تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

این که حساب نیست

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

همان hands on hips یا setting fists against hips است به معنای دست ها روی کمر گذاشتن یا دست به کمر شدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دست به کمر شدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

لا اله الله، خدایی جز خدای یگانه نیست

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آهش منو گرفت

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آهش منو گرفت

پیشنهاد
٠

جایزه ی خوش حسابی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ساده نیست، راحت نیست

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

صبر پیشه کن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تو حرف آخر رو می زنی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تا آب ها از آسیاب بیفتد

پیشنهاد
٠

این کار راستِ کار خودمه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

خود را سبک کردن ( معمولا با گریه )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کاری که فی البداهه انجام شود و برای انجامش وقت صرف نشده باشد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

An old freindship دوستی دیرینه An old building ساختمان قدیمی An old book کتاب کهنه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مطابق با، متناظر با

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

این واژه وقتی بعد از اسم بیاید به معنای 'جا' است. مانند: Umbrella stand جا چتری Lamp stand جا چراغی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

معمولا، اغلب، بیشتر

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثلث، سه گانه

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

نام . . . را . . . گذاشتن . . . را . . . نامیدن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بدون دخالت عامل بیرونی، به نحوی خودانگیخته

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

موسوم به

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در همان رمان

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در Around the same time در همان زمان

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در عین حال

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

چیزی را کنار گذاشتن، فاصله گرفتن از چیزی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جیگر، جنم You have the guts تو جیگرش رو داری

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

باز کردن بسته ی سس ها یا هر فرآورده ای که در بسته های کاغذی بسته بندی شده ن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

باز کردن در ظرف سس کچاپ

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ارثی بودن چیزی در خانواده Hair loss runs in my family ریزش مو توی خانواده ی من ارثیه

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Always

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

همواره

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برخلاف انتظار، در کمال تعجب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی عجیب است که شگفت اینکه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی خنده دار است که عجیب آنکه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جالب اینکه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بداهه نوازی

پیشنهاد
٠

To make someone remember something to do These girls constantly have to be reminded about their chores فرقش با Remind someone of something or somebo ...

پیشنهاد
٠

هوس چیزی رو کردن I have a craving for tea هوس چای کردم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو روی She said irrelevant words in front of me حرف های نامربوطی تو روم زد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

گور به گور شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به سرای باقی شتافتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به ملکوت اعلی پیوستن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مربا و ترشی He bought fruits and vegetables for preserves. برای مربا و ترشی انواع میوه و سبزبجات خرید.

پیشنهاد
٠

کهولت سن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور نامحتمل، به نحو غیرمنتظره، بعید است که

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

متواضع، محقر، دون پایه A humble man مرد متواصع A humble house خانه ی محقر A humble clerk کارمند دون مایه