پیشنهادهای آریا (٩٣)
سبکی از کمدی هم هست که به فارسی میشه مسخرگی و یا سبک لودگی، که شامل حرکات خنده دار با بدن و حالت های اغراق امیز چهره میشود. slapstick comedy = طنز لو ...
ایده، idea
بازی باز هر فردی بازی رایانه ای انجام میدهد بازیکار کسی که یک بازی باز است که بازی های زایانه ای را یه عنوان پیشه انتخاب کرده و به صورت حرفه ای بازی ...
همچنین یک پیشوند است در فارسی که برابر واژه و پیشوند انگلیسی hyper است
برابر انگلیسی پسوند اَبَر. پسوند فرا تا اندازه ای هم معنی اَبَر است ولی همتا نیستند. برای واژه hyper باید اَبَر بکار رود
برابر فارسی این پسوند " اوپا " میباشد. hypotension = اوپاتنش
بربرا پارسی در دادگاه و شرایط رسمی : دادخواهی در شرایط روزمره : گله، گلایه
نفیر: صوت ناله و گلایه آوا: هر صوتی یا صدایی. آواز و یا صدای موسیقی بانگ: گاهی برابر با فریاد. گاهی به چم آواز بلند و یا آواز . فریاد برای ندا زدن و ...
به چم توضیح و توضیح دادن است. فرهنگ ابوالقاسم پرتو
به چم شرح یا ظاهر یا نما است. apearance
به چم نشان دادن هم هست
اَیاسه برابر پارسی اشتیاق. نیازش هم بکار میره
primal به چم نخستین یا نخستی. گاهی به چم بسیار ارزشمند هم هست. در این چم میتوان واژه ی پرارز را بکار برد. ( por - arz ) واژه پر ارز از ارزش ساخته ش ...
اعتراض کردن و مخالفت کردن همراه با پرخاش و عصبانیت
این واژه گاهی برای اصلی بودن یا قلابی بودن اجناس بکار میره که جایگزین پارسی اون سَره است برای فیک یا قلابی هم ناسَره بکار میره. گاهی هم برای اشاره ب ...
اگر این واژه برای اصل بودن جنسی یا محصولی باشه برابر پارسی اون سَره است واژه فیک هم میشه ناسَره. اورجینال گاهی به چم گروهی یا فردی است که برای نخستی ...
واخواهی = اعتراض = protest
suing ، شکایت کردن، شکایت کردن در دادگاه
گَرزیدن. گَرزش به چم شکایت هوده ای ( حقوقی )
گَرزش هم برابر sue است. هم چم با دادخواهی. هرچند سراسر همتا نیستند و ناسانی های کوچکی دارند
واژه کامل در پهلوی نیامده و این واژه عربی ست. سر خودمونو مگه میخوایم شیره بمالیم که برای هر واژه ای بهانه تراشی میکنید که بگید فارسیه؟
کشت کردن. کاری که بازی باز ها انجام میدن و با کشتن NPC ها پول درمیادن که توی انگلیسی بهش میگن farming - زبانزد بازی رایانه ای
وصل کردن. فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه. ابوالقاسم پرتو
کرواییدن. فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه ابوالقاسم پرتو
کیمیا واژه خوبیه ولی برای بررسی علوم غریبه وکیمیاگری ( خرافات و اسطوره شناسی ) بکار میره و لفزون بر این، به عنوان یک نام هم کاربرد داره و موجب گیج شد ...
تروم واژه پهلوی که برابر ترکیب است ترومیدن = ترکیب شدن ترومش یا تروماندن = ترکیب کردن ترومیدگان = ترکیبات
آمیغ به چم ترکیب و مخلوط
هَندِمانگری = معرفی = presenting برابرهای پارسی واژگان بیگان ابوالقاسم پرتو
هَندِمانش ( پارسی میانه ) = presenting برابر های پارسی واژگان بیگانه ابوالقاسم پرتو
برابر پارسی کمدی ( comedy )
نپاهشگاه برابر پارسی رصدخانه و observatory
نپاهیدن
نپاهش برابر پارسی observation
بِنِپاه ( benepaah - پارسی ) برگرفته از نِپاهش ( observation )
رُت به چم برهنه یا لخت
برابر واژه empty
گفتاک = گفت پسوند فاعلی اک برابر تاک شو گفتاک خندوانه گفتاک دورهمی
برابر این واژه بافتار هستش. بستر =setting پس زمینه = background زمینه = theme بافتار = context
کَپراس ( capraas ) برابر پارسی کمدی.
فَرَوَست برابر واژه سریال یا series
اُبَرِش و هَنگَرتیک برابر های پارسی این واژه. واژه فَرَوَست بهتره برابر context بکار برده نشه چون این واژه به چم سری ( series ) یا سریال هم هست. پس ...
پاکیدن یا پاک کردن
فُروسَتُردَن برابر delete
نژادکشی
واژه تن آمیزش هم که پیشتر عجمنده اشاره کرده بود رو میشه در برابر infidelity بکار برد
ناصر خسروی کاملا درست گفته بجز واژه سوم criticization پرژنش درست هست پرژنیدنش، نادرسته
کمدی نمایشی = کَپراس نمایشی
کَپراس ( کمدی ) نمایشی
کاغذ یک واژه چینی هستش که به احتمال از ترکی وارد شده. پارسی کاغذ میشه : رُخنه یا نَفَج این واژه در سغدی هم وجود داشته ولی زبان سغدی هم اون رو از چین ...
در فارسی کنونی این واژه رو ندانم گرا بیان میکنن ولی برابر بهتر اون ناگِروا هستش که به معنی کسی ست که به هیچ جهتی گرایش نداره