تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

متقاعد کردن مشتری به خرید بیشتر محصول یا خرید محصول گرانتر. Encouraging a customer to purchase a higher - end or more expensive product, or addition ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

معرفی و ارائه یک محصول برای متقائد کردن مشتری به خرید آن. Present or promote a product to potential customers with the goal of convincing them to bu ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

Contact a client again after a previous interaction to ensure progress or address any questions.

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

Attract or create potential customers who have shown interest in a company’s products or services.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The manosphere consists of online communities and influencers that promote the idea that emotional control, material wealth, physical appearance and ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مذاکرات فشرده/ important and urgent discussions

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از درد چهره درهم کشیدن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

موضوعی برای تامل

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رضایت دادن. Users must opt in to receive promotional emails from the company. کاربران باید برای دریافت ایمیل های تبلیغاتی از شرکت رضایت بدهند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سه ماه آتی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

دید کلی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متر نواری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آجر کاری شده، دیواره آجری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیفون توالت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرقت فرهنگی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آیین بت پرستی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مقدار یا تعداد زیادی. had she decided to join a rival, she would doubtless be earning a shedload of money

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی محاوره ای: مقدار یا تعداد زیادی "the government had ploughed truckloads of money into this land"

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صفحات زمین

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

Traffic: ترافیک، رفت و آمد، داد و ستد، معامله Trafficking: قاچاق Terrific: مهیب، ترسناک، فوق العاده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جذابیت بصری، جذابیت ظاهری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Sew: دوختن، خیاطی کردن Sewer: کانال فاضلاب، شبکه ی فاضلاب Sewage: فاضلاب

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

درد ناگهانی در بدن که معمولا موقع دویدن یا خندیدن زیاد رخ می دهد. a sudden, brief pain that can happen anywhere on the body.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انجمن مصرف کنندگان

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انتخاب هوشمندانه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Unable: ناتوان، عاجز Enable: قادر ساختن، توانمند کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Round out: گرد کردن اعداد Round up: گرد کردن به سمت بالا Round down: گرد کردن به سمت پایین

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سنجد، oleaster, silverberry

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آداب و رسوم

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زودتر ( پیش از موعد ) تماس گرفتن؛ phone somewhere, like a restaurant, before your appointment or before you go there.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

ایده ی بکر

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تضعیف روحیه کردن/ تو ذوق کسی زدن/ make someone less enthusiastic about something

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dealing with people or problems in a severe or harsh way�: too strict or controlling. For example: If you are heavy - handed with an ingredient, yo ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کیسه فریزر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Start doing sth in a determined or enthusiastic way

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نداشتن حس بویایی. having no sense, or a limited sense, of smell.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درآمد اصلی، main source of money

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

پایه بودن، fostering communication

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

آرایش کردن. Wear makeup, put on makeup

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

کسی را سرمشق خود قرار دادن. If you follow someone's example, you behave in the same way as they did in the past, or in a similar way, especially beca ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Take sb on a tour of a place

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گیاهی خشک و کوهستانی که برگ های نازک، برنزی و بوی خاصی دارد. این گیاه در مناطق خشک غرب آمریکا متداول است و به عنوان یکی از مهمترین گونه های گیاهی در ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ظاهر کهنه، قدیمی، فرسوده و مندرس

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

نشانه های غیر کلامی؛ non - verbal cues are types of communication using facial expressions, hand gestures or tone of voice, rather than speech, to sh ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام رمانی از چارلز دیکنز، آرزوهای بزرگ

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Fence: نرده، حصار Hedge: پرچین

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قطع کردن تلفن، to end a telephone connection

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مدت کوتاهی، خیلی زود، in the near future

پیشنهاد
٠

اظهار نظر در مورد چیزی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اخراج شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

If you say that the �joke� is on a� particular �person, you �mean �that that� person� has �tried� to make someone� else� look� silly �but has made hi ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شوخی کردن با کسی A playful or lighthearted remark or comment made towards someone in a friendly or humorous manner; teasing or making fun of someone ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تقلید کردن از کسی برای خنداندن مخاطب، ادای کسی را در آوردن An attempt at copying another person's manner and speech, etc. , especially in order to ma ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

شانسی ، وابسته به شانس Depend on chance or luck, rather than any skill or effort you make.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

با کسی ارتباط برقرار کردن

پیشنهاد
٠

اطلاعات جدیدی در مورد یک موضوع خاص به شخصی دادن. Tell somebody what he/she needs to know about something.

پیشنهاد
١

تفاوت ناجیزی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ابتدا، اول از همه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اختلال تمرکز

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برند برتر، محبوب، پیشرو

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازیکن پارالمپیک

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وزیر ارشد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Legacy media: رسانه های قدیمی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Comic genius: نابغه ی طنز

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

like a cow dancing the twist on a rooftop: برای توصیف موقعیتی استفاده می شود که کاملا نا به جا، بی معنی و غیر منتظره به نظر می رسد.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Have a damped down immune system: سیستم ایمنی ضعیفی داشتن.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Short - term storage: حافظه کوتاه مدت Long - term storage: حافظه بلند مدت

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

چرت زدن، taking a nap

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دی اکسید گوگرد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Statue: مجسمه، تندیس Status: وضعیت، حالت

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

Extinct: منقرض، منقرض شده Instinct: غریزه Insect: حشره

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیماری پوستی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I'm heading off now:دارم میرم دیگه.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی رو توی رودربایستی قرار دادن. If you put someone on the spot, � you cause them embarrassment or difficulty by forcing them at that moment to answ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

We had a wild time: زمان معرکه ای داشتیم.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Alien feeling: حس بیگانه، حس غریب

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Pinch to zoom in: فشار دادن برای بزرگنمایی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Badger sb into sth: پیله کردن به کسی، مدام از کسی بخوای یه کاریو انجام بده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Ingrain in sb's mind: در ذهن کسی نهادینه کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تشدید نیر وهای پلیس:Additional police enforcement

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دید ضعیف

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Be the same league as: در سطح کسی یا چیزی بودن، مشابه کسی یا چیزی بودن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Being attached to sb: به کسی وابسته بودن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلید سازی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماهیت ذهنی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Camping outdoors without a tent

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بهم چسبیدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشوری با مشکل کم آبی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Write all the necessary information on a cheque, etc

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Take a dive into sth:پرداختن به موضوعی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موی پر پشت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موی پر پشت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بارش برف به صورت افقی به جای عمودی، در هنگام وزش باد و طوفان شدید

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Digestive process: فرآیند گوارش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Impressionist painting: نقاشی امپرسیونیستی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Most banks charge interest: بیشتر بانک ها سود دریافت می کنند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مبصر کلاس: in some schools in the UK, an older student who controls the activities of younger students and helps them to obey the rules

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The joy of giving: لذت بخشش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

With a twinkle in eye: با برقی در چشمان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Telecommunications company: شرکت مخابرات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

We roll into the winter: داریم وارد زمستون می شیم .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوباره جمع آوری کردن، باز جمع آوری کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Highly likely: به احتمال خیلی زیاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معلق ماندن در هوا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

the girl on the half - shell: این عبارت برای توصیف زنی زیبا و جذاب استفاده می شود .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Stray into sb's arms: در آعوش کسی پرت شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

BC onwards:قبل از میلاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رابطه موقت برای گذران وقت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پارچه جناغی: پارچه ای در دوخت لباس های معمولی استفاده می شود.

پیشنهاد
١

اشک در چشم حدقه زدن، به سبب احساساتی شدن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشارکت عمومی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Striking a balance: برقراری تعادل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

On - the - spot fine: جریمه در محل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Global reach: دسترسی جهانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پلیس راهنمایی رانندگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به صورت عامیانه معنی در برخی متون معنی "بستر" می تواند داشته باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناقص، سطحی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نفاست در هنر، به معنای بکارگیری خلاقیت و دقت در ایجاد تناسب بین اجزای مختلف هنر و اجرا، برای ایجاد تأثیر دل نشین در بین تماشاگران است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سرهم کردن. در هنر، کلاژ به استفاده از قطعات مختلفی از مواد مانند کاغذ، پارچه، چوب و غیره برای ساختن نقاشی یا تصویری جدید اشاره دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پارتیتور شامل نمادهای موسیقی مانند نت ها است که با کمک آن می توان قطعه های موسیقی را اجرا کرد. پارتیتور در تئاتر جزئیات اجرای عوامل مختلف نمایش را ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درک و فهم شعور و احساسات دیگران

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پِست، در مقابل عالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مربوط به سنت نژادگرایی چینی است. اشاره به تبعیض نژادی دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Come to grip with sth: کنار آمدن با چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تاول

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

عاری از طنز و شوخ طبعی