تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طراحی صحنه

پیشنهاد
٠

لت و پار کردن مورد ضرب و شتم شدید قرار دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Can't get rid of Can't avoid

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همینطوری، ائله بلئسی ( ترکی ) An off the cuff guess یه حدس همینطوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

. The river disgorged its streams to the sea

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به جهنم!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شرایط حساس و بغرنج و تعیین کننده شرایط بحرانی و نفس گیر لبه ی تیغ To be on a knife - edge To rest on a knife - edge To hang on a knife - edge To danc ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چشم غره رفتن ( برای ترساندن و مجبور کردن کسی برای انجام کاری )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشتاق ذوق زده هیجان زده مطمئن علاقمند enthusiastic You don't sound exactly jazzed.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Cirtainly

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

دور چنان دور که صدا نمیرسه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

بسیار غیر معمول و عجیب Bizzar Wierd Odd Very strange and unusual Ex president called his arrest “surreal, ” adding that he “can’t believe this is ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

To increase the value of something To rise the price

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱ - یورش ۲ - در عرصه، زمینه یا فعالیت جدیدی پا نهادن در زمینه ی متفاوت یا جدیدی فعالیت کردن قدم در عرصه ی جدیدی نهادن در زمینه ی متفاوتی ورود کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

نطق کوتاه بین دو آهنگ توسط خواننده در کنسرت موسیقی • A talk to an audiance between songs •A talk that fills the gap between two songs •An in - betw ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

این سری/ این بار/ این دفعه ( وقتی میخوای کاری رو نسبت به دفعه ی قبلی متفاوت تر انجام بدی ) . . This time around, I paid attention to everything

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

در ذهن یا حافظه ی کسی حک شدن Back then I didn't pay much attention to it, though some moments are burned into my memory.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱ - گفتن همزمان دو چیز متضاد ( که نمیتونه هر دوتاش درست باشه ) . saying opposite things at the same time My boss praised my presentation but in the ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کند و سست انجام دادن امری، وظیفه ای ، کاری تعلل کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جلد کاغذی روی کتاب که آن را در مقابل خراشیدگی، صدمات یا گرد و غبار محافظت می کند. The title only fed my curiosity. So I turned to the dust jacket f ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بریده ی روزنامه Year after year all seven scrapbooks stood ready to be perused or pored over by old close . friends of the family and casual visit ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مداقه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

:Slang خاورمیانه Middle East" as an allusion to desert areas"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

Prepare Set ready آمادگی ذهنی دادن ( از قبل ) ؟؟ مقدمات گفتن چیزی را فراهم کردن؟؟ ذهن کسی را برای قبول کردن موضوع خاصی آماده کردن/سوق دادن؟؟ القاء ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

تیر کسی به سنگ خوردن نرسیدن به هدف مورد نظر ناکام ماندن از هدف بازماندن در تلاش خود موفق نشدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Embrrassing

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

"It's spelled "precursor

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

همهمه Her latest Instagram upload has sent her fans in a tizzy

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Kiss up Bootlick Nose brown

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

تشدید کردن؟؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

در جای خود میخکوب شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

کاملا بی حرکت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کمیاب و در نتیجه خیلی گران In Hong Kong few residents own vehicles since buildings with places to park are at a premium

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نظر و عقیده ی خود را راجع به موضوعی گفتن مثلا: من گفتنیا رو گفتم While you might think making a will is all about divvying up your possessions, oth ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بدریخت The phrase is correct but a bit clunky

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

آیئخ ( به ترکی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

To have brass neck رو دادشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

بی مورد The traditions involved a lot of blood and gratuitous violence, so don’t try this at home.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Dimple Butt chin Cleft chin

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Dimple Butt chin Cleft chin

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

شنگول شاد و شنگول Lighthearted, high sprited and cheerful

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

بیگانگی؟؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

شکست سنگین heavy defeat کتک سنگین severe beating To give/take a licking Our team is going to give a hell of severe licking to the opponents in to ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

یه جا ( همه ) باهم At the same time Two days off in one go

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مثلا وقتی میگیم: �من دنبال یه چیزی میگردم بذارم زیر این قابلمه و طرف مقابلم میگه�: *ببین این خوبه؟ *ببین این به درد میخوره؟ * این کارت رو راه میندازه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Trippingly به راحتی بصورت روان به آسانی The newly coined term doesn't roll trippingly off the tongue

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

به جای دیگران مسئولیت را پذیرفتن ( به عنوان یک عمل شرافتمندانه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

پائیدن حواست به کسی یا چیزی باشه There's nothing annoying more than keeping tabs on where the dog is and what it’s doing at . all times as opposed ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

ریاست جلسه ای را بر عهده داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در آستانه یا شرف مواجهه با چیزی بودن ( معمولا حادثه یا اتفاق بد یا منفی ) یقینا منتظر یه ( اتفاق، حادثه . پیش آمد و معمولا منفی ) بودن/ شدن You’re ...