تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. حمله کردن، حمله ور شدن، یورش بردن، پریدن، ( کتک ) زدن 2. به باد انتقاد گرفتن، توپیدن 3. ولخرجی کردن، پول زیادی بالای چیزی دادن به نقل از فرهنگ پویا

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فرمان دادن، دستور دادن، امر کردن، رخصت دادن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

انکارناپذیر

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

واقعیت باحال/جالب

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دور کسی جمع شدن به حمایت ( کسی/چیزی ) برخاستن به کمک آمدن به نقل از فرهنگ پویا

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بانگ نفیر ندا به نقل از دیکشنری پویا

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

موی دماغ

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

موقعیتی که کاری از دست کسی ساخته نباشد یا کاری از دست کسی برنیاید.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

From Longman Dictionary of Contemporary English: If time wears on, it passes very slowly, especially when you are waiting for something to happen E ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تأثیری به جا گذاشتن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

{نقاشی، منظره} میان زمینه {مسابقات دومیدانی} دوی نیمه استقامت به نقل از فرهنگ پویا

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

pregnant pause/silence a pause or silence which is full of meaning or emotion

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دون پایه زیردست

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

برای نشان دادن برتریِ عددیِ چیزی نسبت به چیز دیگر ، علاوه بر استفاده از more و than در ساختارِ معمولِ تفضیلی، می توانیم از فعل outnumber هم استفاده ک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

زمین بی صاحب سرزمین اشغال نشده ( که بین دو ناحیه ی اشغال شده قرار دارد ) منطقۀ بی طرف

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اگر کار به آنجا برسد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که زود از کوره در می رود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حمله یورش هجوم به نقل از فرهنگ پویا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انگشت شمار منتخب برگزیده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Pronunciation: \ra - GOO\ In culinary contexts, ragout refers to a stew of well - seasoned meat and vegetables cooked in a thick sauce; in other co ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاربر مریم میرزایی، به ریشۀ واژۀ shred از دیکشنری مریام وبستر دقت کنید: Middle English shrede, from Old English scrēade; akin to Old High German scrō ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دولت مندی در جایی دیدم این معادل را ذکر کرده بودند و به نظرم جالب آمد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عید همۀ قدیسان یا روز تمام مقدسین جشنی مسیحی است که در اول نوامبر برگزار می شود، به یاد و احترام همۀ قدیسان کلیسا، چه شناخته شده و چه ناشناخته. به عب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عید همۀ قدیسان یا روز تمام مقدسین جشنی مسیحی است که در اول نوامبر برگزار می شود، به یاد و احترام همۀ قدیسان کلیسا، چه شناخته شده و چه ناشناخته. به عب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غریو ضجه نعره

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی طرف اعلام کردن خنثی کردن از کار انداختن به نقل از فرهنگ پویا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مطلع آگاه به نقل از فرهنگ پویا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

کاسۀ صبر کسی لبریز شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گوش به زنگ بودن حواس کسی به . . . بودن منتظر . . . بودن به نقل از فرهنگ پویا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حواس کسی به . . . بودن منتظر . . . بودن مثال: حواست به زنگ در هست؟ به نقل از فرهنگ پویا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. رعدآسا 2. {صدا} طنین انداز 3. سخت، شدید 4. فوق العاده 5. خیلی بزرگ به نقل از فرهنگ پویا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

bottle it= bottle out به معنی جا زدن، پا پس کشیدن، ترسیدن به نقل از فرهنگ پویا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ذهن آشفته

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دروغی دروغین غیرواقعی به نقل از فرهنگ پویا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

شلخته سرهم بندی فکسنی پیزُری زپرتی شِرتی پِرتی بنجل نامرغوب آشغال به نقل از فرهنگ پویا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جواهرات سلطنتی به نقل از فرهنگ پویا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جانشین فرمانده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به کسی اطلاعات دادن {دربارۀ چیزی} سرنخ به دست کسی دادن کسی را در جریان گذاشتن به نقل از فرهنگ پویا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

clue somebody in یعنی به کسی اطلاعات دادن {دربارۀ چیزی} سرنخ به دست کسی دادن کسی را در جریان گذاشتن به نقل از فرهنگ پویا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طرز رفتار نحوۀ برخورد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازنویسی بازنگری ممیزی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. an act or instance of preparing something for publication 2. an act or instance of obscuring or removing something from a document prior to publi ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موذی صحیح است دوستان، نه موزی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از صحنۀ روزگار محو کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کابوی گاوچران به نقا از فرهنگ پویا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاربر وحید پودینه concerning می تواند فعلی باشد که ing گرفته، concerning می تواند صفت باشد، به معنی نگران کننده، concerning می تواند حرف اضافه باش ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی تاب بی قرار be raring to: بی صبرانه منتظر بودن که. . . مشتاق بودن که. . . سارا اینجاست و بی صبرانه منتظر است که تو را ببیند. به نقل از فرهنگ پو ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشتاقانه منتظر شروع کار بودن صبح زود بیدار شدند و مشتاقانه منتظر شروع کار بودند. به نقل از فرهنگ پویا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

{نظامی} مرخص کردن از خدمت به نقل از فرهنگ پویا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیزی را سر هم کردن سَمبل کردن به نقل از فرهنگ پویا