دهناد


معنی انگلیسی:
order, discipline, form, mechanism, regime, rgime, sequence, trim

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

دهناد. [ دَ ] ( اِ ) ترتیب و نظام ونسق و سلک و نظم و انتظام. ( ناظم الاطباء ). به معنی نظام و نسق باشد. ( از انجمن آرا ) ( برهان ) ( آنندراج ).برساخته دساتیر است. ( از حاشیه معین بر برهان ).

فرهنگ فارسی

ترتیب و نظام و نسق و سلک و نظم و انتظام .

فرهنگ عمید

نظم و ترتیب، نظام و نسق. &delta، از لغات دساتیر.

پیشنهاد کاربران

دهناد
دهناد. [ دَ ] ( اِ ) ترتیب و نظام ونسق و سلک و نظم و انتظام . ( ناظم الاطباء ) . به معنی نظام و نسق باشد. ( از انجمن آرا ) ( برهان ) ( آنندراج ) . برساخته ٔ دساتیر است . ( از حاشیه ٔ معین بر برهان ) .
دهخدا
بادرود

بپرس