رستان

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

رستان. [ رُ ] ( اِخ ) ادمون. مصنف درام نویس فرانسوی. متولد 1868 و متوفای 1918 م. آثاری در تآتر دارد. ( از فرهنگ فارسی معین بخش اعلام ).

فرهنگ فارسی

ادموند مصنف درام نویس فرانسوی ( و. مارسی ۱۸۶۸- ف.۱۹۱۸م. )از آثار او در تاتر رمانسکهاسیرانودبرژراکبچه عقابشانتکلر نمایشنامه های مذکور حاکی از تخیلی ساده و سبکی در خشانند. وی عضو آکادمی فرانسه بود .
رستان ادموند مصنف درام نویس فرانسوی متولد ۱۸۶۸ و متوفای ۱۹۱۸ م آثاری در تاتر دارد .

پیشنهاد کاربران

رستان: این نام همان رستار در پهلوی است که ن جایگزین ر شده است به معنی آزاد، رها شده؛ و نامی است که در شاهنامه نیامده است. همچنین می تواند به معنی جای رستن - آزاد - رها شدن نیز باشد؛ زیرا الف و نون پسوند
...
[مشاهده متن کامل]
مکان است مانند بیابان ( بی، آب، ان ) یا خیابان ( خی: مشک؛ آب، ان: گذرگاهی که در آن مشک آب می گذاشتند تا رهگذران تشنه بنوشند ) .

رستان ( رَ ) از رَست به معنی رها شده است با ترکیب ( ا ) و ( ن ) اسم ساز به رستان تبدیل می گردد هر چند که رُست یا رُستن نوعی رها شدن از درون خاک می باشد رُستان نیز می تواند درست باشد
رها و ازاد، ، متعالی، بزرگمنش
بزرگ منش، متعالی
به معنی رها و آزاد می باشد.
آیا رستان شخصیتی است که در شاهنامه از او نام برده شده ؟!

بپرس