تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

حضور مردم مثلا در انتخابات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

روز انتخابات که همان polling day می باشد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

روز انتخابات که همانelection day می باشد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

شعبه اخذ رای

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مبارزه انتخاباتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

مثلاً در انتخابات شرکت کردن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پر کردن یا شیر کردن کسی برای انجام کاری.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

باید اشتباهتو بپذیری.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پرش نکنید، شیرش نکنید.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

وصل شدن مثلاً آب یا گاز یا برق که قطع بود وصل شده. The electricity is back on

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

گیر کردن مثلا در آسانسور.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در خاموشی فرو رفتن مثلا به خاطر قطعی برق.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

برق اضطراری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

Power outage has spreading and the city has gone black در اینجا یعنی قطعی برق ادامه داره و شهر در تاریکی قرار گرفته.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

قطعی برق power outage

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

قطعی برق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

خفه شو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

خفه شو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

خفه شو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

you take my breath away تصاحب کردن

پیشنهاد
١٠

خیلی خوشحال بودن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

افتادن از چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

I took a fall at the park من در پارک افتادم.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مچ بند طبی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

ترس از دست دادن یک رویداد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

حس فشن بودن و انتخاب خوب لباس و غیره.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

حس ضعیف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

حس قوی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

قبل از اینکه من به دنیا بیام

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

قبل از اینکه تو به دنیا بیایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

یک بازی که توپ را میندازی و دیگری آن را می گیرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

آتش گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مچ کسی را گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

آب ها از آسیاب افتادن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی را قال گذاشتن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مغزم را ترکاند مثلا زیبایی اش مغزم رو ترکوند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مثلا باد برگ را از این رو به آن رو کرد. آب ها از آسیاب افتادن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

ضررش به خودت میرسه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

گند زدن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

چطور دلت اومد چطور تونستی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

در حالت غیر رسمی مخفف کلمهbrilliant می باشد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

خیلی گران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

فیس و افاده ای

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

You are better off برات بهتره که

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

He is my age او هم سن من هست.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مگه سر گردنه هست

پیشنهاد
٠

کار آنها ساخته است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به بدهکاری ختم شدن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

یک سری محاسبات انجام دادن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

زودتر اجرایی کردن. We should fast tract this project ما باید زودتر این پروژه رو اجرایی کنیم.