پیشنهاد‌های عباس نعمتی فر (٣١٥)

بازدید
١٦٨
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

نگاه کردن به کتاب، یادداشت، نقشه و . . . برای کسب اطلاعات You may refer to your notes if you want. to refer to a dictionary He gave the speech witho ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

گیر آوردن ( کار یا موقعیت خوب که افراد زیادی خواهانش هستند ) She's just landed herself a company directorship. He landed a job with a law firm. Bi ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

یک قلپ، یک لقمه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

تلاش کردن وکیل برای اینکه اثبات کند فردی مجرم است Julius Capon, prosecuting, described the defendant as ‘ruthless’. James Spencer, prosecuting, clai ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

خرگوش ( در زبان کودکان )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ادامه دار a persistent cough persistent rumours persistent headaches

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ورودی، درگاه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

رو برگرداندن I took one glance at the wretched animal and turned away. When they show an operation on TV, I have to turn away.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

از شدت مشکلی کاستن programs aimed at relieving unemployment efforts to relieve poverty to relieve traffic congestion

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

( با مشکل یا خطر ) مواجه کردن، ( کسی را ) درگیر مسئله ای کردن The business has been beset with financial problems. The team was beset by injury all ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

سفت شدن ماهیچه ها پس از مرگ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

تلاش کردن ( و جنگیدن ) برای به دست گرفتن کنترل چیزی پایداری کردن، ایستادگی کردن، جنگیدن برای Soviet forces disputed every inch of ground. On the las ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

1. ( به سرعت یا ناگهان، جایی را ) ترک کردن Sorry, but I’ll have to shoot off before the end of the meeting. I have to shoot off to my next appointme ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

ساده و بی پیرایه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

رهایی، بی بند و باری، بی خیالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کاملاً خیس کردن The continuous rain had saturated the soil. Water poured through the hole, saturating the carpet.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کسی ( چیزی ) که مدت هاست او ( آن ) را ندیده ایم و ازش خبر ی نداریم، گمشده، غایب She greeted him like a long - lost brother. he long - lost healing s ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

راه غیرمستقیم، راه فرعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

( نگاه کردن یا توجه کردن و ) انتظار ( وقوع چیزی را ) کشیدن، چشم انتظار بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

نقطه ضعف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

خیلی محبوب دوست داشتنی a well - liked restaurant He is well - liked by everyone. She is sweet and well - liked. I thought I was well - liked in thi ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مهاجر، ساکن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

محافظت و حمایت کردن They were fighting to uphold the rights of small nations. The regime has been criticized for failing to uphold human rights. a ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

یک نان حلقوی شکل ( شبیه دونات ) که وسط آن سوراخ است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

( کشتی یا هواپیمای ) در معرض خطر a distress signal ( = a message asking for help ) It is a rule of the sea to help another boat in distress. a dist ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

شایع، همه گیر ( چیزی که غالب مردم آن را می دانند و درباره آن صحبت می کنند ) There was news abroad that a change was coming. There’s a rumour abroad ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به زور به چیزی خاتمه دادن، سرکوب کردن to put down a rebellion The military government is determined to put down all opposition. The state police a ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

( عمداً یا سهواً کسی را از یک تیم ) حذف کردن She's been dropped from the team because of injury. Rogers is injured and has been dropped.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کشور، ( ادبیات ) زادگاه، سرزمین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

انداختن ( رأی ) =cast a vote/ballot Fewer than 20% of the votes cast were for conservative candidates. Barely one in three will bother to cast a bal ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

کسی را جایگزین کردن ( وقتی نفر اول کارش تمام شده یا به استراحت نیاز دارد )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تحقیر و بی اعتنایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تحسین و ابراز رضایت ( از حسن انجام کار کسی ) He's a player who rarely seems to get the credit he deserves. I can't take all the credit for the show ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

به مرور بهتر شدن، ( مسئله ای ) به مرور حل شدن I hope it all works out for Gina and Andy. Things will work out, you’ll see.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

دستگاه سکه ای ( برای خرید اجناس کوچک یا بازی یا قمار )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ملکه مهمانی آخر سال، دختری که در جشن آخر سال تحصیلی دانش آموزان بزرگتر برگزیده می شود. Marilyn’s selection as Prom Queen made her the envy of every ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

ناقل بیماری ( ژنتیک و . . . که خودش از آن رنج نمی برد؛ اما به دیگران منتقل می کند ) There are an estimated 1. 5 million HIV carriers in the country.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

آزار و اذیت ( در فضای ) مجازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

کاندیدا شدن، کاندیدا بودن He has yet to decide whether to run for chairman. the candidates who are hoping to run against the President in November

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

غصه الکی خوردن ( بابت اتفاقی که افتاده و دیگه نمی شه تغییرش داد )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

سخنرانی پس از دریافت جایزه The text of his commencement acceptance speech is available. Obama also reminded delegates to attend his acceptance speec ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

حسن نیت، خیرخواهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

دست به دست کردن چیزی، بازگو کردن مطلبی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

مقاله ( روزنامه و مجله ) a special feature on new children’s books a special feature on education

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

قایقرانی کردن، کشتیرانی کردن، حرکت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

ماتم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

توله ( شیر و خرس و . . . )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

روال، رویه a legal precedent UN involvement in the country’s affairs would set a dangerous precedent. The ruling set a precedent for future libel ( ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

ناچیز، بسیار کم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

( روی دعوتنامه نوشته می شود و یعنی ) لطفاً پاسخ دهید ( که در میهمانی حضور می یابید یا خیر )