cakewalk


(در اصل - در میان سیاهان جنوب ایالات متحده) هم آورد راه پیمایی و گام برداری موزون و پیچیده ای که به برنده ی آن یک کیک جایزه می دادند، نوعی رقص توام با شلنگ اندازی (ناشی از راه پیمایی فوق الذکر)، (هر چیزی که نیل به آن آسان باشد) سهل الوصول، زودیاب، زودیاب رقص کیک واک کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a high-strutting, marchlike dance done in competition for the prize of a cake, awarded to the most intricate or unusual performance.

(2) تعریف: a strutting dance based on this activity.

(3) تعریف: something considered to be easy to accomplish or win.
مشابه: breeze, runaway

(4) تعریف: an amusement at a carnival or fair, wherein people march to music and compete for the prize of cake.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: cakewalks, cakewalking, cakewalked
• : تعریف: to dance a cakewalk.

جمله های نمونه

1. The Superbowl was a cakewalk for the Forty-Niners.
[ترجمه گوگل]Superbowl یک راهپیمایی برای چهل نینرز بود
[ترجمه ترگمان] فیلم \"Superbowl\" همش برای فیلم \"Forty -\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Fittipaldi's victory was a cakewalk.
[ترجمه گوگل]پیروزی فیتیپالدی یک راهپیمایی بود
[ترجمه ترگمان]پیروزی Fittipaldi مثل آب خوردنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The game was a cakewalk.
[ترجمه گوگل]بازی یک راهپیمایی بود
[ترجمه ترگمان]بازی مثل آب خوردنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Applications such as Cakewalk or Sibelius allow composers to create music using graphical interfaces which can then be played using MIDI commands generated by the software.
[ترجمه گوگل]برنامه‌هایی مانند Cakewalk یا Sibelius به آهنگسازان اجازه می‌دهند با استفاده از رابط‌های گرافیکی موسیقی بسازند که سپس با استفاده از دستورات MIDI تولید شده توسط نرم‌افزار قابل پخش است
[ترجمه ترگمان]برنامه هایی مانند cakewalk یا Sibelius به آهنگسازان اجازه می دهد تا با استفاده از interfaces گرافیکی که توسط نرم افزار تولید می شوند، موسیقی ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Invading iraq won't be a cakewalk.
[ترجمه گوگل]حمله به عراق یک راهپیمایی نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]عراق مثل آب خوردن نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. SCons is a cakewalk to build, but it's one more thing to do before getting started.
[ترجمه گوگل]SCons یک راهپیمایی برای ساختن است، اما یک کار دیگر است که قبل از شروع باید انجام دهید
[ترجمه ترگمان]SCons یک cakewalk برای ساخت است، اما قبل از شروع کار یک کار دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Managers "think recruiting should be a cakewalk" because the market is teeming with candidates.
[ترجمه گوگل]مدیران «فکر می‌کنند که استخدام باید یک راهپیمایی باشد» زیرا بازار مملو از نامزدها است
[ترجمه ترگمان]مدیران \"فکر می کنند استخدام باید یک cakewalk باشد\" چرا که بازار پر از نامزدها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Doing my exams was a cakewalk in this semester.
[ترجمه گوگل]انجام امتحانات من در این ترم یک راه حلی بود
[ترجمه ترگمان]انجام دادن امتحانات در این ترم مثل آب خوردن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I expected it to be a cakewalk anyway.
[ترجمه گوگل]به هر حال انتظار داشتم که این یک راهپیمایی باشد
[ترجمه ترگمان] به هر حال انتظار داشتم خوشگذرونی باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The rest is a cakewalk for the hacker to log on to the banking Web site with the victim's credentials.
[ترجمه گوگل]بقیه موارد برای هکر برای ورود به وب سایت بانکی با اعتبار قربانی است
[ترجمه ترگمان]بقیه یک cakewalk برای هکرها برای ورود به وب سایت بانکی با اعتبار قربانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Winning the tournament was a cakewalk for him.
[ترجمه گوگل]برنده شدن در این تورنمنت برای او یک راهپیمایی بود
[ترجمه ترگمان]برنده مسابقه آب خوردن برای او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Winning this contest is going to be a cakewalk.
[ترجمه گوگل]برنده شدن در این مسابقه یک راهپیمایی است
[ترجمه ترگمان]برنده شدن مسابقه مثل آب خوردنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Don't expect the game against Florida to be a cakewalk.
[ترجمه گوگل]انتظار نداشته باشید که بازی مقابل فلوریدا یک بازی بی نظیر باشد
[ترجمه ترگمان]انتظار نداشته باشید بازی مقابل فلوریدا a باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• competitive dance; dance performed on stage; strutting dance

پیشنهاد کاربران

1 -
an absurdly or surprisingly easy task/ something that is very easy to achieve
چیزی که دستیابی به آن بسیار آسان است
یک کار و وظیفه آسون مثل آب خوردن
The Superbowl was a cakewalk for the Forty - Niners.
...
[مشاهده متن کامل]

2 -
a dancing contest among black Americans in which a cake was awarded as a prize
یک نوع رقص در میان سیاه پوستان امریکایی

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/cakewalk
کار آسان مثل آب خوردن.
آسان و سهل
هم معنی duck soup

بپرس