دیکشنری
مترجم
بپرس
damped
جمله های نمونه
1.
میرا
2. damped motion
حرکت میرا
تخصصی
[شیمی] خفیده، میرا
[برق و الکترونیک] میرا شده
[ریاضیات] میرا، مستهلک شونده
پیشنهاد کاربران
damped ( فیزیک )
واژه مصوب: میرا
تعریف: ویژگی متغیری که دامنۀ آن با زمان کاسته شود
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها