پیشنهاد‌های علی اصغر سلحشور (٥١٥)

بازدید
٢٤٢
تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٧

درست پشت سر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

از جهات دیگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

یورش بردن به حمله کردن به

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

محاصره کردن ( دشمن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به خود مشغول کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

چشم برنداشتن مراقب بودن زیر نظر داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ستیزه درگیری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در پیوند با مرتبط با در ارتباط با

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کاروان تدارکات ( ارتش، سپاه، لشکر )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در مقیاس کمتر در اندازه کوچک تر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

immediately after: بلافاصله پس از

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واژگون یا سرنگون کردن/ شدن ( درباره وسایل نقلیه مانند خودرو، اتوبوس و غیره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

گشایش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ارابه سوار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

حائل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شهر صور ( در لبنان )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

شکاک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جلو بردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روبرو، مقابل برای مثال enemt in front: دشمن مقابل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گریز، فرار ( از میدان نبرد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بدون مفهوم بی مفهوم بی معنا بی معنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرشناس، شاخص، برجسته ( در مورد افراد و اشخاص )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به شدت سرسختانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

با عزم و اراده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

روبرو شدن، رویارو شدن ( مثلا با ارتش دشمن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تحرکات نظامی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دو نیم کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در دو طرف در دو سو در دو سمت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

از این رو به این علت که بدین جهت که

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به راه انداختن ( جنگ و نبرد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بریدن قطع کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ناخوش شدن مریض شدن بیمار شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دیر وقت دیر هنگام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تطبیق، انطباق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سربازگیری به خدمت گرفتن سرباز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نامشخص، نامعلوم، شناسایی نشده، نام برده نشده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نیت یا هدف سربسته و نا آشکار، نیت نامشخص و نامعلوم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

باورپذیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تسلیحات و سازوبرگ ( در پیوند با رزم و جنگ )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

فزون تر فراون تر بیشتر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بالا آمده برافراشته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کمان دان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیشترین توانایی بالاترین قدرت ممکن با بیشترین نیرو و توان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دستیار و معاون فرمانده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کاربردی کارکردی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ارشد یک قبیله رئیس قبیله ای خانسالار قبیله ای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یادبود یادمان یادسپاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

استودان یا استخوان دان Sasanian ossuaries: استودانهای ساسانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

نفوذ کردن رسوخ کردن نقش بستن حک شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تا مدت ها برای مدت مدیدی