over age


پیر، مسن، سالخورده، (از سن معین) مسن تر، پیرتر، فزونی، بیشی، زیادتی، کالای زیاد

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: past the stated or required age, as for military service.
متضاد: underage

(2) تعریف: too old to be useful, as in a particular job.
اسم ( noun )
• : تعریف: merchandise, funds, or the like exceeding the amount recorded; unexplained surplus.
متضاد: shortage, underage

جمله های نمونه

1. overage
پیر،مسن،سالخورده

2. People who are either under age or over age may not join the army.
[ترجمه گوگل]افرادی که زیر سن یا بالای سن هستند نمی توانند به ارتش بپیوندند
[ترجمه ترگمان]افرادی که یا تحت سن یا بیش از سن قرار دارند ممکن است به ارتش بپیوندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Several factors have encouraged the fertility of women over age 30.
[ترجمه گوگل]عوامل متعددی باروری زنان بالای 30 سال را تشویق کرده است
[ترجمه ترگمان]عوامل متعددی باعث تشویق باروری زنان در سن ۳۰ سال شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the Sunshine state, residents over age 60 cast about 40 percent of the vote.
[ترجمه گوگل]در ایالت سان شاین، ساکنان بالای 60 سال حدود 40 درصد آرا را به صندوق انداختند
[ترجمه ترگمان]در ایالت \"تابش آفتاب\"، ساکنان بیش از ۶۰ درصد آرا را به خود اختصاص داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They are mostly over age 50, middle class and overwhelmingly Protestant.
[ترجمه گوگل]آنها اکثرا بالای 50 سال، طبقه متوسط ​​و اکثراً پروتستان هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها اکثرا در رده سنی ۵۰، متوسط و به شدت پروتستان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pilots over age 40 must renew the medical certificate required as a condition of licensing every two years.
[ترجمه گوگل]خلبانان بالای 40 سال باید گواهی پزشکی مورد نیاز را به عنوان شرط صدور مجوز هر دو سال یکبار تمدید کنند
[ترجمه ترگمان]خلبانان در سن ۴۰ سالگی باید گواهی نامه پزشکی مورد نیاز به عنوان شرط صدور مجوز را هر دو سال تمدید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. People over age 65 who work get fewer benefits and, to add insult to injury, they have to pay more in taxes.
[ترجمه گوگل]افراد بالای 65 سال که کار می‌کنند، مزایای کمتری دریافت می‌کنند و برای افزایش آسیب، باید مالیات بیشتری بپردازند
[ترجمه ترگمان]افراد بالای ۶۵ سال که کار می کنند مزایای کمتری دریافت می کنند و برای اضافه کردن توهین به جراحت باید مالیات بیشتری پرداخت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Teams now respect over age squad selection rules in lower division italian leagues.
[ترجمه گوگل]اکنون تیم ها به قوانین انتخاب تیم های سنی در لیگ های دسته پایین ایتالیا احترام می گذارند
[ترجمه ترگمان]تیم ها الان در قسمت پایین تر از قانون های selection در چهار فرسنگ به قانون احترام قائل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Fifty percent of people over age 65 with MCI will develop Alzheimer's within five years.
[ترجمه گوگل]50 درصد افراد بالای 65 سال مبتلا به MCI در عرض پنج سال به آلزایمر مبتلا می شوند
[ترجمه ترگمان]پنجاه درصد از افراد بالای ۶۵ سال با MCI در عرض پنج سال آلزایمر را توسعه خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Anyone over age 50 with diabetes should be screened for PAD.
[ترجمه گوگل]هر فرد بالای 50 سال مبتلا به دیابت باید از نظر PAD غربالگری شود
[ترجمه ترگمان]هر کسی بالای ۵۰ سال با دیابت باید برای PAD غربال شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. How come they can say you're over age?
[ترجمه گوگل]چطور می‌توانند بگویند سن شما بالاست؟
[ترجمه ترگمان]از کجا معلوم که تو هم سن و سال داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Protect yourself: If you're over age 6 you're more vulnerable to side effects from diphenhydramine, an anticholinergic used in many over-the-counter sleep aids and allergy drugs.
[ترجمه گوگل]از خود محافظت کنید: اگر بالای 6 سال سن دارید، در برابر عوارض جانبی دیفن هیدرامین، یک آنتی کولینرژیک که در بسیاری از داروهای خواب بدون نسخه و داروهای آلرژی استفاده می شود، آسیب پذیرتر هستید
[ترجمه ترگمان]از خود محافظت کنید: اگر بیش از ۶ سال سن داشته باشید، نسبت به اثرات جانبی from، یک anticholinergic که در بسیاری از دستیاران خواب ضد خواب و داروهای آلرژی به کار می رود، آسیب پذیرتر می شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Women over age 35 and younger women with AGC and unexplained or anovulatory bleeding also need an endometrial biopsy.
[ترجمه گوگل]زنان بالای 35 سال و زنان جوانتر مبتلا به AGC و خونریزی غیرقابل توضیح یا بدون تخمک گذاری نیز به بیوپسی آندومتر نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]زنان بالای ۳۵ سال و زنان جوان مبتلا به AGC و unexplained یا خونریزی anovulatory نیز به بیوپسی endometrial نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. People who are either under age or over age may not join.
[ترجمه گوگل]افرادی که زیر سن یا بالای سن هستند نمی توانند شرکت کنند
[ترجمه ترگمان]افرادی که یا تحت سن یا بیش از سن قرار دارند ممکن است به آن ها ملحق نشوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Over age 40 years with abnormal uterine bleeding.
[ترجمه گوگل]بالای 40 سال با خونریزی غیر طبیعی رحمی
[ترجمه ترگمان]بیش از ۴۰ سال است که خونریزی غیرطبیعی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. A health care consumer council would be created and would include anyone over age 16 who paid a $ 10 membership fee.
[ترجمه گوگل]یک شورای مصرف کنندگان مراقبت های بهداشتی ایجاد می شود و شامل هر فردی بالای 16 سال می شود که 10 دلار حق عضویت پرداخت می کند
[ترجمه ترگمان]یک شورای خدمات بهداشت و درمان ایجاد خواهد شد و هر کسی را در سن ۱۶ سالگی شامل می شود که ۱۰ دلار هزینه عضویت را پرداخت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. He was a couple of months over-age for the youth team.
[ترجمه گوگل]او چند ماه برای تیم جوانان سن بیشتری داشت
[ترجمه ترگمان]او چند ماه بیشتر از سن برای تیم جوانان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Leyton was over-age for recruitment into the army.
[ترجمه گوگل]لیتون برای استخدام در ارتش سن بالایی داشت
[ترجمه ترگمان]Leyton بیش از سن قانونی برای استخدام ارتش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Clark thought he was over-age, but his coach, Stan Long discovered his protege had beaten the deadline by 18 days.
[ترجمه گوگل]کلارک فکر می‌کرد که سنش بالا رفته است، اما مربی او، استن لانگ، متوجه شد که سرپرست او 18 روز مهلت مقرر را شکست داده است
[ترجمه ترگمان]کلارک فکر می کرد که او بیش از سن و سال دارد، اما his او را کشف کرده بود که شاگرد او در ۱۸ روز ضرب العجل را شکست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Exceed insured value of, overage null and void.
[ترجمه گوگل]بیش از ارزش بیمه شده، بیش از حد باطل و باطل است
[ترجمه ترگمان]ارزش بیمه عمر، صفر و باطل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Infm the Income Audit of any maj cashier overage shtages on a daily basis.
[ترجمه گوگل]Infm حسابرسی درآمد هر افزایش اضافه صندوقدار عمده به صورت روزانه
[ترجمه ترگمان]Infm درآمد حاصل از هر cashier maj overage به صورت روزانه را تایید کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Your kids are overage sir, so they must pay the adult price.
[ترجمه گوگل]بچه‌های شما بزرگ‌تر هستند، بنابراین باید هزینه بزرگسالان را بپردازند
[ترجمه ترگمان]بچه های شما به سن بلوغ رسیدند، بنابراین باید بهای بزرگ ترها را بپردازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. There is an overage in weight of 25 kilos.
[ترجمه گوگل]اضافه وزن 25 کیلو وجود دارد
[ترجمه ترگمان]وزن ۲۵ کیلو وزن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Don't take things too seriously. Overage and shortage is common in tally work.
[ترجمه گوگل]مسائل را خیلی جدی نگیرید بیش از حد و کمبود در کار شمارش رایج است
[ترجمه ترگمان]چیزها را خیلی جدی نگیرید کمبود و کمبود در محاسبه کار متداول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. Exceed the effect an insurance incapability receive overage recompense.
[ترجمه گوگل]بیش از اثر ناتوانی بیمه دریافت غرامت بیش از حد
[ترجمه ترگمان]عدم تحقق این اثر، عدم پرداخت پاداش را دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Objective To investigate the feasibility of overage and overweight rats as an alternative to rabbits in the experiment of uropoietic influence factors.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی امکان‌سنجی موش‌های دارای اضافه وزن و اضافه وزن به عنوان جایگزینی برای خرگوش‌ها در آزمایش فاکتورهای تأثیرگذار اروپویتیک
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق امکان سنجی of و overweight به عنوان جایگزینی برای خرگوش ها در آزمایش عوامل تاثیر گذار uropoietic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. She lost her place on the youth team when the manager discovered she was overage.
[ترجمه گوگل]او جایگاه خود را در تیم جوانان زمانی از دست داد که مدیر متوجه شد او سن بالایی دارد
[ترجمه ترگمان]او جایگاه خود را در تیم جوانان از دست داد زمانی که مدیر متوجه شد که او overage است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. Objective To study the clinical features of acute myocardial infarction ( AMI ) in seniors overage of 6
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه ویژگی های بالینی انفارکتوس حاد میوکارد (AMI) در سالمندان بالای 6 سال
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه ویژگی های بالینی of حاد قلبی (آی ام ای)در سال بزرگسالی، ۶ ر ۶ دقیقه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. Get a plan with enough minutes as the cost for overage minutes is high.
[ترجمه گوگل]طرحی را با دقایق کافی دریافت کنید زیرا هزینه دقایق بیش از حد زیاد است
[ترجمه ترگمان]یک برنامه با زمان کافی تهیه کنید چون هزینه برای overage دقیقه بالاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

30. A cash shortage is classified as an Operating and Administrative Expense. A cash overage is classified as other Income.
[ترجمه گوگل]کمبود نقدینگی به عنوان هزینه های عملیاتی و اداری طبقه بندی می شود مازاد نقدی به عنوان سایر درآمدها طبقه بندی می شود
[ترجمه ترگمان]کمبود نقدینگی به عنوان هزینه عملیاتی و اجرایی طبقه بندی می شود یک overage نقدی به عنوان یک درآمد دیگر طبقه بندی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] اضافی

انگلیسی به انگلیسی

• past a certain age, too old
amount in excess of what is recorded or expected (as of merchandise or money)
too old; over the required age

پیشنهاد کاربران

A surplus of inventory or capacity or of cash that is greater than the amount in the record of an account
باقیمانده مصالح پس از اتمام ساخت و ساز
تخمین هزینه بیش از عدد واقعی
متضاد shortage
زیادی سن بالا [برای هدف یا فعالیتی]

بپرس