نسبت به والد همجنس؛ تئوری فروید )
رابطه و بستگی هم مدرسه ای ها ( موقعیتی که در آن کسانی که به یک مدرسه ی خصوصی مشابه رفته اند به یکدیگر در رسیدن به شغل یا دیگر مزایا کمک می کنند ) - ب ...
[نظر یا نظرات] مقبول عامه ( نظر یا نظراتی که توسط بیشتر مردم مورد قبول قرار گرفته و آن را درست می دانند ) These ideas have now become part of educat ...
پلیس ( ژاندارم یا ژاندارمری ) - عامیانه/بریتیش
پاساژ لباس اوت لت یا حراجی ( جایی که لباس با قیمتی کمتر از معمول فروخته می شود؛ اغلب بخاطر از مُد افتادگی یا کمی صدمه و مرجوعی بودن ) - آمریکن
1: اکثریت کل ( رأی بیشتر از آرای تمام طرف ها روی هم ) - بریتیش The Conservatives had a huge overall majority in the House of Commons. 2: اختلاف اکثر ...
نقشه ی اوردنانس سُروِی ( نقشه ای از جاده ها، راه ها، تپه ها و غیره با جزئیات دقیق که توسط مؤسسه ی �اوردنانس سوروی� در بریتانیا تهیه شده ) - بریتیش
آدم عتیقه؛ آدم سنّتی و قدیمی ( که کسل کننده است و درباره ی چیزها قدیمی فکر می کند؛ مخصوصاً وقتی خود او نیز پیر باشد ) - عامیانه
چارت یا نمودار سازمانی ( که طبقه بندی رتبه ها و مسئولیت ها در یک سازمان را نشان می دهد )
مستمری سالمندی ( حقوق دولت به سالمندانی که دیگر کار نمی کنند ) - بریتیش ( حقوق بازنشتگی یا retirement pension بیمه ی کارفراست برای کارمند و کارگر )
دانه ی روغنی کُلزا
کَهَنوت ( عمل یا مراسمی که کسی را به عنوان کشیش منتصب می کنند )
با این احتمال کم که…؛ بدون احتمال دادن
کار برون سازمانی؛ دورکاری ( انجام شغلی توسط افراد در خانه هایشان )
1 غیرقابل تغییر و پایدار شدن یا کردن ( درباره ی عقاید گذشته یا رفتار؛ و عدم تمایل به قبول نظرات جدید ) - رسمی It reckons that rationing would ossify ...
قدیمی شده و تکراری ( خیلی ها انجام داده یا گفته اند؛ برای همین جدید یا جالب نیست )
پولدار های قدیمی ( آدمهای دارای ثروت ارث برده که مدتهای زیاد ثروت داشته و جزو طبقات بالای اجتماعی بوده اند )
1 ارضاء کننده ( خیلی هیجان انگیز یا لذت بخش ) - عامیانه 2 ارضائی ( مربوط به ارضای جنسی )
افراطی و از حد گذشته ( درباره ی نظرات، رفتار و غیره که به قدری شدید یا غیرمعقول هستند که به نظر احمقانه یا توهین آمیز می آیند ) - مخفف/عامیانه/بریتیش
دستور جلسه ( در پارلمان بریتانیا )
فرد بیش از حد انتظار موفق؛ موفقیت طلب ( کسی که برای رسیدن به موفقیتی خیلی زحمت می کشد و اگر به تمام اهداف خود نرسد، به شدت ناراحت می شود )
سمت راست خودرو ( که به وسط جاده نزدیکتر است؛ در بریتانیا فرمان و حرکت خودرو در جهت دیگر و عکس ایران است ) - بریتیش
1: کج و معوج ( کاملاً مستقیم یا متوازن نبودن ) 2: کج و معوج و غیرعادی ( به شکلی عجیب یا جالب )
گناه ازلی؛ گناه نخستین ( عقیده ی مسیحیت به اینکه گناه آدم و حوا از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و تمام افراد آدم واجد طبیعتی گمراه و فاسد گشته اند )
دریادیده ( دریانورد کهنه کار و باتجربه ) - قدیمی
سالمندان ( وقتی که می خواهند درباره ی پیرزن ها و پیرمردها به شکلی مهربانانه صحبت کنند )
کلمه ای توهین آمیز برای کسی که اهل �اُکلاهوما� است - عامیانه/آمریکن کلمه ای توهین آمیز برای کسی که در حومه ی شهر زندگی می کند و او را کم سواد تر از م ...
[به احتمال زیاد] در شُرُف وقوع بودن
سیستم [عریض و طویل] اداری ( ارگان های دولتی یا کارکنان آنها که به نظر کارایی لازم را ندارند )
زیادی سن بالا [برای هدف یا فعالیتی]
طبیعت و بیرون شهر
شجاعانه برخورد و مقابله کردن ( با موقعیت یا حریفی سخت ) - رسمی
1 فروشگاه لباس مردانه - قدیمی/بریتیش 2 فروشگاه لوازم سفر و گردشگری ( مغازه ای که تجهیزات فعالیت های فضای باز مثل کمپینگ می فروشد ) - آمریکن
1 شاگرد ( دختر ) قدیمی مدرسه یا دانشگاه - بریتیش ( محصل قدیمی ) 2 پیرزن - محاوره/بریتیش
عضو گروه نظم نارنجی ( گروه پروتستان ایرلند شمالی که حامی باقی ماندن ایرلند شمالی جزو خاک بریتانیا و مخالف الحاق آن به ایرلند هستند )
دعای ربّانی ( دعایی که وقتی یاران مسیح از او پرسیدند چگونه دعا بخوانند، این دعا را به آنها یاد داد ) Our Father, who art in Heaven, hallowed be th ...
وام مسکن تَهاتُر ( نوعی وام مسکن بانکی، که سرمایه ای که وام گیرنده در حساب بانکی خود دارد از مبلغ بدهی وام کسر می شود؛ و سود کل که باید پرداخت شود را ...
آدم بی مایه ( کلمه ای توهین آمیز برای کسی که فکر می کنند باهوش و تحصیل کرده نیست، و آدم بی فرهنگ و نامؤدبی است ) - بی ادبانه/عامیانه/بریتیش
اقتصاد قدیمی ( سیستمی اقتصادی که بر پایه ی صنایع قدیمی مثل فولاد، انرژی و ماشین آلات است )
رمپ خروجی آزادراه - آمریکن
طلبه ی مسیحی ( کسی که برای کشیش شدن آماده می شود )