پیشنهادهای ak (١,٤٠٧)
غذای حیوانات، علوفه
دستگاه ای که علوفه های خشک شده را بسته بندی میکند.
الگوی فرهنگی، نماد فرهنگی
کسی را خلاص کردن
دختر مامانی
خمیر بادام که برای تزیین کیک استفاده میشود.
نقش کسی را بازی کردن.
هیجان خیلی زیاد
جاذبه و احساس عاشقانه بین دو طرف
دوست داشتن they fancy each other آن ها همدیگر را دوست دارند.
صحنه فیلمبرداری
برنده جایزه
پخش زنده
اینجا میخوری یا بیرون میبری
رزرو بودن. مثلاً نمیتونی روی این میز بشینی چون این میز قبلاً رزرو شده.
آبنبات دارای دسته چوبی که همان popsicle است.
همان cupcake هست.
خودت رو سرزنش نکن.
تور و گشت زدن در دور و اطراف.
مشتاق hugry for music مشتاق به موسیقی
آدم ریاکار
شکلک و ادا درآوردن
گل به خودی زدن و به علایق خودت صدمه زدن.
چند دقیقه
زوج، زن و شوهر، تعداد کم
زیر قول زدن.
در جا زدن
در جا زدن
مغرور کردن
روی ابرها بودن
خیلی خوشحال بودن
ریلکس کن
قدر کسی یا چیزی را ندانستن.
دور انداختن
به من دخلی نداره
i m torn من مردد هستم.
خیلی ناراحت هستید.
بعد از مدتی کاری را متوقف کردن چون مورد پسند نمی باشد.
تسلیم شدن.
خم شده زیر فشارها و مشکلات.
خودت را در یک شرایط نامناسب و ناخواسته می بینی.
دیگه بسه، تمومش کن.
من تسلیمم.
شروع یک کار.
بدون درد
به دیگران ملحق شدن و به آنها کمک کردند مثلاً در برگزاری جشن.
کسی که فکر میکند دیگران در حق او ناحقی کردند و نسبت به دیگران کینه ورزی میکند.
احتیاط کن
ساکت باش
کار آسان مثل آب خوردن.