ترجمه‌های فاطمه عبدی (٩٥)

بازدید
٤٤
تاریخ
٢ سال پیش
متن
Is it customary to tip hairdressers in this country?
دیدگاه
٩

تو این کشور، انعام دادن به آرایشگرا رسمه؟

تاریخ
٢ سال پیش
متن
There is a beautiful arch across the entranceway.
دیدگاه
٣

طاق زیبایی در سرتاسر ورودی است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He is cut out for an artist.
دیدگاه
٣

او ساخته شده برای بازیگری.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The floor looks so blank without the rug there.
دیدگاه
٦

کف اینجا بدون قالیچه خیلی خالی به نظر می رسه.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
the bite of the cold
دیدگاه
٦

سوز سرما

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She practices law and her sister practices medicine.
دیدگاه
٤

او کار وکالت می کند و خواهرش کار پزشکی.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
We don't need to hear these tangent remarks of his.
دیدگاه
٥

مجبور نیستیم به حرفای بی ربط اون گوش بدیم.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
If you take five from ten, you get five.
دیدگاه
١

اگه پنج تا از 10 برداری، پنج تا می مونه.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Arrange the chicken and salad in a serving dish.
دیدگاه
٤

مرغ و سالاد رو توی یه دیس بچین.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He went to the water closet.
دیدگاه
١

رفت دستشویی.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I don't feel like eating anything.
دیدگاه
٤

هوس خوردن چیزی ندارم.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The jacket was too loose-fitting, so I had it tailored.
دیدگاه
٤

ژاکت خیلی گشاد بود برای همین دادم اندازه ش کردن.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Do not sit in the corner and sulk.
دیدگاه
٤

یک گوشه نشین قهر کن.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He didn't show up for work yesterday, so today he got the sack.
دیدگاه
٤

دیروز سر کار نیامد برای همین امروز اخراج شد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
If you practice your serve, your tennis game will improve.
دیدگاه
٢

اگر سرویس زدن رو تمرین کنی، تنیست بهتر میشه.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
the bite of acid
دیدگاه
٢

خورندگی اسید

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Tuck the flap of the envelope in.
دیدگاه
٣

زبانه پاکت رو بزن تو.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
My stomach grumbled all through the meeting.
دیدگاه
٣

کل جلسه شکمم داشت قار و قور می کرد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I snagged my wool jacket on a nail.
دیدگاه
٣

من ژاکت پشمیمو با یه میخ نخ کش کردم.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
My coat is covered with fluff.
دیدگاه
٣

کتم پُرِ پرز شده.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
We watched her munch her way through two packets of peanuts.
دیدگاه
٣

اونو دیدیم که دو بسته بادوم زمینی رو تا ته با خرت خرت خورد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The miser doesn't like to part with his money.
دیدگاه
٢

آدم خسیس دوست ندارد از پولش دل بکند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Put those pajamas away.
دیدگاه

اون لباس خوابو سر جاش بذار.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She decided early on to enter the practice of medicine.
دیدگاه

زود تصمیم گرفت که وارد حرفه پزشکی شود.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Go and flutter your eyelashes at the barman, Janet, and see if you can get him to serve us.
دیدگاه
٢

برو پیش متصدی بار، جنت، و یک کم براش عشوه بیا، ببین می تونی یه کاری کنی که بیاد رامون بندازه.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She was lonely, and she quickly attached herself to new people.
دیدگاه
٢

او تنها بود و خیلی زود به آدمای جدید دلبسته می شد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I could never part with this ring.
دیدگاه
٢

هیچوقت نمی تونم از این حلقه دل بکنم.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
an overhead skylight
دیدگاه
٢

یک پنجره سقفی

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Don't mess about with my camera - you'll break it.
دیدگاه
٢

به دوربین من ور نرو. میشکنیش.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I have a snag in my best black tights.
دیدگاه
٢

بهترین ساق شلواری سیاهم، نخ کش شده.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He used to slop around all day in his pyjamas.
دیدگاه
٢

عادت داشت تمام روز با لباس خونه بگرده.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Don't wobble the table-I'm trying to write.
دیدگاه
٢

میزو تکون نده. دارم مینویسم.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Shall we get some munch, then?
دیدگاه
٢

پس یک کم قاقالیلی بگیریم؟

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Straighten your back - try not to slouch.
دیدگاه
٢

کمرتو صاف کن. حواست باشه قوز نکنی.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She tied her shoelace in a bow.
دیدگاه
٢

بند کفشش را پاپیونی بست.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He'll lick the shoes of anyone to get what he wants.
دیدگاه
١

او چاپلوسی همه را می کند تا به خواسته اش برسد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Nervousness made him trip on his words.
دیدگاه

عصبی بودنش او را به لکنت انداخت.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I gave the loose tooth a tug.
دیدگاه
١

دندون لق رو کشیدم.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She waved her hand in reply.
دیدگاه
١

او در جواب دستشو تکون داد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Tuck in, it's the last hot food you'll get for a while.
دیدگاه
١

هر چی می تونی بخور، این آخرین غذای گرمیه که تا یه مدت گیرت میاد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
You shouldn't ruffle so easily.
دیدگاه
١

نباید به این راحتی بهم بریزی.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Frankie felt his face redden and his hands clench themselves into fists.
دیدگاه
١

فرانکی حس کرد صورتش سرخ شده و دستاش خودبخود مشت شده ن.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Let's break off for lunch.
دیدگاه
١

بیا برای ناهار یه استراحتی بکنیم.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
We left off at chapter three.
دیدگاه
١

ما تا فصل سه خوندیم.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I happened to overhear what he said.
دیدگاه
١

من اتفاقی شنیدم که چی گفت.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She was on her hands and knees scrubbing the floor.
دیدگاه
١

او چهار دست و پا نشسته بود و زمین را می سابید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
We can't afford the hideous cost of heating this house.
دیدگاه
١

پرداخت هزینه سرسام آور گرمایش این خانه در توان ما نیست.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The idea of eating raw shellfish nauseates me.
دیدگاه
١

فکر خوردن صدف خام حالمو بهم می زنه.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She had no stomach for the leftover stew.
دیدگاه
١

هیچ علاقه ای به خوردن باقیمانده خورش نداشت.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The students groaned at the assignment of two long chapters.
دیدگاه
١

دانش آموزان از تکالیف دو تا از فصل های طولانی نالان بودند.