پیشنهاد‌های فرشته عاج (٦٤٧)

بازدید
١,٤٨٨
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گل گفتی حرف حساب زدی

پیشنهاد
٠

از دهن این و اون شنیدم.

پیشنهاد
٠

کاملا با من ناآشنا هستی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در خواست وام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سالم و سلامت بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در حسرت کسی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سونوگرافی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریمل ضد آب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیاده روری کردن I went a bit over the top یکم زیاده روی کردم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ازشدت عصبانیت کبود شدن He was pale with rage از شدت عصبانیت کبود شد.

پیشنهاد
٠

یک چیزی را صد دفعه گفتن مثال I hate to sound like a broken record متنفرم از اینکه یه چیزی را صد دفعه بگم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سخت در اشتباه بودن You're dead wrong سخت در اشتباهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مختو به کار بنداز

پیشنهاد
٠

خشم سراپای وجود کسی را فراگرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عقل خود را ازدست دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Head صحی است نه hand و اشکال تایپی است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قسطی پرداخت کردن

پیشنهاد
٠

امضای کسی را جعل کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از ته دل خندیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زهره ترک شدم کنایه از اینکه خیلی ترسیدم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این دیگه چیه؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشغول چه کاری هستی؟ سرت گرم چه کاریه؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عروسی عجله ای به دلیل بارداری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نیم پز کردن اندکی جوشاندی مثل وقتی برنج یا ماکارونی را درون آب می ریزیم و نیم پز می کنیم و بعد آبکش می کنیم.

پیشنهاد
٠

اگر تمرین نکنی، یادت می ره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شگفت زده شدم. شوکه شدم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاش می تونستم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این دیگه چه کوفتیه

پیشنهاد
٠

همه تلاشمون را می کنیم. همه زورمون را می زنیم. این اصطلاح عامیانه است نباید هر جایی به کار بره

پیشنهاد
٠

عذاب وجدان دارم.

پیشنهاد
٠

این شد حرف حساب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مجال ندادن به کسی ( برای کاری )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بزار بهت بگم چی شد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پروار کردن زمانی که می خواهیم دامی یا نوعی از ماکیان و غیره را را پروار کنیم تا فربه شود و ذبحش کنیم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پروار کردن نگهداری و ذغیه دام و ماکیان غیره به منظور فربه کردن و ذبح کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نیت من خیره نیتم خیره است. معمولا به شکل جمع گفته میشه؛ اما مفرد ترجمه کنیم، روان تر و سلیس تر است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستم را ول کن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سربار بودن مثال I don't want to be a burden نمی خوام سربار کسی باشم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هر کاری خودت میدونی بکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازسازی خانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

علت چیزی را یافتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با هوش و با تدبیر بودن معمولا به طور کامل این گونه استفاده می شود. مثال She has a good head on her shoulder اون باهوش و با تدبیره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تکون نده مثال Stop jiggling your legs پاهات را تکون نده

پیشنهاد
٠

خودت را معذب نکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دنبال جواب نباش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همه چیز رضایت بخش و عالیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی همتا و غیر قابل قیاس بودن ( با دیگران )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیلی خیلی خل و چل بسیار شیرین عقل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیش از حد بالا بودن مثال Your blood pressure is off the chart فشارخونت بیش از حد بالاست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اخجون ایول