پیشنهادهای گیتی (٤٠٧)
زدودن چیزی، I dip the quill and tap it twiceon the edge if the dish to knock iff the excess ink. قلم را در جوهر فرو می برم، دو بار آن را به لبه ی ج ...
تقصیر متوجه منه، من مقصرم، گناهش گردن منه
با اختلاف زیاد By a narrow margin با اختلاف کم یا اندک
با اختلاف کمی
اگر آب وهوا اجازه دهد
لازم الاجرا، الزام آور، تهعدآور، لازم الاتباع
بی خود نیست که بی جهت نیست که الکی نیست که There's a reason why people trust him الکی نیست که مردم بهش اعتماد دارن
الکی نیست No wonder he's famous الکی که معروف نشده
Not for nothing did they call him master of none بی خود نیست که هیچکاره صداش می کنن
بی جهت نیست که
در متون قدیمی به معنای خواسته، خواهش وتمنا است: If I could ask him for any boon, what would it be؟
موهبت، نعمت، مزیت Be boon for/to sb/sth برای کسی یا چیزی موهبتی/نعمتی بودن
فیریوتراپی است که به physiotherapy هم به کار می رود
رابطه ی جنسی همان physical love است
معاینه ی جسمی و پزشکی
مشکلات و ناراحتی های جسمی و اندامی
کلبه ی سوییسی خانه ای که دارای چا چوبی به شکل حرف A است
کردار Good deeds کردار نیک
زبان آموز
کارآموزی کردن
کارآموزی
از ترکیب let alone در جمله برای بیان مفهومِ �… چه رسد به ( اینکه ) � یا �. . . جای خود دارد� یا �. . . پیشکش� استفاده می کنیم. ☚ بخش اول جمله ( یعن ...
برای نشان دادن برتریِ عددیِ چیزی نسبت به چیز دیگر - علاوه بر استفاده از more و than در ساختارِ معمولِ تفضیلی - می توانیم از فعل outnumber هم استفاده ...
کلمه ی have را در حالت فعلی می شناسیم ولی شاید ندانیم که این کلمه حالت اسمی هم دارد و به صورت the haves یعنی ثروتمندان، پول دارها، اغنیا، داراها یا ح ...
کلمه ی have را در حالت فعلی می شناسیم ولی شاید ندانیم که این کلمه حالت اسمی هم دارد و به صورت the haves یعنی ثروتمندان، پول دارها، اغنیا، داراها یا ح ...
کلمه ی have را در حالت فعلی می شناسیم ولی شاید ندانیم که این کلمه حالت اسمی هم دارد و به صورت the haves یعنی ثروتمندان، پول دارها، اغنیا، داراها یا ح ...
کلمه ی have را در حالت فعلی می شناسیم ولی شاید ندانیم که این کلمه حالت اسمی هم دارد و به صورت the haves یعنی ثروتمندان، پول دارها، اغنیا، داراها یا ح ...
در مواردی، زمانی که فعل to be در کنار فاعلِ پوچ واژه به کار می رود، هنگام ترجمه، به صورت "بودن" و مشتقات آن به فارسی برگردانده نمی شود بلکه لازم است ...
در مواردی، زمانی که فعل to be در کنار فاعلِ پوچ واژه به کار می رود، هنگام ترجمه، به صورت "بودن" و مشتقات آن به فارسی برگردانده نمی شود بلکه لازم است ...
در مواردی، زمانی که فعل to be در کنار فاعلِ پوچ واژه به کار می رود، هنگام ترجمه، به صورت "بودن" و مشتقات آن به فارسی برگردانده نمی شود بلکه لازم است ...
🔳 کلمه ی /haunt� /hɒːnt در حالت فعلی حداقل دو معنی دارد: ◼️به معنیِ جن زده شدن یا روح زده شدن یک مکان است، یعنی علی الادعا ارواح یا اجنه در آن مکان ...
جن زده شدن یا روح زده شدن یک مکان
سر صحنه ی فیلم، در لوکیشن They first met on the set of the Star . Wars. آن ها اولین بار یکدیگر را سر صحنه ی فیلم جنگ ستارگان ملاقات کردند
هنگامی که برگشت، وقتی برگشت، به محض اینکه برگشت
خود را جمع وجور کردن، بر اعصاب خود مسلط شدن، بر احساسات خود مسلط شدن
?What did you find where چی رو کجا پیدا کردی؟
پیوسته
I want to get off here. می خوام اینجا پیاده شم
تمام شدن چیزی و ته کشیدنش We are running out of milk شیرمون داره تموم می شه
You have the guts تو جیگرشو داری
منقبض کردن فک، He sets his jaw, when he's troubled. وقتی دلواپسه فکش رو منقبض می کنه
بچه مثبتِ حرف گوش کنِ دست ازپاخطانکنِ رواعصاب
معنای صریح آن آتش گرفتن، دچار آتش سوزی شدن است. اصطلح زبانی نیز هست به معنای: عالی بودن، موفقیت، درخشیدن
ضربه ی جانانه
Good hit ضربه ی جانانه
بدون فکر چیزی رو قبول کردن
مویی که بافته شده
دوک نخ ریسی دستی
پیرپسر