تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

به این صورت به این شکل به این ترتیب

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

نظم حقوقی قاعده محور نظم حقوقی مبتنی بر قواعد

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

درجه یک سطح اول

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

ترویج دادن ( فعل )

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

انجامیدن به . . .

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

علم اصول

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر این

پیشنهاد
٠

نه بلعکس، نه برعکس

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

دیانت، فرامعناشناسی

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

پیش فرض گرایی

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

اما همچنین، و نیز. . .

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

غیرر واقعی

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

توجه کردن، مد نظر داشتن

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

رها، بی مهار، بی قید و بند

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

a rather bold: نسبتا جسورانه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تقریبا جسورانه؛ نسبتا جسوانه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فرضی، ضد واقعی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عملکرد استدلالی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ابعاد یا زوایای پنهانی و ناشناخته یک حوزه فکری یا جغرافیایی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نقطه کور، نقطه خاکستری

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

استدلال حقوقی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تکراری، کسل کننده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور تحقیرآمیز

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسل کننده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

کارآموز؛ کارورز

پیشنهاد
٠

به ضرر یا زیان چیزی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مفروض؛ فرض شده posited principles: اصول فرض شده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوع متفاوت؛

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرتبط؛ هم ریشه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معتقد بودن به چیزی؛ باور داشتن به چیزی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به این معنی که

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرداختن به چیزی یا کاری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مستقر بودن در . . . .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سنجشی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سازه ای؛ سازه وار

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حمایت؛ پشتیبانی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرداختن به . . . .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منبع دانش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ظهور کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عزیز

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزادی ( لاتین )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرمان راند و یا حکومت کردن ( یونانی )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرمان راندن یا حکومت کردن ( یونانی )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وضعی که در آن شهروندان بتوانند بی آنکه کسی فرمان براند و بی آن که فرقی بین فرمانروایان و فرمانبرداران وجود داشته باشد، با هم زندگی کنند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تساوی در برابر قانون

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کودکان، نوجوانان، نسل نو، نوآمدگان ( لاتین )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

امور عامه، امر همگانی، خیر عموم، ( مرکب از دو واژه لاتینی res به معنای شیء، امر و یا موضوع و واژه publica به معنای همگانی یا عامه )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماورایی، فراجهانی ( لاتین )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احیای ( دینی )