تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

آشناپنداری، قبلا دیده شده، در اثر بروز اشتباه در فرایند حافظه ی انسان رخ می دهد و مغز تجربه ی فعلی شما را با خاطراتتان اشتباه می گیرد و هیچ ربطی به ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

Immediately

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

یه چیزی یه جایی مد بودن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

در رابطه بودن We are a thing ما توی رابطه هستیم

پیشنهاد
٠

علاقه ی شدید داشتن به چیزی

پیشنهاد
٠

علاقه ی شدید به کسی داشتن

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

نسخه ی بدل

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جدایی عاطفی، قطع رابطه ی عاطفی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چشم دوختن به کسی یا چیزی، چشم برنداشتن از کسی یا چیزی، چهارچشمی مراقب کسی یا چیزی بودن.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مراقب بودن، پاییدن، پیگیر بودن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دنباله رو بودن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تودار بودن، در لاک خود بودن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

آب به آسیاب ریختن، دامن زدن، تشدید کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در رایانه به معنای فرمان است

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

باکرگی جنسی، اخلاق جنسی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

متر کردن پیاده روها ( به دنبال چیزی ) ، گز کردن پیاده روهادر پی چیزی یا کسی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بیش از حد تحمل در منجلاب فرک رفتن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد

به نفع کودک، مناسب کودک،

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

maintain open communication or keep the channels of communication available. Stay in youch

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

تابع قوانین

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فروپاشی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خاموش باش شبانه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بی وقت، زمان نامناسب

پیشنهاد
٠

در باره ی مسائلی به توافق رسیدن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اجازه دادن به کسی تا کاری را که می دانیم چالشی است انجام دهد و بعد عواقب آن را تجربه کند.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ماحصل

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فرد به فرد

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بدون تجهیزات الکترونیکی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

احتراق خود به خود، احتراق ناگهانی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دادن نقش والدگری به فرزندان

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تاحدودی، تا درجه ای، تا یه سطحی، قدری

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

همه نوشتن در معرض قرار دادن و چیزهایی مشابه این. اما این جمله رو جطور معنی می کنید: If you can't make him choose God, you can expose him to God. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معمولا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دست به کاری زدن، دست به کار شدن، بنیادن نهادن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزادی مشروع

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بناست کاری انجام گیرد They are meant to affect your teen's future. بناست آینده ی فررند نوجوانتان را تحت تاثیر قرار دهند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انعطاف پذیری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زحمت داشتن. کار بردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

یکی کردن دو چیز Put your saying and doing together حرف و عملت را یکی کن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آینده نگری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مسلط بودن بر جیزی مثلا I really want you to get hold of your behabior واقعا دلم می خواد به رفتارت مسلط باشی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سن قانونی، سن بلوغ

پیشنهاد
٠

از روی معده حرف زدن، سرسری چیزی گفتن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با جدیت، قاطعانه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکالیف کتبی، مشق

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در مقام، در جایگاه، در قالبِ

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در حالت عادی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هیزم به آتش چیزی ریختن، به شرایط بدی دامن زدن

١