پیشنهادهای Roxana (٢٥٠)
کاربر امیرطاها وقتی بخشی از مطلبی را از کانال تلگرامی انگلیسی زیر ذره بین، متعلق به آقای عبدالرضا شهبازی کپی می کنید، حداقل کاری که می توانید انجام ...
کاربر امیرطاها وقتی مطلبی را از کانال تلگرامی انگلیسی زیر ذره بین، متعلق به آقای عبدالرضا شهبازی عینا کپی می کنید، حداقل کاری که می توانید انجام ده ...
کاربر امیرطاها وقتی مطلبی را از کانال تلگرامی انگلیسی زیر ذره بین، متعلق به آقای عبدالرضا شهبازی عینا کپی می کنید، حداقل کاری که می توانید انجام ده ...
کاربر امیرطاها وقتی مطلبی را از کانال تلگرامی انگلیسی زیر ذره بین، متعلق به آقای عبدالرضا شهبازی عینا کپی می کنید، حداقل کاری که می توانید انجام ده ...
اشتباه مهلک
کارشناس جنگ آدم کاردان مدبر مدیر برنامه ریز ( به نقل از فرهنگ پویا )
طبق دیکشنری مریام وبستر a drink of a different kind taken immediately after a stronger or weaker one whiskey with a beer chaser. beer with a whiskey ...
از سر تا ته
شبه مذهبی
در معنای مجازی: به صورت مطلق بی چون و چرا
به نقل از فرهنگ پویا: بر چیزی فائق آمدن مشکل چیزی را حل کردن از پس چیزی برآمدن
از صفحۀ روزگار محو شدن از هستی ساقط شدن
جور دیگری کسی یا چیزی را دوست داشتن
بارز، نمونۀ بارز
کاربر مجتبی عیوض صحرا در توضیح دیکشنری لانگمن و مریام وبستر آمده، این واژه لاتین است، مربوط به قرن 14 و 15 میلادی و از poor می آید. صرف شباهت واژه ها ...
کاربر مجتبی عیوض صحرا در توضیح دیکشنری لانگمن و مریام وبستر آمده، این واژه لاتین است، مربوط به قرن 14 و 15 میلادی و از poor می آید. صرف شباهت واژه ها ...
حالا هر کاری می خواهی بکن، همینه که هست. ( به نقل از فرهنگ پویا )
یکریز دستور دادن امرونهی کردن به نقل از فرهنگ پویا
کاری را از سخت ترین قسمت شروع کردن بدون آمادگی لازم دست به کار سختی زدن یکدفعه در قسمت عمیق استخر پریدن به نقل از فرهنگ پویا
قسر در رفتن گیر نیفتادن
ریزنقش
زردک یا هویج ایرانی که در گذشته به آن گَزَر هم می گفتند.
از تنگ و تا نیفتادن صلابت و قدرت خود را حفظ کردن ضعف نشان ندادن
یک نفس
ادعا کردن ادعای چیزی را کردن
سگ بی اصل و نسب حیوان دورگه گیاه پیوندی چیز التقاطی به نقل از فرهنگ پویا
در متون رسمی در هیئت - به نام - به نمایندگی از طرف . I was met by the police in the person of Sergeant Black گروهبان بلَک به نمایندگی از طرف پلیس با ...
شئون every aspect of our lives همۀ شئون زندگی ما
مثلا with dedication را میشود گفت با دل و جان
یأس - ناامیدی به نقل از فرهنگ پویا
آپارتمان مسکونی
1. خود را بالا کشیدن - چهار دست و پا بالا رفتن 2. صعود سخت به نقل از فرهنگ پویا
شخصی که بازداشت، دستگیر ، جلب یا توقیف شده
tread or step on somebody`s toes پا روی دُم کسی گذاشتن به نقل ار فرهنگ پویا
بی تکلف
A food taster is a person who ingests food that was prepared for someone else, to confirm it is safe to eat. One who tests drinks in this way is know ...
به هر حال در هر صورت هر چه که بود
drunk ( informal )
عنان کسی را به دست گرفتن/در اختیار داشتن کسی را کنترل کردن به نقل از فرهنگ پویا
1. ( especially of an organization ) operating smoothly. "the ruling party's well - oiled political machine" 2. INFORMAL drunk. "I was pretty we ...
با بردباری با حالت تسلیم به نقل از فرهنگ پویا
چهره در هم کشیدن
عتاب و خطاب کردن اخم و تخم کردن
راه خود را باز کردن
در محاوره: بزن بغل
به نقل از فرهنگ پویا: ( در ارتباط با حیوانات ) تخم کشی محل تخم کشی
1. جان تازه یافتن، زنده شدن، هیجان پیدا کردن The match came to life in the second half. مسابقه در نیمۀ دوم هیجان پیدا کرد. 2. دوباره فعال شدن The vo ...
آهن موج دار، آهن کرکره corrugated roof بام موج دار ( بامی که با آهن موج دار پوشیده شده است. ) به نقل از فرهنگ پویا
گلاویز شدن
اسب کرند ( قهوه ای مایل به زرد )