اسم دختر عربی - صفحه 5
متین، خانم با وقار و با متانت، ( مؤنث متین )، مؤنث متین
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فهمیده
باشعور، خردمند، عاقل، فهیم، لبیب، هوشیار، ( صفت فاعلی از فهمیدن )، دارای فهم، دانا، ( در حالت قیدی ...
دختر
فارسی، عربی یگانه زهرا
ترکیب دو اسم یگانه و زهرا ( بی همتا و درخشنده روی )، از نام های مرکب، یگانه و زهرا، زهرای یگانه و ب ...
دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی ناجیه
مونث ناجی، مسلمانان، ( مؤنث ناجی )، ناجی
دختر
عربی حفیظه
نگهداری و بازداشت از ناروا، موکّل به چیزی، حافظ و محفوظ
دختر
عربی گل صبا
زیبا و لطیف و خوشایند، گل یا شکوفه ای که نسیم صبا با خود می برد
دختر
فارسی، عربی
طبیعت، گل اطهره
زن پاک از القاب حضرت فاطمه میباشد، ( اطهر، ه ( پسوند نسبت ) ) منسوب به اطهر
دختر
فارسی، عربی اطهر
پاکیزه ترین زن، پاکدامن ترین بانو، ( در قدیم ) پاکیزه تر، پاک تر، طاهرتر
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فرح روز
خوشبخت و کامیاب، آن که روزگارش به شادمانی و سرور است
دختر
فارسی، عربی نظیره
همتا، همانند، ( مؤنث نظیر )، ( در ادبیات ) شعر یا داستانی که به استقبال از شاعر یا نویسنده دیگری سر ...
دختر
عربی تبرک
خجسته و مبارک شمردن، مبارک بودن، مبارکی، خجستگی، خوش یمنی، برکت گرفتن
دختر
عربی محبت
دوستی، دوستداری، دوست داشتنِ کسی یا چیزی، مهربان بودن نسبت به کسی یا چیزی، مِهر، ( در تصوف ) شور و ...
دختر، پسر
عربی سمرا
مونث اسمر زن گندم گون، زن گندمگون
دختر
عربی حلیا
آرایش، زینت و زیور، خوش آمدن در چشم، زیور و آرایش، مرکب از حلی عربی و الف تانیث فارسی، پیرایه
دختر
عربی، فارسی ناعمه
نرم و لطیف، ( مؤنث ناعم )، مرغزار، باغ
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی هادیه
راهنما، رهبر، هدایت کننده، ( مؤنث هادی )، هادی
دختر
عربی مه سیما
ماه سیما، ماه چهر، ماه سیما و ماه چهر، مه ( فارسی ) + سیما ( عربی )، ماه سیما ماه سیما
دختر
فارسی، عربی انیسا
بانوی همدم، دختری که مونس انسان است، ( اَنیس، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به اَنیس، ( عربی ـ فارسی ) ...
دختر
فارسی، عربی مسعوده
مونث مسعود، نیک بخت، خجسته، مبارک
دختر
عربی معزز
گرامی دارنده، عزیز کننده، ستوده شده، گرامی، ارجمند، بزرگوار، عزیز، بزرگوار و ارجمند ( زن )
دختر
عربی ملک سیما
دارای چهره ای زیبا چون چهره فرشتگان زیبا روی، خوشگل، پری چهر، فرشته روی، زیبا روی
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی سنیه
رفیع، والا، عالی، خوب
دختر
عربی ساقی
آن که شراب در پیاله می ریزد و به دیگری می دهد، ( در قدیم ) ( به مجاز ) معشوق، ( در قدیم ) در ادبیات ...
دختر
عربی فایضه
مؤنث فائض، فیض رسان، فایده بخش، ( مؤنث فایض، فائض ) فیض رسان
دختر
عربی طاووس
پرنده ای با پرهای رنگارنگ، پرنده ای از خانواده ی کبک که پرهای رنگارنگ و زیبا دارد، ( در نجوم ) یکی ...
دختر
عربی، یونانی
پرنده، طبیعت مومنه
مونث مومن، زنی که بخدا و رسول ایمان دارد، ( مؤنث مؤمن )
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی نجوا
سخن آهسته، صحبت کردن با صدای آرام، صحبت کردن با یکدیگر معمولاً با صدای آهسته به قصد این که کسی آن ر ...
دختر
فارسی، عربی میسا
زنی که با برازندگی راه می رود، ( عربی، مَیساء ) زنی که با برازندگی و تکبّر راه می رود، متکبر و با ت ...
دختر
عربی عطرین
منسوب به عطر، خوشبو، دلانگیز، ( عربی ـ فارسی ) ( عطر، ین ( پسوند نسبت ) )، معطر، ( عربی ـ فارسی ) ( ...
دختر
فارسی، عربی ماه منظر
ماهرو، ماهچهر، آنچه که دارای منظری چون ماه باشد، آ ماه چهر، ماه ( فارسی ) + منظر ( عربی ) ماهرو
دختر
فارسی، عربی
کهکشانی فاطمه نسا
ترکیب نام های فاطمه و نسا، ( عربی ) از نام های مرکب، فاطمه و نسا
دختر
عربی مهتاج
تاج ماه، آنکه تاجی درخشنده چون ماه دارد، ( به مجاز ) زیبای زیبایان، ( = ماه تاج )
دختر
فارسی، عربی
کهکشانی ستیلا
نام دختر امام موسی کاظم ( ع )، لقب حضرت مریم ( س )، بانوی بلندمرتبه و پاکدامن، ( عربی ) ( اَعلام ) ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی یاسمن زهرا
ترکیب اسم یاسمن و زهرا، ( فارسی ـ عربی ) از نام های مرکب، یاسمن و زهرا
دختر
عربی گل نسا
ترکیب دو اسم گل و نسا، [گل = ( در قدیم ) ( به مجاز ) صورت زیبا، نسا = زنان]، زیباروی زنان، ( به مجا ...
دختر
عربی، فارسی ادیبه
موٌنث ادیب، ( مؤنث ادیب )
دختر
عربی فاطمه سما
ترکیب دو اسم فاطمه و سما ( رانده شده از آتش و آسمان )، از نام های مرکب، فاطمه و سما
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی ظریف
دارای اجزا یا ساختار نازک و باریک همراه با ظرافت و تناسب، نکته سنج و نکته دان، دارای اجزا یا ساختار ...
دختر
عربی واحده
نخستین شماره، یکتا، جزیی از کل، بی همتا، ( مؤنث واحد )
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فرح انگیز
شادی بخش، مفرح، برانگیزنده ی شادی، فرح ( عربی ) + انگیز ( فارسی ) شادی بخش
دختر
فارسی، عربی ندیمه
همنشین و هم صحبت بزرگان، زن یا دختری که معمولاً با ملکه، شاهزاده ها، یا زنان بزرگ دیگر همنشین و هم ...
دختر
عربی
تاریخی و کهن مقبوله
مورد قبول، پذیرفته شده، ( مؤنث مَقبول )، دلنشین، دوست داشتنی، زیبا، خوشایند، مطلوب
دختر
عربی خیزران
نام مادر امام محمد تقی ( ع )، نوعی نی مغزدار با ساقه ای محکم و بلند، ( اَعلام ) نام مادر امام محمّد ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی، طبیعت شفا
بهبودی، تندرستی، درمان، بهبود، بهبود یافتن از بیماری، ( در اصطلاح عرفانی ) از میان رفتن بیماری دل ب ...
دختر، پسر
عربی
مذهبی و قرآنی مشکات
مکان نورانی، چراغدان، طاقی بلند که چراغ را در آن گذارند، از واژه های قرآنی، ظرف بلورین که در آن چرا ...
دختر، پسر
عربی
مذهبی و قرآنی نجم
ستاره، خوشه پروین، ثریا، نام پنجاه و سومین سوره قرآن مجید، نام نوعی گیاه، سوره ی پنجاه و سوم از قرآ ...
پسر، دختر
عربی
طبیعت، مذهبی و قرآنی صهبا
شرابی که مایل به سرخی باشد، شراب انگوری، ( = صَهباء ) ( مؤنث اصهب )، سرخ و سفید، می، به معنی سرخ و ...
دختر
عربی هنا
شادمانی و خوشبختی
دختر
عربی لطافت
لطیف بودن، نرمی، طراوت و زیبایی، مهربانی، ظریف، لطف، رأفت، ظریف و حساس بودن، ( در قدیم ) ( به مجاز ...
دختر
عربی لینا
مهربان تر، خوشخوتر، ( مؤنث الین )، نرم تر، لینا نام روسی است به معنای دریا است و سه دریا است در روس ...
دختر
عربی، انگلیسی
مذهبی و قرآنی حسیبا
دختر با اصل و نسب، پاک نژاد، پاکزاد و اصیل، ( حَسِیب = پاک نژاد، پاکزاد، اصیل، ا ( پسوند نسبت ) )، ...
دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی سلاله
فرزند، نسل، نطفه
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی نشاط
شادی، خوشی، سرزندگی، شوق، ( در قدیم ) میل، عزم
دختر، پسر
عربی حسانه
بانوی زیباروی، دختر نیکو، زن بسیار نیکو، ( اَعلام ) از صحابیات و از دوستان نزدیک حضرت خدیجه کبری ( ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی طراوت
تر و تازگی، ( در قدیم ) ( به مجاز ) سامان و رونق
دختر
عربی جنان
بهشت، باغ ها، دل، قلب، ( اَعلام ) نام یکی از زنان شاعره عرب از عباسیان
دختر
عربی
طبیعت، مذهبی و قرآنی هیفا
زن کمر باریک
دختر
عربی خلود
همیشه باقی ماندن، جاودانگی
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی نهضت
جنبش، حرکت، عزیمت
دختر
عربی انتصار
کمک کردن، یاری یافتن، نصرت یافتن، پیروزی یافتن، ( در قدیم ) یاری دادن، داد ستدن
دختر
عربی درین
مانند در و گوهر، ( به مجاز ) گران بها و ارزشمند، ( در، ین ( پسوند نسبت ) )، از در، ساخته شده از در، ...
دختر
فارسی، عربی نبیه
شریف، بزرگوار، آگاه، هوشیار
دختر
عربی
تاریخی و کهن شاهده
منسوب به شاهد، زیبارو، ( به مجاز ) محبوب و معشوق
دختر
عربی منال
مال، دارایی، ملک، ثروت، درآمد، مِلک، مداخل، رسیدن، دست یافتن، همچنین یکی از توابع شهرستان قیر و کار ...
دختر
عربی طوعه
اطاعت، فرمانبری، ( اَعلام ) نام زنی که مسلم ابن عقیل به خانه او پناه برد
دختر
عربی روح افزا
آنچه به روان انسان شادابی و طراوت می بخشد، جانبخش، مفرح، گوشه ای در موسیقی ایرانی
دختر
فارسی، عربی
هنری ایمانه
منسوب به ایمان، باور، گرایش، اعتقاد، ( ایمان، ه ( پسوند نسبت ) )، م ایمان
دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی سلامه
نام همسر امام حسین ( ع )، ( اَعلام ) سلامه یا سلافه مشهور به شهربانو دختر یزدجرد ابن شهریار یا هرمز ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فاطمه نورا
ترکیب دو اسم فاطمه و نورا ( رانده شده از آتش و نورانی )، از نام های مرکب، ز فاطمه و نورا، فاطمه ی ن ...
دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی فاطمه یاس
ترکیب دو اسم فاطمه و یاس ( رانده شده از آتش و گلی خوشبو )، از نام های مرکب، فاطمه و یاس
دختر
فارسی، عربی
گل، مذهبی و قرآنی پری سیما
فرشته رو، زیبا مثل پری، ( به مجاز ) زیباروی، ( = پری چهر )، پری ( فارسی ) + سیما ( عربی ) پریچهره، ...
دختر
فارسی، عربی باهره
روشن، آشکار، درخشان، تابان، مشهور، ( مؤنث باهر )، باهر
دختر
عربی سلوی
مریم گلی، نام گیاهی معطر و دارویی است که گل هایی به رنگ آبیِ مایل به بنفش دارد، ( در گیاهی )، گیاهی ...
دختر
عربی
طبیعت، گل ممتاز
برتر، برجسته، عالی، خوب، برگزیده، دارای امتیاز، مرغوب، مشخص، جدا، متمایز، ( در قدیم ) مشهور
دختر
عربی ساعده
آبراهه، ( مفرد سواعد ) شاخه فرعی، شاخابه، مجاری آب که به رودخانه یا دریا می ریزد، مجاری شیر در پستا ...
دختر
عربی
طبیعت ابتهاج
شادمانی، شادی، خوش و خرم، شادن شدن، خوشی
دختر، پسر
عربی فخرالزمان
شخص برجسته و مایه مباهات در زمان خود، شخص برجسته، گزیده، و مایه ی مباهات در زمان خود، گزیده که مایه ...
دختر
عربی آمین
برآور، بپذیر، اجابت کن، از نام های خداوند، از نامهای خداوند جل شأنه، [معمولاً پس از دعا بر زبان می ...
پسر، دختر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی سنبل
نام گلی خوش بو، ( در گیاهی ) گلِ خوشه ای بلند، به هم فشرده و معطر به رنگهای قرمز، آبی، سفید و زرد، ...
دختر
عربی، فارسی
طبیعت، گل ثمره
میوه، ( به مجاز ) نتیجه و حاصل، حاصل، نتیجه
دختر
عربی
طبیعت سمر
افسانه، داستان، ( به مجاز ) مشهور، ( در قدیم ) حکایت، ( به مجاز ) مشهور و گفتار و سخن
دختر
عربی شهد
ماده ی قندی مذاب یا مایع، عسل، شیرینی، عصاره ی میوه که بر اثر جوشیدن غلیظ شده است، ( در قدیم ) ( به ...
دختر
عربی اکرام
بزرگداشت، احترام کردن، گرامی داشتن، احسان، حرمت، از واژه های قرآنی
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی الوان
رنگ ها، نوع ها، رنگارنگ، رنگین، ( در قدیم ) گوناگون، گونه گون، ( در قدیم ) اقسام، انواع، ( اَعلام ) ...
دختر
عربی فضیلت
برتری در دانش، هنر و اخلاق، فضل، ارزش و اهمیت، ( در قدیم ) ( در علم اخلاق ) ویژگی های ستوده ی اخلاق ...
دختر
عربی عاصمه
موٌنث عاصم، نگه دارنده، محافظ، ( مؤنث عاصِم )
دختر
عربی دعا
نیایش، راز و نیاز، درخواست کردن چیزی از خداوند یا بزرگان دین هنگام نیاز، اضطرار، آمرزش خواستن و مان ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فاطمه حورا
ترکیب دو اسم فاطمه و حورا ( رانده شده از آتش و زن زیبای بهشتی )، از نام های مرکب، فاطمه و حورا
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی دیان
قاضی، داور، حاکم، پاداش دهنده، یکی از اسما الهی، فرمانده، ( در اوستا، dayān ) به معنی فرمانده، دیانا
پسر، دختر
عربی، فرانسوی
مذهبی و قرآنی حریر
ابریشم، نوعی پارچه ی ابریشمی نازک، نماد هر چیز نرم و لطیف، نوعی پارچه ی ابریشمیِ نازک، پیله ی ابریش ...
دختر
عربی مرسا
استوار گشتن، واقع شدن و ثابت گردیدن، استوار، ثابت، پابرجا
دختر، پسر
عربی
مذهبی و قرآنی فاطره
مونث فاطر، از صفات و نام های خداوند، آفریننده، خالق، ( مؤنث فاطر )، فاطر
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی مهیلا
حرکت آهسته، روان، از واژه های قرآنی ( در سوره ی مزمّل )
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی سمیعه
گوش شنوا
دختر
عربی عاصفه
باد تند و شدید، تندباد، ( مؤنث عاصِف )، عاصِف، معرب از سریانی
دختر
عربی، سریانی
طبیعت، مذهبی و قرآنی ازهار
شکوفه ها، گل ها
دختر
عربی
طبیعت، گل فاطمه زینب
ترکیب دو اسم فاطمه و زینب ( رانده شده از آتش و زینت پدر )، از نام های مرکب، ا فاطمه و زینب
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی نورالهدی
نور هدایت و رستگاری، نورِ رستگاری، راستی و پیروزی
دختر
عربی فاطمه سنا
ترکیب دو اسم فاطمه و سنا ( رانده شده از آتش و روشنایی )، از نام های مرکب، فاطمه و سنا
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی نازنین معصومه
ترکیب دو اسم نازنین و معصومه ( بسیار دوست داشتنی و بی گناه )، از نام های مرکب، نازنین و معصومه
دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی