ترجمههای گلی افجه (٢٥٢)
در سیاست هم مثل زندگی حقیقت رنج آوره بهتر بیان نشه
افسر پلیس از زن غیر احساسی در مورد حمله سوال کرد
حرف های مهربان او مرهمی بر روح ازار دیده اش بود
گل های روی میز غذا خوری به ان طراوت و جوانی بهاری بخشید
تمام ادیان و سیاست های غیر خشونت امیز باید بطور مساوی مورد احترام باشند
او بدون شک یک دانشگاهی قابل احترام بود
از سر پیچ سمت چپ بروید تا به کلیسا برسید
نخست وزیر بی خبر وارد منطقه حادثه دیده خواهد شد
این گل ها رنگ های درخشانی برای جلب پروانه ها دارند
فیلم نگاهی تزیین شده به زندگی طبقه متوسط و فقیر را نشان داد
هیچ راهی نبست که اخبار بد را خوب پوشش دهیم
او تصمیم گرفت مثل همیشه ادامه دهد , کارهای معمول را انجام دهد, دعا کند و امیدوار باشد
او را در باغ یافتم , مثل همبشه در رویا
انسان بزرگ میتواند با قدرت شخصیت بر دیگران تسلط یابد
مساله کنترل سلاح بر انتخابات بعدی اثر می گذارد
ما از پرتقال های مزرعه مقداری مارمالاد درست کردیم
پشت درد وقتی روی وان کوتاه ، ظرفشویی کالسکه بچه یا چرخ دستی خرید خم می شوم شکایت دائمی من است
دانش آموز به هر کسی که احساس کنند غریب یا متفاوت است اغلب بی اعتنایی می کنند
او ثروتی افسانه ای دارد اما فقط با خسیسی مقداری از آنرا به خیریه می دهد
روح پهناور اندیشه فعال و قلب خلاق نابغه می سازد
هیت منصفه خوب سعی نخواهد کرد نظر شخصی اعمال کند
یک کفشدوز ماده در طول عمر بیش از ۱۰۰۰ تخم ریزی دارد
تعجبی نداره اگر بعد از بلعیدن سه تا بستنی حال تهوع داشته باشی
در مورد آخرین فیلم او تبلیغات زیادی شده است
او حاضر میشود ۲۰۰۰ دلار برای ماشین لباسشویی هزینه کند
او از زندگی بدون پرداخت اجاره دراپارتمان دوست دخترش خجالت می کشید
او خیلی خسیس بود که برای عروسی دخترش کت وشلوار نو بخرد پس لباس کهنه و رنگ و رو رفته اش را که خیلی تنگ بود پوشید
پیروزی برایم اتفاق نخواهد افتاد مگر آنکه برایش تلاش کنم
دروغ باعث دروغ میشود که ادامه دارد
برگ های چای را اضافه کنید و بگذارید پنج دقیقه دم بکشد