پیشنهاد‌های عباس نعمتی فر (٣١٥)

بازدید
٢٠٣
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

یک نفس عمیق کشیدن، ( در اثر ناراحتی یا آسودگی یا موفقیت یا . . . یک دم آهسته و سپس یک ) بازدم عمیق انجام دادن Rebecca heaved a sigh of relief. Rose ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

جرات، شجاعت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

طرحی ( عمدتاً نامطمئن و غیرمعقول ) که در زمان کوتاه سود کلان تولید می کند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

با یک حرکت، در یک اقدام

پیشنهاد
٣

به خود قبولاندن، پذیرفتن، تسلیم شدن، رضایت دادن Josh resigned himself to the long walk home. At sixteen, I resigned myself to the fact that I’d neve ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

خبرچین

پیشنهاد
٣

با کسی برخورد سرد داشتن I thought she really liked me, but the next day she gave me the cold shoulder.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کشتی حضرت نوح ( ع )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کسی است که تصمیم نهایی را می گیرد و حرف آخر را می زند.

پیشنهاد
٣

کتاب رکوردهای جهانی گینس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

تک تک افراد، دقیقاً همه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

( صبورانه و مشفقانه ) گوش دادن He’s always prepared to lend a sympathetic ear.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

گناه کبیره و نابخشودنی ( مگر اینکه فرد قبل از مرگ توبه کند )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

وکیل مدافع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

( بی هدف ) پیاده روی کردن after breakfast, she walked about in the park

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

پیاده روی گروهی برای جمع آوری صدقه یا خیریه an annual walkathon for breast cancer

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( اتاق یا خانه ) شیک و مبله ( با امکانات کافی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

گزینه آخر، آخرین چاره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

محروم از ارث

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( امریکا ) تصویر خرس کلاه برسر ( نشان احتیاط در باره ی آتش سوزی جنگل )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بچه ای که به کودکستان می رود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

کشتی حضرت نوح ( ع )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بازسازی شده، نوسازی شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

در آب جوش انداختن Scald the needles to sterilize them. Scald the tomatoes and remove the skins.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

کسی را ( در انجام کاری ) حساب نکردن، روی کسی حساب نکرن to not include someone in an activity I’m sorry, you’ll have to count me out tonight.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

ناگهان شدیداً عصبانی شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

( امریکا ) تالار افتخار ( تالاری که در آن مجسمه یا نام مشاهیر رشته ی ویژه ای را قرار می دهند )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

قدرت اتخاذ تصمیم نهایی، کلام آخر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( کاربرد نادر ) قول شرف The fugitive gave his parole not to try to escape again.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

رأی دادن Fewer than 20% of the votes cast were for conservative candidates. Barely one in three will bother to cast a ballot on February 26th. To q ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

گل شقایق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

( رفتار یا کلام ) خارج از کنترل، غیر قابل‏ قبول intemperate language the judge’s intemperate outburst Intemperate eating habits can lead to obesity.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

خیلی محبوب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

جوشاندن شیر ( خیلی گرم کردن شیر بدون آنکه واقعاً مثل آب بجوشد ) Scald the milk and then add it to the egg and sugar mixture. scalded milk

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

غیرجدی، همین جوری، بی هدف، بی استفاده It was just an idle threat It was only from idle curiosity that she went into the barn.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

( ارتش ) مامور بهداری ارتش، بهدار، امدادگر پزشکی جبهه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مردد بودن The president appeared to wobble over sending the troops in. Yesterday the president showed the first signs of wobbling over the issue.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

تقاضانامه کار ( که فرد برای یک شرکت ارسال می کند ) We have received hundreds of letters of application. It is better to write an individually tailo ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

ناموفق شدن، رضایت بخش نبودن، دیگر خوشایند نبودن The relationship turned sour over a financial dispute. Their investments had begun to go sour. Thei ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

آرام تر کردن، کم کردن فعالیت، کاهش تأثیر چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

وقت گذراندن، وقت تلف کردن They idled along by the river ( = walked slowly and with no particular purpose ) . Sometimes he went for a walk; sometimes ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

دقت، کامل و شامل همه جزئیات بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

دنبال خانه گشتن ( برای خرید ) how's the house - hunting going?

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

ترسناک، نگران کننده She couldn’t put off the dreaded moment forever. After years of toil, scientists disclosed that they had made progress in contro ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

بیکار کردن The company has idled a number of its US plants indefinitely. The strikes have idled nearly 4 000 workers.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

شکلک کاغذی یا چوبی ( بچه گانه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

لرزیدن صدا ( ناشی از ترس یا تردید یا پرهیز از گریه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

حسن ظن ( نسبت به اینکه افراد یک مجموعه مطابق قوانین عمل می کنند و تقلب نمی کنند ) Those who abuse the privileges of the honor system will be penaliz ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

( دادگاه و غیره ) حکم دادن، اعلام حکم کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

احضار کردن ( روح ) She can call up the spirits of the dead. "Knocking on wood" was a way of calling up the friendly spirit to protect one from harm ...