اسم - صفحه 43

بلند مرتبه

شاه آریایی

آریایی بزرگ، ( در زند و پازند ) جوی آب، ( هزاوش/arkyā/ و /ārkiā/ در پهلوی yôy = جوی ) اما به نظر می ...

ماه ایل، زیباروی ایل

مانند ایل

نام یک گیاه

منسوب به باران، باران، ه ( پسوند نسبت ) )، نام رستنی [گیاهی] است، بادرنجبویه، بادرنگبویه

ماه صبحگاهان، ماه شرح شفق، ماه سپیده دمان، ( ترکی )، ( اَعلام ) نام شهری در کلامسی در ایالت نیور فر ...

سرمه کشیده، ثمیلا

زن قرین و همراه، زن هم قسم

دیباروی، که چهره ای دارد چون دیبا از لطافت و زیبائی، دیباچهر، ( = دیباچهر )، ← دیباچهر

شادی آور و موجب روشنی چهره، ( در گاه شماری ) روز هفتم از هر ماه شمسی، روز هفتم از ماههای ملکی

بخشندگی، سخاوت، مهربانی، آزادمنشی، بزرگ منشی، گذشت، بردباری، تسامح، بخشش

سمن چهر، ( = سمن چهر )

درخت عناب، عناب

منسوب به شیلان، سور، غذا، ( شیلان، ه ( پسوند نسبت ) )

گلبو، آنکه چون گل بو دهد، خوشبو، معطر، ( = گلبو ) ( در قدیم ) دارای بوی خوشی چون بوی گل

نشان دهنده ی گل، ( مجاز ) دارای طبعی لطیف و ظریف، ( گل، بین ( جزء پسین ) = نشان دهنده )

تور ابریشمی که زنان گیسوان خود را در آن گذارند

ماه شب چهارده

ماه زیبارو

مهبان، نگهبان ماه، مجازا زیبا و مهتاب رو، ( = مَهبان )، ) مَهبان

ترکیب دو اسم نرگس و خاتون ( نوعی گل خوشبو و لقب زنان اشرافی )

کامین، آرزومند، دارای اراده و قصد، توانا، ( کام، ینه ( پسوند نسبت ) ) ( = کامین )

ایزد نگهبان خانه

ماه بی بی

ماه پری، آی ( ترکی ) + پری ( فارسی ) ماه پری

فدایی ماه

آی ( ترکی ) + نشان ( فارسی ) دارای نشان ماه

زیبارو، به معنی مانند ماه، مثل ماه، دختری که مانند ماه زیباست بانوی درخشان

منسوب به آیدان، زیبارو، ( آیدان، ا ( پسوند نسبت ) )

موجب فخر و مباهات ایران

سرزمین آریایی

خورشید ایران

ترکیب دو اسم ایران و مهر ( سرزمین آریاییان و محبت )، ( ایران، مهر = مهربانی و محبت، خورشید )، نماد ...

نور ماه

فروغ

ایل ها، طایفه ها، قبیله ها

نورِ ایل، روشنایی ایل، ( به مجاز ) چشم و چراغ ایل

السانا، همانند ایل، ( = السانا )

تاب ماه

دختر بسیار زیبا

الیکا، هل، گیاهی از تیره زنجبیلیان

دارای صورت و ظاهر ماه، زیباروی، [آی = ماه، نام = ( در قدیم ) ( به مجاز ) نشان، اثر، صورت، ظاهر، مشه ...

الهه عشق، ( اَعلام ) اینانا که از بانوی قدرتمندی به نام «نین گال» Ningal زاده شد، در اساطیر سومری م ...

شخص پر جنب و جوش، شراره، آتش، اخگر، کنایه از شخص پر جنب و جوش

بانوی بانوان

خانم

پایداری، ارزش، قدر، قدر ( نگارش کردی

دختر زیبا

پرحرارت، قدرتمند، قدرتمند ( نگارش کردی

کوچک ( نگارش کردی

مدینه ‏فاضله، مدینه ‏فاضلة ( نگارش کردی

منسوب به براز، برازندگی، ( براز، ک/ak، / ( پسوند نسبت ) )، منسوب شده به برازندگی، زیبایی و آراستگی، ...

عصرانة ( نگارش کردی