اسم - صفحه 67

خوش آواز، خوش نغمه، دارای آواز دل نشین

داد دهنده، دادگر، عادل، بخشاینده، آفریننده، آفریدگار، یکی از نام ها و صفات باری تعالی، ( در قدیم ) ...

داد آورنده، عدالت آورنده، آورندۀ عدل و داد، از نام های خداوند تعالی، ( در قدیم ) دادور، دارای عدل و ...

جوینده و خواستار عدالت و دادگری، ( در قدیم ) داد دهنده، دادرس

دعاکننده، طلب کننده، خواهنده، کسی که مردم را به دین و مذهب خود دعوت کند، دعاگو، دعوت کننده، ( در حق ...

دانا و خردمند، آگاه و هوشیار، دل آگاه، ( در قدیم ) ( به مجاز ) آگاه و عارف

دانا، استاد، ماهر، آگاه به امری، دارنده ی علم و توانایی، ماهر حاذق، واقف و آگاه به امری

علم، پرچم، درفش کاویانی در داستان های ملی ایران، پرچمی که کاوه از پیشبند چرمین خود ساخت و مردم در ز ...

سلام، ثنا، ستایش، نیایش، دعا، رحمت، سلام و آفرین، سلام و آفرین بر تو ( شما ) باد

ناز و کرشمه

جودت رأی، زیرکی و کاردانی، تیزهوشی، هوشمندی، ( عربی ) ( در قدیم ) زیرکی

نظم و ترتیب

تاج، کلاهِ زرنشان، نوعی از گل آذین مانند آذین خوشه ای که گل های آن در یک سطح قرار دارد، ( مجاز ) سل ...

خداوند روشنایی، صاحب روشنایی، لقب یکی از صحابه پیامبر اسلام ( ص )، صاحب و خداوند نور

کسی که رحمت می آورد، رحم کننده، بخشاینده، آمرزنده، مهربان، ( در قدیم ) رحمت آورنده، دل سوزاننده

سخاوتمند، جوانمرد، کریم الطبع، آزادمرد، ( = جوانمرد )

کسی که رازی را حفظ می کند، رازبان، رازنگه دار، سِرنگه دار، کسی که رازی دارد، دارای راز، آن که اسرار ...

برقرار، استوار، پابرجا

خشنود، قانع

مأنوس، موافق، سازگار، شاد و خوشحال، نام روز بیست و یکم از هر ماه خورشیدی در ایران قدیم، خوگیر، الفت ...

صاحب نیزه، نیزه زن

نقل کننده ی حدیث و حکایت، ( در قدیم ) آن که شعر شاعری را در بارگاه حاکمان یا در بازار برای مردم می ...

رکوع کننده، خم شونده، سرفرودآورنده، فروتنی کننده

صاحب نظر و دانا

حاصلخیز، برکت یافته

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری ایرانی در درگاه خسروپرویز پادشاه ساسانی

از شخصیتهای شاهنامه، از شخصیتهای شاهنامه و از بزرگان ایرانی در زمان یزگرد پادشاه ساسانی

شاه موبد

پادشاهان

برادر زرین ملک در داستان ملک بهمن

شاه دل

شهر ( فارسی ) + تاش ( ترکی ) همسایه و همشهری

از اساطیر شاهنامه

از شخصیتهای شاهنامه، نام وزیر طهمورث که مردی دانا و پارسا بود و شاه را به نیکی راهنمایی می کرد

شهری، اهل شهر

شهنام، از نامهای باستانی

نام ماه ششم از سال شمسی، نام فرشته نگهبان آتش، نام روز چهارم از هر ماه شمسی در ایران قدیم

پادشاه آتش

نام پسر ابولخیر، اخترشناس و ریاضیدان ایرانی

یاد شاه، مرکب از شه ( شاد ) + یاد ( خاطره )

شور ( فارسی + علی ( عربی ) مرکب از شور ( هیجان ) + علی ( بلندمرتبه )

نام خدای شوش

مرکب از شوق ( هیجان ) + علی ( بلند مرتبه )

( به ضم شین ) عربی مرکب از شکر ( سپاس ) + علی ( بلندمرتبه )

پاداش دهنده، جزا دهنده، پاداش دهنده جزا دهنده مرکب از شیان ( جزا و پاداش ) + الف فاعلی

سفیدی مو، پیری

از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گشتاسپ پادشاه کیانی

رخشنده و درخشان، ( شید = خورشید، ور ( پسوند دارندگی )