پیشنهادهای محمد حاجی (٥٠٣)
عمل متخلفانه
احراز کردن، اثبات کردن
He made this remark in passing او این اظهارات را گذرا بیان کرد.
گذرا، اتفاقا
دادگاه ویژه
حقوق فراملی
دیر هنگام سر برآوردن، دیر هنگام ظهور کردن، دیر هنگام مطرح شدن
جنس حقوق مترادف: legal system سیستم حقوقی
مترادف : attributability
چارچوب بندی
استناد پذیری، قابلیت استناد
به کارگرفتن
خوابیدن پروژه یا برنامه
لطف بی پایان
humble gesture ژست فروتنانه
the sentiment and the deed احساس و عمل
با فاصله کاری انجام دادن You need to pace that pills لازمه که اون قرص ها رو با فاصله مصرف کنی
کنایه از پول و وجه نقد ( عامیانه )
فهمیدم ( عامیانه )
غلاف کردن ( چاقو یا . . . )
معاون عملیات رییس پلیس
وضع ناجور ( عامیانه )
دادستان
I will go this against 10 dollar سر ده دالار شرط می بندم.
بخار و یاد دود گازوئیل
دادستان، مدعی العموم ( عامیانه )
جالب و یا معرکه بودن چیزی
حواس کامل و جمع جور
ردیف کردن و وصل کردن وسایل کامپیوتری
کارها و امور خیابانی
تولید ویا پخت کردن ( مواد مخدر )
جوش نیار ( عامیانه )
سخت نگیر ( عامیانه )
اتاقک نگهبانی، غرفه نگهبانی
برگشت به جای اول
هدف، دلیل برای ( لاتین )
هدف، دلیل برای
حتی اگر
Meddling by the UN in their sovereign affairs مداخله سازمان ملل در امور حاکمیتی
مغایرت
پیشاهنگ
مرکز اصلی ، کانون اصلی، محور اصلی
بر اساس . . . The UN has by most standards succeeded in making itself the major hub of the international human rights regime بر اساس اکثر استاندا ...
خط مشی دولتی
رژیم فراگیر
جان بخشیدن
New initiatives continue to breathe life into efforts by Human Rights actors ابتکارات جدید به تلاش های بازیگران حقوق بشر جان می بخشد.
مشروعیت زدایی
ژست یا حالت تهاجمی