پیشنهاد‌های فانکو آدینات (٢,٤٧٥)

بازدید
٥,٥٨٦
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بعد از ظهر: بعد و ظهر دو واژه ی عربی است و از پارسی است؛ همتای پارسی این ترکیب، این است: اپرانی aprāni ( سنسکریت: aparāhni )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بعدها: بعد واژه ای عربی است که پسوند پارسی ها به آن افزوده شده است؛ همتای پارسی این است: اوسپار uspār ( سغدی: uskpār )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بعدا: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: اوسپار uspār ( سغدی: uskpār )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بَعد baad: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: پس، سپس ( دری ) ایگ ig، ادک adak ( پهلوی ) انو anu ( سنسکریت، اوستایی ) بُعد boad: همتای پارسی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اما: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: ولی ( دری ) ( این واژه از ولیکن عربی ساخته نشده و در گذشته وبیک vabik بوده است. نگاه کنید به دستور تاریخی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اتصالات: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: آبستل ābastel ( سغدی با پسوند جمع لکی اِل ) ابندان abandān ( سغدی ) آزوبل āzubel ( سغدی: āżub ) پو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اتصال: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: آرینت ārinet ( بلوچی ) آتنگ ātang، پیون piyon ( خراسانی ) پیوین payvin ( پارتی: payvinn ) آبست ābast، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

متحرک: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: اژواندی ežvāndi ( سغدی ) نیوارته nivārte ( سغدی: nivarte ) پویا puyā ( دری )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اعطا: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: داشاب dāŝāb ( دری ) زابر zābar ( سغدی: ذابر żābar ) تیاگ tyāg ( سنسکریت: tyāga ) دکسین daksin، دکسینا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

متفکر: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: رایمست rāymast ( مانوی ) منیتار menitār، منیدار menidār ( پهلوی ) خرد ورز، خردمند، اندیشمند، اندیشه ور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

التزامی ( در دستور زبان ) . همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: ویستاویک vistāvik ( سغدی با پسوند پهلوی یک )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

استیلا: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: چیرگی ( دری ) اپرژی aparži ( پهلوی: aparžih )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سیارات: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: پنسرل pansrel ( سغدی: panxare با پسوند جمع لکی اِل )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

منصوب: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: ویشکت viŝket ( سغدی: viŝkestc ) گماشته، گمارده ( دری )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

تعمیر: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: ویزر vizer ( سغدی ویذر: viżer ) بازسازی، بهسازی، نوسازی ( دری )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

وثیقه: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: گرو، پشتوانه ( دری ) نیپاک ( سغدی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

خاطره: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: اویات avyāt ( پهلوی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تامل:اندیشه برای بررسی یا بازنگری یک ایده، پرسش، داوری و یا رفتار یا گفتار خویش. ( https://www. cnrtl. fr/definition/reflexion ) همتای پارسی این و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

محکومیت: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: فرگار fargār ( مانوی: fragār ) ابسیست absist ( پارتی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مزاحمت: پدید آوردن ناراحتی روانی یا فیزیکی خواسته یا ناخواسته، گذرا یا دراز مدت برای کسی. ( https://www. cnrtl. fr/definition/incommodite ) همتای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

باب طبع: همتای پارسی این دو واژه ی عربی، اینهاست: دلخواه ( دری ) روزدیس ruzdis ( مانوی: ruzdist )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بارک الله: همتای پارسی این ترکیب عربی، اینهاست: زهازه zehāze، چنانهن canānhan ( دری )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بارقه: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: براژاگ berāžāg ( پارتی: brāžāg )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شخص عادی: همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: یانس میداک yāns midāk ( اوستایی و سغدی: میذاک miżāk )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شخص حقیقی: شخص و حقیقت دو واژه ی عربی است که پسوند نسبت پارسی ی به حقیقیت افزوده شده است؛ همتای پارسی این این است: یانس آمتیچ �mtic yāns ( اوستایی ـ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شخص ثالث: همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: یانس اشتیک yāns - aŝtik ( اوستایی - سغدی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اشخاص: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: یانسان yānsān ( اوستایی با پسوند جمع آن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اشتغال: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: فیدار fidār ( دری )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اشتراکی: همتای پارسی این واژه ی عربی که پسوند پارسی ی به آن افزوده شده، اینهاست: همیس hamis ( مانوی ) پدسر padsar ( پارتی ) لوکیک ( سنسکریت: laōkik ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اشتراک: همتای پارسی این واژه عربی، این است: همباگیت hambāgit ( پهلوی: hambāgih )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آفت: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: سواک sovāk ( دری )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سارقین: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: دزدان، تونیان tunyān ( دری ) تایوها tāyuhā ( اوستایی با پسوند ها )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سارق مسلح: همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: تونی کانسین tuni kānsin ( تونی؛ دری ) ( کانس از اوستایی: kānstara سلاح با پسوند �ین� )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

سارق: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: دزد dozd، تونی tuni، مشتنگ moŝtang ( دری ) تایو tāyu ( اوستایی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عناصر: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: ایونل eyunel ( پهلوی: اِئون eun با پسوندجمع لکی اِل ) زاهکان zāhakān، ماتکان mātakān ( پهلوی ) ماشکا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

عنصر: ماده ی ساده [ترکیب نشده] و یکی از چهار ماده ی خاک و آب و هوا و آتش که ساختار همه ی چیزها هستند. ( https://www. cnrtl. fr/definition/element ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دغدغه: درد روانی برآمده از احتمال رخداد ناگواری در آینده که آرامش را از میان می برد و باعث نابسامانی در رفتار و گفتار می شود. ( https://www. cnrtl. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ضمه: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: اُکارا okārā ( سنسکریت: okāra )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کسره: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: اِکارا ekārā ( سنسکریت: ekāra )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فتحه: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: اکارا akārā ( سنسکریت: akāra )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مشهور: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: نامدار nāmdār، سرشناس sarŝenās، پرآوازه por�vāze، روشناس ruŝenās، خنیده xanide ( دری ) نامیک nāmik ( په ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشروط: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: داژیک dāžik ( سنسکریت: داصه dāśa شرط با پسوند پهلوی ایک )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

1 - منی ( آب مرد ) . همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: شودرا ŝudrā ( اوستایی: خشودره xŝudra ) 2 - ( تکبر ) همتای پارسی این است: کباد kabād ( لکی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

منوط: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: پسبه pasbe ( سغدی: paşbe )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

موازی: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: همراستا hamrāstā ( دری ) سمانتر samāntar ( سنسکریت: samāntara )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وزن مخصوص: همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: مانیکا ( سنسکریت )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مانیکا: این نام در سنسکریت مونث مانیکه mānika و هم به معنی خوشاب ساز، خوشاب فروش، جواهری، جواهر فروش است و هم به معنی وزن مخصوص چیزی است. ( فرهنگ سنس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مانیا: این نام در سنسکریت مونث مانیه mānya به معنی ستودنی، ارج نهادنی، شایسته ی ستایش، ارجمند، محترم، قابل احترام می باشد؛ و از آن جایی که سنسکریت ری ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مونیکا: این نام در سنسکریت ناریک ( مونث ) مونیکه munika به معنی خردمند و باهوش است؛ و از واژه ی مونی به معنی آن که با نیروی درونی زندگی می کند، خردمن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - واقف ( کسی که چیزی را می داند ) . همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: آگاه ( پهلوی ) زانند zānand ( سغدی ) غربک qarbek ( سغدی ) . 2 - واقف ...