پیشنهادهای گلی افجه (٧١٢)
زود سریع فوری اماده ( در مورد غذا )
نوعی ژله غلیظ ( شبیه اب نبات )
جور
رد کردن شامل نشدن دورش را خط کشیدن
تاثیر پذیر بی تفاوت
بقیه اش معنی استراحت هم هست , با توجه به موضوع
مواج دارای نوسان
مصرانه
نقشی داشتن قسمتی را بازی کردن
بیرون پریدن
خاموش شدن
جدا شدن عزیمت عبور سفر نقل مکان مهاجرت
کنترل قانون فرمان
خلبان ازمایشی
مصرف , کاربرد , استفاده
یکایک
شبیه بودن مثل اینکه نگاه کردن
لخت شدن
گروه مدیران اموزشی
مستعمره
تاسیس
نهار غذای ظهر
بررسی جدول زمان بندی
زایشگاه تحویل
بی تفاوت بی دغدغه بدون نگرانی
کاهش دهنده
پذیرش و هماهنگی
جایی یا در وضعیتی باقی ماندن ادامه داشتن کاری انجام نشده مانده
قسمت های اصلی
فولاد فلز سخت اهنی
تعهد , ضمانت
تحصیلات
بدون فرصت بی امکانات فرصت شغلی ( No )
یک لحظه صبر کن ( اصطلاح )
مفید , خوب , سودمند
زن شوهر میشه husbanD نه هازبنت
شکم , معده , belly
گم شده باخته از دست رفته خراب شده
I have no source of income من ( منبع ) در امد ندارم
تند و سریع
سرمایه
ناقص , نا تمام
ماهی و دیگر غذاهای دریایی
متوجه , سریع فهمیدن , نکته سنج
مرجع یا زیر نویس ( اختصاری )
شمارش
Hadise ارز نه ( ارض ) !!!
پیاپی
به دلیلی یک جوری
وراج