تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

سبکی از کمدی هم هست که به فارسی میشه مسخرگی و یا سبک لودگی، که شامل حرکات خنده دار با بدن و حالت های اغراق امیز چهره میشود. slapstick comedy = طنز لو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ایده، idea

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بازی باز هر فردی بازی رایانه ای انجام میدهد بازیکار کسی که یک بازی باز است که بازی های زایانه ای را یه عنوان پیشه انتخاب کرده و به صورت حرفه ای بازی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

همچنین یک پیشوند است در فارسی که برابر واژه و پیشوند انگلیسی hyper است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

برابر انگلیسی پسوند اَبَر. پسوند فرا تا اندازه ای هم معنی اَبَر است ولی همتا نیستند. برای واژه hyper باید اَبَر بکار رود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

برابر فارسی این پسوند " اوپا " میباشد. hypotension = اوپاتنش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بربرا پارسی در دادگاه و شرایط رسمی : دادخواهی در شرایط روزمره : گله، گلایه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

نفیر: صوت ناله و گلایه آوا: هر صوتی یا صدایی. آواز و یا صدای موسیقی بانگ: گاهی برابر با فریاد. گاهی به چم آواز بلند و یا آواز . فریاد برای ندا زدن و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

به چم توضیح و توضیح دادن است. فرهنگ ابوالقاسم پرتو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به چم شرح یا ظاهر یا نما است. apearance

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به چم نشان دادن هم هست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

اَیاسه برابر پارسی اشتیاق. نیازش هم بکار میره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

primal به چم نخستین یا نخستی. گاهی به چم بسیار ارزشمند هم هست. در این چم میتوان واژه ی پرارز را بکار برد. ( por - arz ) واژه پر ارز از ارزش ساخته ش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

اعتراض کردن و مخالفت کردن همراه با پرخاش و عصبانیت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

این واژه گاهی برای اصلی بودن یا قلابی بودن اجناس بکار میره که جایگزین پارسی اون سَره است برای فیک یا قلابی هم ناسَره بکار میره. گاهی هم برای اشاره ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

اگر این واژه برای اصل بودن جنسی یا محصولی باشه برابر پارسی اون سَره است واژه فیک هم میشه ناسَره. اورجینال گاهی به چم گروهی یا فردی است که برای نخستی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

واخواهی = اعتراض = protest

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

suing ، شکایت کردن، شکایت کردن در دادگاه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

گَرزیدن. گَرزش به چم شکایت هوده ای ( حقوقی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گَرزش هم برابر sue است. هم چم با دادخواهی. هرچند سراسر همتا نیستند و ناسانی های کوچکی دارند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

واژه کامل در پهلوی نیامده و این واژه عربی ست. سر خودمونو مگه میخوایم شیره بمالیم که برای هر واژه ای بهانه تراشی میکنید که بگید فارسیه؟

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

کشت کردن. کاری که بازی باز ها انجام میدن و با کشتن NPC ها پول درمیادن که توی انگلیسی بهش میگن farming - زبانزد بازی رایانه ای

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

وصل کردن. فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه. ابوالقاسم پرتو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کرواییدن. فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه ابوالقاسم پرتو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
-١٣

کیمیا واژه خوبیه ولی برای بررسی علوم غریبه وکیمیاگری ( خرافات و اسطوره شناسی ) بکار میره و لفزون بر این، به عنوان یک نام هم کاربرد داره و موجب گیج شد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

تروم واژه پهلوی که برابر ترکیب است ترومیدن = ترکیب شدن ترومش یا تروماندن = ترکیب کردن ترومیدگان = ترکیبات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

آمیغ به چم ترکیب و مخلوط

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

هَندِمانگری = معرفی = presenting برابرهای پارسی واژگان بیگان ابوالقاسم پرتو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

هَندِمانش ( پارسی میانه ) = presenting برابر های پارسی واژگان بیگانه ابوالقاسم پرتو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

برابر پارسی کمدی ( comedy )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

نپاهشگاه برابر پارسی رصدخانه و observatory

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

نپاهیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نپاهش برابر پارسی observation

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بِنِپاه ( benepaah - پارسی ) برگرفته از نِپاهش ( observation )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رُت به چم برهنه یا لخت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

برابر واژه empty

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

گفتاک = گفت پسوند فاعلی اک برابر تاک شو گفتاک خندوانه گفتاک دورهمی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

برابر این واژه بافتار هستش. بستر =setting پس زمینه = background زمینه = theme بافتار = context

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کَپراس ( capraas ) برابر پارسی کمدی.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

فَرَوَست برابر واژه سریال یا series

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

اُبَرِش و هَنگَرتیک برابر های پارسی این واژه. واژه فَرَوَست بهتره برابر context بکار برده نشه چون این واژه به چم سری ( series ) یا سریال هم هست. پس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

پاکیدن یا پاک کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

فُروسَتُردَن برابر delete

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نژادکشی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

واژه تن آمیزش هم که پیشتر عجمنده اشاره کرده بود رو میشه در برابر infidelity بکار برد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

ناصر خسروی کاملا درست گفته بجز واژه سوم criticization پرژنش درست هست پرژنیدنش، نادرسته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کمدی نمایشی = کَپراس نمایشی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کَپراس ( کمدی ) نمایشی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

کاغذ یک واژه چینی هستش که به احتمال از ترکی وارد شده. پارسی کاغذ میشه : رُخنه یا نَفَج این واژه در سغدی هم وجود داشته ولی زبان سغدی هم اون رو از چین ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

در فارسی کنونی این واژه رو ندانم گرا بیان میکنن ولی برابر بهتر اون ناگِروا هستش که به معنی کسی ست که به هیچ جهتی گرایش نداره