demeanour

/dɪˈmiːnər//dɪˈmiːnə/

(انگلیس) رجوع شود به: demeanor، رفتار، سلوک، وضع، حرکت

جمله های نمونه

1. There was nothing in his demeanour that suggested he was anxious.
[ترجمه مسعود] در رفتارش چیزی نبود که نشان دهد مضطرب بود
|
[ترجمه گوگل]هیچ چیزی در رفتارش وجود نداشت که نشان دهد او مضطرب است
[ترجمه ترگمان]در رفتار او چیزی نبود که او را نگران کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He maintained a professional demeanour throughout.
[ترجمه گوگل]او در تمام مدت رفتار حرفه ای خود را حفظ کرد
[ترجمه ترگمان]او در سراسر جهان رفتار حرفه ای داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She has the demeanour of a woman who is contented with her life.
[ترجمه گوگل]او رفتار زنی را دارد که از زندگی خود راضی است
[ترجمه ترگمان]رفتار زنی را دارد که از زندگی خود راضی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The man was polite and his general demeanour had the air of a clergyman.
[ترجمه گوگل]آن مرد مؤدب بود و رفتار عمومی او هوای روحانی را داشت
[ترجمه ترگمان]رفتار او با ادب و ادب رفتار می کرد و رفتارش با ادب و نزاکت توام بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. From his demeanour, fierce and uncompromising, I knew he'd already been denounced by Martinho.
[ترجمه گوگل]از رفتار، خشن و سازش ناپذیرش، می دانستم که قبلاً توسط مارتینیو محکوم شده بود
[ترجمه ترگمان]از رفتار او، خشن و سرسخت، می دانستم که او را لو داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But her host's calm demeanour as he scribbled a few notes and went on to the next call calmed her fears.
[ترجمه گوگل]اما رفتار آرام میزبانش در حالی که چند یادداشت می نوشت و به تماس بعدی می رفت، ترس او را آرام کرد
[ترجمه ترگمان]اما رفتار آرام میزبان هنگامی که چند یادداشت نوشت و به تماس بعدی رفت، ترس او را آرام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That style of life and demeanour characteristic of Britain's dominant class is a result of its peculiar history.
[ترجمه گوگل]آن سبک زندگی و رفتار مشخصه طبقه مسلط بریتانیا، نتیجه تاریخ عجیب آن است
[ترجمه ترگمان]سبک زندگی و سبک رفتار طبقه حاکم بریتانیا نتیجه تاریخ خاص آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The marked change in Sherman's demeanour when he realized that his request was not going to be granted was dramatic.
[ترجمه گوگل]تغییر محسوس در رفتار شرمن وقتی متوجه شد که درخواستش اجابت نمی شود، چشمگیر بود
[ترجمه ترگمان]تغییر قابل توجه در رفتار شرمن بود که متوجه شد که درخواست او چندان چشمگیر نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. More importantly, this imagery affects the demeanour of these macho men when dealing with the public.
[ترجمه گوگل]مهمتر از آن، این تصویرسازی روی رفتار این مردان ماچو هنگام برخورد با مردم تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]از همه مهم تر، این تصویر بر رفتار این مردان macho هنگام برخورد با مردم تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Others portrayed his austere demeanour and mirthless, rumbling laugh in a more sinister light.
[ترجمه گوگل]دیگران رفتار سختگیرانه و خنده‌های خنده‌آمیز او را در نوری شوم‌تر به تصویر می‌کشند
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر حرکات تند و خشک او را در نظر مجسم می کردند و در روشنایی more به خنده می افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. While not exactly threatening, her demeanour was hard and off-putting.
[ترجمه گوگل]در حالی که دقیقاً تهدید کننده نبود، رفتار او سخت و ناپسند بود
[ترجمه ترگمان]در حالی که رفتار او چندان خطرناک نبود، رفتارش سخت و سخت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I must admit I was impressed by Robert's demeanour.
[ترجمه گوگل]باید اعتراف کنم که از رفتار رابرت تحت تاثیر قرار گرفتم
[ترجمه ترگمان]باید اعتراف کنم که تحت تاثیر رفتار رابرت قرار گرفته ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Her demeanour late on that Sunday evening was drowsy and detached.
[ترجمه گوگل]رفتار او در اواخر عصر یکشنبه خواب‌آلود و بی‌تفاوت بود
[ترجمه ترگمان]رفتار او در آن شب یکشنبه، خواب و بیداری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When you mention Polly's ex-husband, her entire demeanour changes.
[ترجمه گوگل]وقتی به شوهر سابق پولی اشاره می کنید، رفتار او تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]وقتی به شوهر سابق پولی پولی اشاره می کنی، رفتارش عوض می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I dislike his arrogant demeanour.
[ترجمه گوگل]من از رفتار متکبرانه او متنفرم
[ترجمه ترگمان]من از رفتار arrogant نفرت دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] حرکات میمیک صورت

انگلیسی به انگلیسی

• behavior, conduct (alternate spelling for demeanor)
your demeanour is the way you behave, which gives people an impression of your character and feelings; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس