پیشنهاد‌های فانکو آدینات (٢,٤٧٥)

بازدید
٥,٥٩١
تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

غلیظ: همتای پارسی این واژه ی عربی در زبان دری اینهاست: نفام nafām، تارون tārun، تارین tārin، چگال cagāl.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

منتسب: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: هاگر hāgar ( کردی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستور العمل: دستور واژه ی پارسی است که با العمل عربی آمیخته شده است؛ همتای پارسی این ترکیب پارسی - عربی، اینهاست: ریسایکار risāykār ( کردی ) سرجیر s ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

عضو: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: آنگ āng ( سنسکریت: ānga ) گاتر gātr ( سنسکریت: gātra ) بیزاک bizāk ( سغدی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مخصوصا: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: بویژه ( دری ) نیترام nitarām ( سنسکریت ) نامچیشت nāmciŝt ( پهلوی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

خصوصا: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: بویژه ( دری ) نیترام nitarām ( سنسکریت ) نامچیشت nāmciŝt ( پهلوی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

علی الخصوص: همتای پارسی این ترکیب عربی، اینهاست: بویژه ( دری ) نیترام nitarām ( سنسکریت ) نامچیشت nāmciŝt ( پهلوی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

علی البدل: همتای پارسی این ترکیب عربی، اینهاست: پشاگرب paŝāgreb ( مانوی: paŝāgrev ) جایگزین، جانشین ( دری )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

قاعدتا: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: آشونیک āŝunik ( پیشوند سنسکریت آ و واژه ی پهلوی شونیک ) ،

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: آشونیک āŝunik ( پیشوند سنسکریت آ و واژه ی پهلوی شونیک ) ،

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

علی الدوام: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: پیاپی، همیشه، پیوسته، همواره ( دری ) نشاکو noŝāku ( سغدی: noŝaku ) .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

علی الحساب: همتای پارسی این ترکیب عربی، این است: ایستاکه istāka ( کردی )

پیشنهاد
١

مالکین بالاشاعه: در دانش حقوق، یعنی هر چند نفر که دارای یک چیز مشترک باشند، و هر کدام از تمام اجزاء آن چیز حق داشته باشد؛ مانند حقوق وارثان در باره ی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اشاعه فحشا: همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این واژه های سغدی است: اسراش ویژت �srāŝe vižat ( سغدی: ثراش şrāŝ )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اشاعه: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: گسترش ( دری ) اسراش esrāŝ ( سغدی: ثراش şrāŝ )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مجمل: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: رنگس rangas ( پارتی ) .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

موجز: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: ویشپان viŝpān ( سغدی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مختصر: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: سربس sarbas ( لکی ) اسنار esnār ( سغدی: snār )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مشاوره: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: نیبرا nibrā ( سغدی: niberā ) آیومانتی āyumānti ( سغدی: āyumāntyā )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مشاور: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: اژناپت ežnāpat ( سغدی: ežnā - patnim )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مدافع: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: پاناگ pānāg ( مانوی و پهلوی ) نیپاتر nipātar ( اوستایی ) .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

رفیع: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: والا ( دری ) ایژون ižun ( سغدی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

رفع ابهام: همتای پارسی این دو واژه ی عربی، اینهاست: ابداز نیشام abdāze - niŝām ( مانوی ـ پارتی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

رفع اتهام: همتای پارسی این دو واژه ی عربی، اینهاست: ابداز ایرنگ abdāze - irang ( مانوی - پهلوی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

رفع حاجت ( برآورده کردن نیاز. همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: ابداز abdāze ( مانوی ) وایا vāyā ( دری ) رفع حاجت ( دستشویی رفتن ) . همتای پا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

رفع تکلیف: انجام دادن کاری بدون دقت کافی و تنها برای از سر خود باز کردن آن. ( فرهنگ بزرگ سخن ) همتای پارسی این دو واژه ی عربی، اینهاست: ابداز هرگ ab ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

رفع: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: ابداز abdāz ( مانوی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

فساد: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: تباهی tabāhi ( دری ) آژاو āžāv ( کردی: āžāve ) فناس fenās ( سغدی ) آیمبن āyamban ( سغدی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مفاخر : کسان یا چیزهایی که مایه سرافرازی هستند و می توان به آنها نازید. ( فرهنگ بزرگ سخن ) همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: سهیگان sahigān ( په ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

منابع: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: هامبران hāmberān ( هامبر از پارتی: hāmaber: منبع با پسوند آن )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

منازل: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: کاداگان kādāgān ( پارتی: kadag با پسوند آن )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مشاغل: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: هرگان hargān ( پهلوی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

شکنجه ی وحشتناک. ( قرآن ترجمه فرانسوی دونیز ماسون denise masson )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

عذاب: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: آزار، شکنجه ŝekanje، کویست kovist ( دری ) ابژم abžam، ابگم abgam ( پارتی ) دژین dažin ( لکی ) خنشیاک x ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مرخص: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: فشام faŝām ( سغدی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

عناوین مختلف: روش های گوناگون

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

عناوین: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: سبده ها sabdehā ( سنسکریت: sabda با پسوند جمع ها ) نیوانگانnivāngān ( پشتو: nivanga با پسوند جمع آن ) ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آمنه: این نام در سنسکریت āmana و به این معنی هاست: 1 - رفتار دوستانه، معاشرت صمیمانه. 2 - گرایش. 3ـ - مهربانی، عاطفه، علاقه. ( فرهنگ سنسکریت - انگلیس ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تقریظ: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: ایستودنام istudnām ( مانوی ) ( به نام ستودن ) بورژیت buržit ( پهلوی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

متصور: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: پنداریک pendārik، گمانیک gomānik ( دری با پسوند پهلوی یک ) هیشمریک hiŝmarik ( اوستایی با پسوند پهلوی یک ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

حفاری: حفار واژه ای عربی است که پسوند پارسی ی به آن افزوده شده است؛ همتای پارسی این است: انخز anxaz ( سغدی: انخذ anxaż )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

رقاص: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: ژوبداگ žubdāg ( ژوبد: رقص؛ سغدی؛ با پسوند پهلوی آگ )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

تبسم: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: شکرخند ŝakar - xand، نوشخند nuŝxand، لبخند labxand ( دری ) اسمایا esmāyā ( سنسکریت: smāya )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

تبعیت: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: دنباله روی، پیروی ( دری ) هاگت hāget ( اوستایی ) فاشکر fāŝkar ( سغدی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

تنوع: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: گوناگونی ( دری ) رنگالی rangāli ( کردی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

کمال: داشتن همه ی ویژگی های ایده آل و پایدار در یک یا چند زمینه ی معین. ( le Petit Robert 1 ) همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: آسکت āsket ( ا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خسیس: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: آبکور ābkur، ژگور žagur، جبلاج jeblāj، تنگ چشم، فرومایه ( دری ) آبلیسāblis، کنجوس konjus ( خراسانی ) سا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شیلا: این نام در سنسکریت صیلا śilā و به این معنی هاست: 1 - سنگ، پرتگاه، صخره. 2 - رگ، شاهرگ، تاندون. 3 - نام یک زن. 4ـ نام یک رودخانه. ( ص در سنسکریت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

مهم: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: ویسال visāl ( سنسکریت: ویصاله viśāla ) اورجیت orjit ( سنسکریت: اورجیتا orjitā ) مهات mahāt ( سنسکریت ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عوام: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: چندال candāl ( سغدی )