اسم دختر عربی - صفحه 3

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

تکتم/taktam/

نام چاه زم زم، نام مادر امام رضا ( ع )، [مرحومِ دهخدا معتقد است که: نام مادر حضرت رضا ( ع ) را نجمه ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
نسا/nesā/

نام چهارمین سوره ی قرآن کریم، زنان، ( اَعلام ) ) سوره ی چهارم از قرآن کریم، دارای صد و هفتاد و شش آ ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
الیسا/alisā/

وعده خدا، سوگند خدا، دختری که مانند گل انار لطیف است، ( = دیدو ) ( در اعلام ) بانی و ملکه ی افسانه ...


دختر

فارسی، عربی

تاریخی و کهن
نسیمه/nasime/

باد بسیار ملایم، ( در قدیم ) بوی خوش، ( نسیم، ه ( پسوند نسبت ) )


دختر

فارسی، عربی
طناز/tannāz/

بسیار زیبا، دلنشین و فریبنده، ویژگی زن یا دختری که ظاهری زیبا و حرکات و رفتاری دلنشین و همراه با نا ...


دختر

عربی
مستوره/masture/

پاکدامن، پوشیده، پارسا، پنهان، ( مؤنث مستور )، ( در قدیم ) ( به مجاز ) مستور، پرهیزگار، دارای پوشش ...


دختر

عربی، کردی
عطا/atā/

بخشیدن چیزی به کسی، بخشش، انعام، دهش، هدیه یا هر چیزی که به کسی بخشیده می شود، ( اَعلام ) عطا ابن ی ...


پسر، دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
غزال/qazāl/

نوعی آهوی ظریف اندام و بسیار تندرو با چشمان درشت سیاه، معشوقه ی زیبا، نوعی آهوی ظریف اندام با چشمان ...


دختر

عربی

طبیعت
نازنین زینب/n.-zeynab/

ترکیب دو اسم نازنین و زینب ( دوست داشتنی و زینت پدر )، زینبِ دوست داشتنی، زینبِ عزیز و گرامی، زینبِ ...


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
یسرا/yosrā/

آسان، فراخی، به سهولت، گشایش، راحتی، به آسانی، ( در قدیم ) چپ، طرف چپ در مقابلِ یمنی


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
هایده/hāyede/

آشکار، نمایان، هویدا، توبه کننده، به حق بازگردنده


دختر

عربی
سلما/selmā/

صلح، آشتی، زن صلح طلب، نام درختی، زنِ صلح طلب، نام زنان عرب


دختر

عربی

طبیعت، مذهبی و قرآنی
مه لقا/mah laqā/

آن که چهره و صورتی زیبا چون ماه دارد، ماه رو، ماه روی، ماه لقا، کنایه از زیبارو ( ی ) است، مه ( فار ...


دختر

فارسی، عربی
کرامت/ke (a) rāmat/

بزرگواری، شرافت، سخاوت، بخشندگی، ( در تصوف ) کاری خارق العاده، که به دست اولیا انجام می گیرد، داشتن ...


پسر، دختر

عربی
نصیبه/nasibe/

سهم کسی از چیزی، بهره، سرنوشت، تقدیر، ( مؤنث نَصیب )، نصیب، حصه، قسمت هر کس از سرنوشت


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
طهورا/tahurā/

دختر پاک و طاهر، پاک کننده، از واژه های قرآنی ( و انزلنا من السماء ماء طهورا ) به معنی پاک کننده، ت ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
صنوبر/se(a)no(w)bar/

نام درختی همیشه سبز، ( در گیاهی ) نام چند نوع گیاه درختی از خانواده ی بید با برگ های براق که در کنا ...


دختر

عربی، فارسی

طبیعت
سعادت/saeādat/

بهروزی، خوشبختی، نیک بخت شدن، ( در احکام نجوم ) سعد بودنِ ستاره ها و تأثیر آنها بر سرنوشت انسانها


دختر

عربی
بدری/badri/

منسوب به بدر، ماه تمام، بارانی که پیش از زمستان ببارد، بارانی که پیش از سرما بیاید، بدر بودن، ماه ت ...


دختر

فارسی، عربی

کهکشانی
شرافت/še (a) rāfat/

بزرگ منشی، ارزشمندی، حالتی در شخص که او را از ارتکاب رذایل باز می دارد، بزرگواری


دختر

عربی
اقبال/eqbāl/

خوشبختی، سعادت، در باور مردم آنچه باعث خوشبختی شود، بخت، در باور عامه، آنچه باعث خوشبختی می شود، بخ ...


پسر، دختر

عربی
شکیلا/šakilā/

منسوب به شکیل، خوشگل و زیبا، ( شکیل = خوشگل، زیبا، ا ( پسوند نسبت ) )، زیبا + ا ( پسوند نسبت ) )، ش ...


دختر

فارسی، عربی
عالم/ālam/

کیهان، پهنه ی کره ی زمین و آنچه در آن است، جهان، ( به مجاز ) حالت و وضعیت، دنیا


دختر

عربی

کهکشانی
نغمه/naqme/

آهنگ یا ملودی، آوازه، آواز، تصنیف یا صوت موسیقیایی که از آلات موسیقی بر می خیزد، ( در موسیقی ایرانی ...


دختر

عربی

هنری
مرحمت/marha (e) mat/

رحمت، مهربانی و مهرورزی، لطف و مهربانی داشتن، مهربانی، لطف، لطف و مهربانی


دختر

عربی
نادره/nadere/

بی مانند، کمیاب، بی نظیر، شخص هوشمند و دارای نبوغ که نظیر او کمتر ظهور می کند، ( به مجاز ) ( در قدی ...


دختر

عربی
سیاره/sayyāre/

ستاره، کوکب، کاروان، قافله، ( در نجوم ) هر جرم آسمانی که در منظومه ای به دور ستاره ای می گردد، به و ...


دختر

عربی

طبیعت، کهکشانی
رضوانه/rezvāne/

منسوب به رضوان، بهشتی، خشنودی، ( رضوان، ه ( پسوند نسبت ) )، ( به مجاز ) زیبارو، مؤنث رضوان، بهشت


دختر

فارسی، عربی

طبیعت، مذهبی و قرآنی
نادیه/nādiye/

ندا دهنده، صدا کننده، حادثه، ( مؤنث نادی )، ندا کننده، مؤنث نادی


دختر

عربی
سامیه/sāmiye/

والا، بلندمرتبه، ( مؤنث سامی )، ( در قدیم ) بلند، ( سامی، ( در قدیم ) بلند سامی، مؤنث سامی، زن بلند ...


دختر

عربی
ماریه/māriye/

زن سفید و درخشان، زنِ سفید و براق، بسیار درخشنده، ( اَعلام ) نام همسر قبطی پیامبر اسلام ( ص ) و ماد ...


دختر

عربی
رفعت/ra (e) feat/

والایی، بزرگواری، بلندی، ( به مجاز ) برتری مقام و موقعیت، بلند قدری، افراشتگی و بلندی


دختر، پسر

عربی
والیه/vāliye/

حاکم، پادشاه، سلطان، ( مؤنث والی ) ( در قدیم ) حاکم و پادشاه و سلطان ( زن )، مؤنث والی


دختر

عربی
انیسه/anise/

همنشین، همدم، آتش، ( مؤنث انیس )، زن انس گیرنده و همدم، زن مصاحب و هم نشین، ( اَنیس، زن مصاحب و هم ...


دختر

عربی
نیر/nayyer/

روشنایی بخش، تابنده، نورانی، روشن، منور، ( در قدیم ) ستاره، کوکب


دختر

عربی

طبیعت، کهکشانی
مرصع/morassae/

آراسته، گوهرنشان، جواهرنشان، آنچه با جواهر تزئین شده باشد، ( در ادبیات ) ویژگی شعری که آرایه ی ترصی ...


دختر

عربی
تبسم/tabassom/

لبخند، درخشیدن، خنده ی بدون صدا، خنده بدون صدا


دختر

عربی
بهیه/behiye/

تابان، نیکو، زیبا، روشن، فاخر، شکوه مند


دختر

عربی
حشمت/hešmat/

بزرگی، عظمت، شرم و حیا، بزرگی و احترام ناشی از داشتن قدرت و ثروت بسیار، ( در قدیم ) شرم، حیا، پروا، ...


دختر، پسر

عربی
صبریه/sabriye/

صبور و بردبار، ( صبر، ایه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به صبر، ( به مجاز ) صبور و شکیبا، ( عربی ) ( صبر ...


دختر

عربی
حورا/ho (w) rā/

حور، زن زیبای بهشتی، زنِ سفید پوستِ سیاه چشم و موی


دختر

عربی، فارسی
محبوب/mahbub/

دوست داشتنی، معشوق، پسندیده، آن که یا آنچه که مورد علاقه و توجه دیگران است، مورد محبت، ( در تصوف ) ...


پسر، دختر

عربی
صابره/sābere/

صبرکننده، شکیبا، ( مؤنث صابر )، ( صابر، و، مؤنث صابر


دختر

عربی
شفیقه/šafiqe/

مهربان، دلسوز، ( مؤنث شفیق )، شفیق، مؤنث شفیق


دختر

عربی
سبا/sabā/

سی وچهارمین سوره قرآن، ( مجاز ) انسان، ( اَعلام ) ) ( = سباء ) سوره ی سی و چهارم از قرآن کریم، ) نا ...


دختر

عربی، عبری، فارسی

تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی
فخریه/fakhriyye/

منسوب به فخر، نازیدن، سرافرازی و غرور، ( فخر، ایّه ( پسوند نسبت ) )، و


دختر

عربی
شعله/šoele/

شراره آتش، روشنی، زبانه ی آتش، بخش گرم و نورانی آتش، زبانه و درخشش آتش، فروغ


دختر

عربی
نسیبه/nasibe/

بانوی اصیل، خویشاوند ونزدیک، ( در قدیم ) دارای اصل و نسب، ( اَعلام ) نام یک زن صحابی شجاع از بنی نج ...


دختر

عربی

تاریخی و کهن
بشرا/bošrā/

بشارت، خبر خوب، مژده، مژدگانی، از واژه های قرآنی ( یونس: )، دختر خوش خبر، بانوی خوش یمن


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
گلعذار/gol e (o) zār/

گل چهره، آنکه سیمایی چون گل دارد، زیباروی، ( = گل چهره )، گل ( فارسی ) + عذار ( عربی )


دختر

فارسی، عربی

طبیعت
مونس/munes/

هم نشین و همراز، همدم


دختر

عربی
عهدیه/ahdiye/

منسوب به عهد، زن پایبند به عهد و پیمان، ( عهد، ایه ( پسوند نسبت ) )، ( به مجاز ) زن هم پیمان، ( عرب ...


دختر

عربی
فرخ لقا/f.-leqā/

زیباروی، خوش برخورد، خوش صورت، زیبا چهر، نیکو دیدار، ( اَعلام ) قهرمان داستان امیر ارسلان رومی، دخت ...


دختر

فارسی، عربی

تاریخی و کهن
بلور/bolur/

شیشه شفاف، beryllos )، ) نوعی ماده ی معدنی جامد و شفاف مانند شیشه، آنچه از جنس شیشه ی شفاف خوب است، ...


دختر

عربی، یونانی
سعدیه/saediye/

منسوب به سعد، ( به مجاز ) سعادتمند و خوشبخت، مج ( سعد، ایّه/iyyeـ/ ( پسوند نسب ) )، سعد، ( اَعلام ) ...


دختر

عربی
گلاله/golāle/

موی مجعد و پیچیده، کلاله، ( = کلاله )، مو و کاکل مجعد و پیچیده، نوعی پیراهن، قمیص، نوعی پیراهن که د ...


دختر

فارسی، عربی
مکیه/makkiy (y) e/

منسوب به مکه، اهل مکه، ( مؤنث مکی )، مربوط یا متعلق به مکه، ( اَعلام ) سوره هایی از قرآن مجید که در ...


دختر

عربی
صفا/safā/

صمیمیت، یکرنگی، پاکی، داشتن رفتار و کرداری همراه با دوستی و صمیمیت، خلوص و صمیمیت، ( اَعلام ) نام ج ...


دختر، پسر

عربی

هنری
عالمه/āleme/

دانا، دانشمند، آگاه، بانوی دانشمند


دختر

عربی
امل/amal/

امید، آرزو، ( در قدیم ) امید و آرزو، به فتح الف


دختر

عربی
علویه/alaviy (y) e/

منسوب به علی، شریف، آنچه که مرتفع باشد، آنچه که شریف باشد، کسی که از اولاد علی ابن ابی طالب ( ع ) ب ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
حفصه/hafse/

اسد، شیر، ( اَعلام ) دختر عمر بن خطاب و همسر پیامبر اسلام ( ص )، ( در اعلام ) دختر عمر بن خطاب و هم ...


دختر

عربی

تاریخی و کهن
ابتسام/ebtesām/

تبسم، لبخند زدن، تبسم کردن، لب خند


دختر

عربی
فائقه/fā’eqe/

برگزیده، عالی، سرآمد در زیبایی، برتر، زنی که از حیث جمال بر همگان برتری داشته باشد، فایقه


دختر

عربی
طلیعه/taliee/

ظاهر شدن، پیشرو، سپیده، ( به مجاز )، طلایه، طلایه طلایه


دختر

عربی

طبیعت، کهکشانی
نوریه/nuriye/

روشن و درخشان، ( به مجاز ) زیبارو، ( نور، ایه/، iyye/ ( پسوند نسبت ) )، منسوب به نور، ( عربی ) ( نو ...


دختر

عربی
نارین/nārin/

منسوب به نار، آتش، ( به مجاز ) زیبارو و سرخ رنگ مثل دانه انار، ( نار، ین ( پسوند نسبت ) )، ( به مجا ...


دختر

فارسی، عربی

طبیعت
هاله/hāle/

حلقه نورانی و رنگی اطراف ماه یا خورشید، خرمن ماه، ( در نجوم ) حلقه ی نورانی سفید یا رنگی که گاهی گِ ...


دختر

عربی، یونانی

طبیعت، کهکشانی
صبیحه/sabihe/

مونث صبیح، زیبا و شاد، خندان و خوشحال، ( مؤنث صَبیح )، صَبیح


دختر

عربی
صدری/sadri/

منسوب به صدر، سینه، بالا، پیشوا، بزرگ، ( صدر، ی ( پسوند نسبت ) )، مربوط به صدر ( سینه )، م صدر، ( د ...


دختر

فارسی، عربی

هنری
آفاق/āfāq/

عالم، گیتی، جهان، کرانه های آسمان، جمع افق، اطراف، ( به مجاز ) عالم ظاهر، جهان ماده، ( در قدیم ) ( ...


دختر

عربی

طبیعت، کهکشانی
آیه/āyeh/

نشانه، معجزه، دلیل، نشان، حجت، برهان، اعجوبه، عجیبه، ن، ک، آیت، عجیبه + ن ک آیت، هر یک از پاره های ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
سوده/sude/

زن بزرگوار، ساییده، ساییده شده، ( اَعلام ) [قرن اول هجری] نام دختر زمعه ابن قیس ابن عبد شمس، از همس ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
فضیله/fazile/

برتری در دانش، هنر و اخلاق، فضیلت، ( = فضیلت )، فضل، ارزش و اهمیت، شرف، ( در قدیم ) در علم اخلاق، و ...


دختر

عربی
مبارکه/mobārake/

مؤنث مبارک، خوش یمن، خجسته، فرخنده، از نام های حضرت فاطمه ( س )، ( مؤنث مبارک )، مبارک، از نامهای ف ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
ملاحت/ma (e) lahat/

با نمک، خوشایند، دوست داشتنی، حالتی در چهره که شخص را دوست داشتنی می نماید، نمکین بودن، با نمک بودن ...


دختر

عربی
صراحی/sorāhi/

ظرف شیشه ای شراب، ( در قدیم ) ظرف شراب، ( در قدیم ) ( به مجاز ) شراب زلال، ( در تصوف ) مقام انس را ...


دختر

عربی
ماه منیر/m.-monir/

ماه درخشان و تابان، ( به مجاز ) زیبارو، ماه ( فارسی ) + منیر ( عربی ) ماه نورانی، ماه درخشان


دختر

فارسی، عربی

کهکشانی
بیان/bayān/

سخن، گفتار، شرح و توضیح، زبان آوری، فصاحت و بلاغت، ( به مجاز ) زبان، ( در اصطلاح علوم بلاغی ) علمی ...


دختر، پسر

عربی
ملک ناز/malek nāz/

فرشته زیبا، موجب افتخار پادشاه به لحاظ زیبایی، ویژگی آن که ناز و کرشمه ای شاهانه دارد، ملک ( عربی ) ...


دختر

فارسی، عربی
شمامه/šam(m)āme/

رایحه و بوی خوش، ( به مجاز ) دوست داشتنی، گلوله ی خوشبو، دستنبو، ( به مجاز ) شخص یا چیز دوست داشتنی ...


دختر

عربی

طبیعت
زمرد/zomorrod/

نام سنگی قیمتی به رنگ سبز، ( در علوم زمین ) از سنگ های قیمتی و عموماً سبز رنگ


دختر

عربی، یونانی

طبیعت
عابده/ābede/

مؤنث عابد، عبادت کننده، زنی که بسیار عبادت می کند، عابد، ( عربی ) ( مؤنث عابد ) ( در قدیم ) زنی که ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
آلا/ālā/

سرخ، سرخ کم رنگ، نعمتها، نیکیها


دختر، پسر

پهلوی، عربی
رمیصا/romaysā/

نام ستاره ای پر نور و درخشان، نام دختر یکی از یاران معروف پیامبر اسلام ( ص )، یکی از دو ستاره ای اس ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی، کهکشانی
سها/sohā/

نام کوچک ترین ستاره صورت فلکی دب اکبر، ( اَعلام ) ( در نجوم ) ستاره ی کم نوری در کنار ستاره ی عناق ...


دختر

عربی

کهکشانی
ماجده/mājede/

مؤنث ماجد، دارای مجد و بزرگی، بزرگوار، ( مؤنث ماجد )، زنِ بزرگوار


دختر

عربی
جنت/jannat/

فردوس، بهشت، باغ


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
صاحبه/sāhebe/

مونث صاحب، دارنده، مالک، هم نشین و هم صحبت، یار، فرمانروا و حاکم، ( مؤنث صاحب )


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
شمیم/šamim/

بوی خوش


دختر

عربی
نازنین رقیه/n.-roqaye/

ترکیب دو اسم نازنین و رقیه ( بسیار دوست داشتنی و افسون )، رقیه ی دوست داشتنی، رقیه ی عزیز و گرامی، ...


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
قدسیه/qodsiy (y) e/

مؤنث قدسی، ( به مجاز ) فرشته، روحانی، مقدس و پاک، ( مؤنث قدسی )، قدسی


دختر

عربی
سعاد/soeād/

نام زن محبوبی در عرب، خوشبخت، نام معشوقه ای در عرب


دختر

عربی
سحرناز/nāz sahar/

زیبایی سپیده دم، ( به مجاز ) زیبا، سحر ( عربی ) + ناز ( فارسی ) مرکب از سحر ( زمان قبل از سپیده دم ...


دختر

فارسی، عربی

طبیعت
آیات/āyāt/

جمع آیه، نشانه ها، علامت ها، آیه ها


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
کریمه/karime/

گران بها، ارزشمند، صفت هر یک از آیه های قرآن، زن بزرگوار، ( در قدیم ) هر یک از آیه های قرآن، زن شری ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
معظمه/moeazzame/

بزرگ داشته شده، بزرگوار، بزرگ، ( اعلام ) نویسنده بانوی تاجیکستان [، میلادی] معظمه فرزند شخصیتی به ن ...


دختر

عربی
آلاء/ālā’/

نعمت ها، نیکی ها، نیکویی ها، از واژه های قرآنی


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
ربیعه/rabiy‛e/

مونث ربیع، بهار، ( مؤنث ربیع ) ( اَعلام ) ربیعه از قبیله های بزرگ شمال عربستان در زمان ظهور اسلام ک ...


دختر

عربی
ساریه/sāriye/

ابری که در شب آید، نام یکی از دختران امام موسی کاظم ( ع )


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی، طبیعت



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختر