تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ملیت ملیت گرایی استقلال ملی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In many cases, "pretty good" is used to express that something is above average, satisfactory, or better than expected. For example, if someone ask ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرار را بر قرار ترجیح دادن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاربر sara بی شیله پیله، نه تیله پیله!

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از فرهنگ پویا: بیچارگی، بدبختی، فلاکت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاربر Mike، به خاطر درست است، نه بخواطر! اگر به حفظ زبان فارسی علاقه مندیم، پس صورت نوشتاری کلمات را به هم نریزیم.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

معیارهای اخلاقی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ادبی: خرامیدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادبی: موی مشکی براق

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

خیلی وقت ها

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاربر suppressed، معنی جمله شما می شود: نام ایالت پنسیلوانیا از نام ویلیام پن گرفته شده است.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

منسوب به درست است، نه منصوب!

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

زنجموره

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

با میخ محکم کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاربر میثم علیزاده لشکانی، ممنون از توضیح دقیق تون. در ضمن هلال ماه درسته نه حلال. اگر به حفظ زبان فارسی علاقه مندیم، نباید صورت نوشتاری کلمات را ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

محاله!

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ول چرخیدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گوش به زنگ

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

عقل ( کسی ) پاره سنگ برداشتن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اعتصاب غذا

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

ضبط درست هست، نه ظبط. اگر به حفظ زبان فارسی علاقه مند هستید، لطفا صورت نوشتاری کلمات را به هم نریزید. تا جایی که اطلاع دارم در هیچ زبانی اجازۀ چنین ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاربر آیتوس شریوش، آن که شما میفرمایید سی کردن است نه سیل کردن، سی کردن در گویش های دیگر هم وجود دارد.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بو بردن از چیزی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

قابل توجه کاربر احمد که گفته اند سواستفاده جنسی صد در صد اشتباه است، این تعریف از دیکشنری لانگمن to treat someone in a cruel and violent way, often S ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

be a far cry from خیلی فرق داشتن با یک دنیا فرق داشتن با Prices today are a far cry from those of ten years ago. قیمت های امروز با قیمت های ده سال پ ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بر اساس دیکشنری کمبریج to be completely different from something: This flat is a far cry from the house they had before. براساس دیکشنری کالینز a. a ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درز کردن خبر هم معنی می دهد if information gets out, a lot of people then know it although it is meant to be secret We have to make absolutely cert ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قابل توجه کاربری که می گوید اصلا به معنی escape نیست: طبق دیکشنری لانگمن اولین معنی to leave a room or building دومین معنی to escape from a place سو ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سونیک جان عامیانه درسته، نه آمیانه. اگر به حفظ زبان پارسی علاقه مندیم، صورت نوشتاری کلمات را به هم نریزیم.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

. . . I just wanted to set the record straight فقط میخواستم ثابت کنم که . . .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

agitation for/against public argument or action for social or political change مبارزه، فعالیت، تبلیغ

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to leave quickly and suddenly. Etymology: based on the idea that you could quickly change the direction in which you are moving by literally turning ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در گذشته و معمولا با the، به معنی هلفدونی، پشت میله ها.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تندتند و ناشمرده حرف زدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Cambridge Dictionary: a type of flat shoe, like a ballet dancer's shoe, worn by women ( UK court shoe ) US: a type of plain shoe with a raised heel ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Cambridge Dictionary: a type of flat shoe, like a ballet dancer's shoe, worn by women ( UK court shoe ) US: a type of plain shoe with a raised heel ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Cambridge Dictionary: a type of flat shoe, like a ballet dancer's shoe, worn by women ( UK court shoe ) US: a type of plain shoe with a raised heel ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Oxford: to cry noisily, taking sudden, sharp breaths Longman: to cry noisily while breathing in short sudden bursts

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥

کاربر بهنام، در هیچ زبانی به صورت نوشتاری کلمات دست نمی زنند، چون حافظه بصری ما کلمات را به صورتی که می بیند به خاطر می سپارد و با تغییر دادن صورت ن ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

نبینم که، مبادا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

به حق چیزهای ندیده/نشنیده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به یاد کسی نامگذاری کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نهایت استفاده را بردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی خردی، بی عقلی، بی فکری، نفهمی به نقل از فرهنگ پویا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

open the floodgates راه را برای ( چیزی/کاری ) باز کردن به نقل از فرهنگ پویا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

open the floodgates راه را برای ( چیزی/کاری ) باز کردن به نقل از فرهنگ پویا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

انگشت شمار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

black sheep در انگلیسی بار معنایی منفی دارد، اما گاو پیشانی سفید در فارسی بار معنایی مثبت دارد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حساب سازی کردن To alter financial records in order to commit or conceal fraud, tax evasion or theft

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

زمامدار