تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

گروه ها و فرقه های دینی و عقیدتی گه بیشتر تندرو و افراطی اند. این گروه ها میتوانند نامربوط به مذهب و وابسته به هر گونه اعتقاد یا پیرو هر فردی باشند. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

این واژه گاهی برای اصلی بودن یا قلابی بودن اجناس بکار میره که جایگزین پارسی اون سَره است برای فیک یا قلابی هم ناسَره بکار میره. گاهی هم برای اشاره ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

وازه گزاره برابر درخوری برای جمله نیست زیرا هم اکنون در فرزانگی و مزداهیک کاربرد ویژه خودش رو داره، بنابراین باید واژه دیگری برای جمله برگزیده بشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

برابر این واژه بافتار هستش. بستر =setting پس زمینه = background زمینه = theme بافتار = context

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

سپوختن having sex سپوژ یا سپوزش sex سپوژیدم یا سپوزیدم = سکس کردم میسپوژم یا میسپوزم = سکس میکنم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

واژه کامل در پهلوی نیامده و این واژه عربی ست. سر خودمونو مگه میخوایم شیره بمالیم که برای هر واژه ای بهانه تراشی میکنید که بگید فارسیه؟

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

در فارسی کنونی این واژه رو ندانم گرا بیان میکنن ولی برابر بهتر اون ناگِروا هستش که به معنی کسی ست که به هیچ جهتی گرایش نداره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

تروم واژه پهلوی که برابر ترکیب است ترومیدن = ترکیب شدن ترومش یا تروماندن = ترکیب کردن ترومیدگان = ترکیبات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

کاغذ یک واژه چینی هستش که به احتمال از ترکی وارد شده. پارسی کاغذ میشه : رُخنه یا نَفَج این واژه در سغدی هم وجود داشته ولی زبان سغدی هم اون رو از چین ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

برابر پارسی علت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

سبکی از کمدی هم هست که به فارسی میشه مسخرگی و یا سبک لودگی، که شامل حرکات خنده دار با بدن و حالت های اغراق امیز چهره میشود. slapstick comedy = طنز لو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

وَهان برابر پارسی علت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

گفتاک = گفت پسوند فاعلی اک برابر تاک شو گفتاک خندوانه گفتاک دورهمی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

برابر واژه empty

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

اگر این واژه برای اصل بودن جنسی یا محصولی باشه برابر پارسی اون سَره است واژه فیک هم میشه ناسَره. اورجینال گاهی به چم گروهی یا فردی است که برای نخستی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

آتاوی در زبان پهلوی برابر استعداد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

هَندِمانگری = معرفی = presenting برابرهای پارسی واژگان بیگان ابوالقاسم پرتو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

اَیاسه برابر پارسی اشتیاق. نیازش هم بکار میره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نپاهش برابر پارسی observation

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بربرا پارسی در دادگاه و شرایط رسمی : دادخواهی در شرایط روزمره : گله، گلایه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

ناصر خسروی کاملا درست گفته بجز واژه سوم criticization پرژنش درست هست پرژنیدنش، نادرسته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بازی باز هر فردی بازی رایانه ای انجام میدهد بازیکار کسی که یک بازی باز است که بازی های زایانه ای را یه عنوان پیشه انتخاب کرده و به صورت حرفه ای بازی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

نفیر: صوت ناله و گلایه آوا: هر صوتی یا صدایی. آواز و یا صدای موسیقی بانگ: گاهی برابر با فریاد. گاهی به چم آواز بلند و یا آواز . فریاد برای ندا زدن و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

اعتراض کردن و مخالفت کردن همراه با پرخاش و عصبانیت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

به چم توضیح و توضیح دادن است. فرهنگ ابوالقاسم پرتو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

درآمد هرفرد به طور سالیانه را " رَستاد " میگن = salary

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

پاکیدن یا پاک کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

spiritual

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

واژه تن آمیزش هم که پیشتر عجمنده اشاره کرده بود رو میشه در برابر infidelity بکار برد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مینَوی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بِنِپاه ( benepaah - پارسی ) برگرفته از نِپاهش ( observation )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

یک واژه فرانسوی است که از آمیغ 2 واژه surmonter real درست شده برابر این واژه در پارسی : surmount = زَویدن real = هَسیا surreal = زوهسیا به روش گرته ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
-١٣

کیمیا واژه خوبیه ولی برای بررسی علوم غریبه وکیمیاگری ( خرافات و اسطوره شناسی ) بکار میره و لفزون بر این، به عنوان یک نام هم کاربرد داره و موجب گیج شد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

فَرَوَست برابر واژه سریال یا series

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Wage = دستمزد Salary = راستاد یا رَستاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

ساوند. [ وَ ] ( اِ ) قافیه و وزن شعر. ( ناظم الاطباء ) . مصحف �پساوند�. || در نسخه میرزا نام صفه ای باشد و در نسخه وفائی صفه باشد که سقف او را بیک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Wage = دستمزد Salary = راستاد یا رَستاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

کشت کردن. کاری که بازی باز ها انجام میدن و با کشتن NPC ها پول درمیادن که توی انگلیسی بهش میگن farming - زبانزد بازی رایانه ای

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

primal به چم نخستین یا نخستی. گاهی به چم بسیار ارزشمند هم هست. در این چم میتوان واژه ی پرارز را بکار برد. ( por - arz ) واژه پر ارز از ارزش ساخته ش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

wage درآمد ماهانه = دستمزد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ایده، idea

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بازی با کلمات بازی با واژگان واژه بازی واژه گری ( بهترین گزینه از نگر من )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

فراراستی گرایی، فراهسیا گرایی ، زوهسیاگرایی هه برابر های سورئال میتونن باشن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تَرم ( tarm ) زمان زیادیه که برابر واژه term بکار میره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کمدی نمایشی = کَپراس نمایشی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

tragedy = سوگ tragic = سوگیک tragical = سوگال / این واژه در زبان انگلیسی تقریبا از بین رفته و بسیار کم کاربرد است و به واژه tragic کاهش یافته tragic ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

برابر فارسی این پسوند " اوپا " میباشد. hypotension = اوپاتنش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

به چم پچ پچ کردن و زیر لب سخن گفتن و غرولند کردن در پارسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

برابر انگلیسی پسوند اَبَر. پسوند فرا تا اندازه ای هم معنی اَبَر است ولی همتا نیستند. برای واژه hyper باید اَبَر بکار رود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

fantasizing. سروا برابر fantasy مشابه خیال پردازی خیال پردازی day dreaming سَروایش fantasizing