پیشنهادهای فرشته عاج (٦٤٧)
گل گفتی حرف حساب زدی
از دهن این و اون شنیدم.
کاملا با من ناآشنا هستی.
در خواست وام
سالم و سلامت بودن
در حسرت کسی بودن
سونوگرافی کردن
ریمل ضد آب
زیاده روری کردن I went a bit over the top یکم زیاده روی کردم.
ازشدت عصبانیت کبود شدن He was pale with rage از شدت عصبانیت کبود شد.
یک چیزی را صد دفعه گفتن مثال I hate to sound like a broken record متنفرم از اینکه یه چیزی را صد دفعه بگم.
سخت در اشتباه بودن You're dead wrong سخت در اشتباهی
مختو به کار بنداز
خشم سراپای وجود کسی را فراگرفتن
عقل خود را ازدست دادن
Head صحی است نه hand و اشکال تایپی است.
قسطی پرداخت کردن
امضای کسی را جعل کردن
از ته دل خندیدن
زهره ترک شدم کنایه از اینکه خیلی ترسیدم.
این دیگه چیه؟
مشغول چه کاری هستی؟ سرت گرم چه کاریه؟
عروسی عجله ای به دلیل بارداری
نیم پز کردن اندکی جوشاندی مثل وقتی برنج یا ماکارونی را درون آب می ریزیم و نیم پز می کنیم و بعد آبکش می کنیم.
اگر تمرین نکنی، یادت می ره
شگفت زده شدم. شوکه شدم.
کاش می تونستم
این دیگه چه کوفتیه
همه تلاشمون را می کنیم. همه زورمون را می زنیم. این اصطلاح عامیانه است نباید هر جایی به کار بره
عذاب وجدان دارم.
این شد حرف حساب
مجال ندادن به کسی ( برای کاری )
بزار بهت بگم چی شد.
پروار کردن زمانی که می خواهیم دامی یا نوعی از ماکیان و غیره را را پروار کنیم تا فربه شود و ذبحش کنیم.
پروار کردن نگهداری و ذغیه دام و ماکیان غیره به منظور فربه کردن و ذبح کردن
نیت من خیره نیتم خیره است. معمولا به شکل جمع گفته میشه؛ اما مفرد ترجمه کنیم، روان تر و سلیس تر است.
دستم را ول کن
سربار بودن مثال I don't want to be a burden نمی خوام سربار کسی باشم.
هر کاری خودت میدونی بکن
بازسازی خانه
علت چیزی را یافتن
با هوش و با تدبیر بودن معمولا به طور کامل این گونه استفاده می شود. مثال She has a good head on her shoulder اون باهوش و با تدبیره
تکون نده مثال Stop jiggling your legs پاهات را تکون نده
خودت را معذب نکن
دنبال جواب نباش
همه چیز رضایت بخش و عالیه
بی همتا و غیر قابل قیاس بودن ( با دیگران )
خیلی خیلی خل و چل بسیار شیرین عقل
بیش از حد بالا بودن مثال Your blood pressure is off the chart فشارخونت بیش از حد بالاست.
اخجون ایول