پیشنهادهای سلیمان عباسی (١٥٩)
واژگونه ی، ناساز، وارونه
همگرا هم راستا هم نوا
آمیز آمیخته
جهود
برتر
گر. [ گ َ ] ( اِ ) این کلمه اوستایی و بمعنی کوه است و در یسنا 1 فقره ٔ 14 و یسنا 2 فقره ٔ 14 و یسنا 3 فقره ٔ 16 و غیره آمده . در دو سیروزه ٔ کوچک و ب ...
دوری
از این جهت که
از آن رو که
با توجه به این
قرار دادن
به مرور با گذشت زمان
تبلور تجلی
خدا بودن اله بودن
تبیین
قدیم الایام زمانهای خیلی دور
خمیر مایه
گرایش
شکل گرفته صورت بندی شده پدیدار گشته
زنجیره تسلسل
تکون پیدایش صورت بندی
برگرفته از برساخته از
از مجموعه
از گروه
تمهید
ریشه عمیق
غالبا اغلب
به هر حال
مستقل دارای استقلال
چارچوب چهارچوب
چه میزان
پا به پا مو به مو گام به گام
به عنوان مثال
جایگشت
زمان نگار
این واژه کهن انگلیسی است به معنای روایت داستان
کاربست
پیوستگی
ناملموس غیرملموس
طبق روال
چنگ زننده
با عنایت به
پیرامون
نحوه روش
روحیه
رضای خداوند رضایت الهی
نهادینه کردن نهادینه شدن
در صورتی که
پردازش تجزیه و تحلیل
عمومیت دادن عمومیت بخشیدن همه شمول دانستن