پیشنهادهای ak (١,٤٠٧)
انسان دارای چشم کوچک سوزن دارای سوراخ کوچک
سوزن در انگشت رفتن
من سوزن نخ می کنم.
از ترس به خود لرزیدن.
ترسیدن
ترسیده
اعلی الحضرت
do not be absurd مسخره بازی درنیار
اصلا امکان نداره
we are rooting for you ما همه از شما حمایت می کنیم
خوشحالم که اینجام
هر طور خودت صلاح میدونی
crack someone up کسی رو خندوندن
با ما همراه باش
بهانه الکی نیار
خدا حفظت کنه.
میخای از زیر زبونم بکشی.
dare somebody to do something کسی را شیر کردن یا شجاعت انجام کاری را به کسی دادن.
کسی را شیر کردن یا شجاعت انجام کاری را به کسی دادن.
منزه بودن از چیزی، به دور بودن از چیزی All men are nice and above bribery از رشوه گرفتن به دور هستند.
منو منتظر نذاریا، منو نکاریا.
پیش داوری کردن.
اشک ریختن.
لوله فاضلاب
تا به حدی که Air pollusion has increased to the extent that people travel to countryside
تو دردسر بزرگی افتادم.
به حرفم می رسی
حمل بر خودستایی نباشه.
در محاوره معنای سلام می دهد.
منجر شدن
بیا ببینم چند مرده حلاجی.
پای کسی رو وسط چیزی کشیدن
تسلیم چیزی شدن
تسلیم چیزی شدن
لاتاری
حرفت رو پس بگیر
زمان خیلی زود میگذره.
من گرمایی ام
اصلا جواب نمیده، فراموشش کن.
نزن تو حرفم و حرفم رو قطع نکن.
بین حرف کس دیگری حرف زدن.
It is a perfect fit خیلی مناسبه و فیته. مثلا لباسم خیلی بهم فیته .
I m in a hurry من عجله دارم
پوزش می طلبم.
تلاشت رو بکن
به خودت بیا
You scared me to death منو حسابی ترسوندی
اعصاب ندارم.
از چمن من برو بیرون.
at face value عقلشون در چشمشونه