پیشنهادهای فرشته عاج (٦٤٧)
دلشوره گرفتن
خودت را با. . . . . . سیر نکن. مثلا Don't fill up on bread خودت را با نون سیر نکن.
می دونم احمقانه رفتار کردم: اما لازم نیست اینقدر به روم بیارید.
توی دردسر افتادن
خیلی خیلی کار دارم . سرم خیلی شلوغه
خیلی امیدوار نباش
روزگار سختی شده
گدا بازی دقت کنید به معنا و بافت کلمه در جمله تا گدابازی را گاهی ارزانی ترجمه نکنید. مثال You inherited your dad cheapness. گدابازی را از پدرت به ...
بهت بر نخوره همچنین no offense
هیچ امیدی نیست. It's writing on a wall
اسمم را عوض می کنم. اگر فلان اتفاق بیوفته، من اسمم را عوض می کنم.
اشتباه فکر می کنی سخت در اشتباهی
جبه نگیر
نیکی و پرسش
تمایل عاشقانه داشتن نسبت به کسی
جون عمت آره جون عمت
حق کسی را کف دستش گذاشتن. I did her justice حقش را کف دستش گذاشتم.
زن باز خانم باز
ساق ران مرغ
بیشتر با این ساختار به کار می رود امضای کسی را جعل کردن. He forged my signature امضام را جعل کرد.
سالن اجلاس سالن اجتماعات
نفخ دارم.
احترام زیادی قائل بودن
درد زایمان کشیدن
شهوت رانی این مفهوم در نظریه روانشناس فرانسوی ژاک لکان کاربرد گسترده ای دارد.
اگر با مردم بد نشست و برخاست کنی، مانند آنها خواهی شد.
توجه کسی را جلب کردن جالب توجه واقع شدن. مثال I've got got some news here to tickle your fancy. اخباری اینجا دارم که توجه شما را جلب می کند.
آدم که قحط نیست.
فکرشم نمی کردم.
بیا در مورد این موضوع صحبت نکنیم.
به یک سرط
بلاتکلیف گذاشتن. مثال You left me hanging بلاتکلیفم گذاشتی!
خیلی خیلی خسته ام.
واسه من رو منبر نرو واسه من سخنرانی نکن من را نصیحت نکن
رسیدن به جایی یا رفتن از جایی یا انجام کاری، ( کمی ) دیر تر از زمان پیش بینی شده.
انتخاب بین بد و بدتر
شورشو در نیار
اختروش دورترین اجرام شناخته شده از منظومه شمسی
بیا یه قراری بزاریم در حالت گذشته We made a pact ما یه قراری گذاشتیم.
ورق برگشته
سبک سنگینش کن خوب بهش فکر کن
وقتی می خوایم بگیم دست و بال کسی خالیه مثال I know your strapped for cash می دونم دست و بالت خالیه
آدم ابرومند آدم موجه و درست
اینکاره نیستی
دیگر لطفی نداشتن به عنوان مثال It is no longer a matter of pleasure tome دیگر برایم لطفی ندارد.
گل گفتی حرف حساب زدی
سالم و سلامت بودن