اسم دختر عربی - صفحه 10

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

حوردیس/hurdis/

آن که چون حور زیباست، حور ( عربی ) + دیس ( فارسی ) آن که چون حور زیباست


دختر

فارسی، عربی
حوررخ/hur-rokh/

آن که چهره ای زیبا چون حور دارد، حور ( عربی ) + رخ ( فارسی ) آن که چهره ای زیبا چون حور دارد


دختر

فارسی، عربی
حورزاد/horzad/

زاده حور، زیبا، حور ( عربی ) + زاد ( فارسی ) زاده حور


دختر

فارسی، عربی
حورسا/hursa/

همانند فرشته، زیبارو


دختر

فارسی، عربی
حورناز/hur nāz/

زن زیبای بهشتیِ دارای ناز و غمزه و کرشمه


دختر

فارسی، عربی
حوری بانو

حور ( عربی ) + ی ( فارسی ) + بانو ( فارسی ) زن زیبای بهشتی


دختر

عربی، فارسی
حوری دخت

حور ( عربی ) + ی ( فارسی ) + دخت ( فارسی ) مرکب از حوری ( زن زیبای بهشتی ) + دخت ( دختر )


دختر

عربی، فارسی
حوری رخ

حور ( عربی ) + ی ( فارسی ) + رخ ( فارسی ) آن که چهره ای زیبا چون حوری دارد


دختر

عربی، فارسی
حوری زاد

حور ( عربی ) + ی ( فارسی ) + زاد ( فارسی ) زاده حوری، زیبا


دختر

عربی، فارسی
حوری لقا

حور ( عربی ) + ی ( فارسی ) + لقا ( عربی )، آن که چون حوری زیباست، نام قهرمان کتاب عاشقانه و غنایی ح ...


دختر

عربی، فارسی
حره/horre/

عنوانی برای زنان و دختران پادشاهان، زن بزرگ و شریف، زن آزاد، ( در قدیم )، عنوانی برای دختران و زنان ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
حریرگل/harir gol/

گلِ ابریشم، ( مجاز ) زیبا و لطیف


دختر

فارسی، عربی

طبیعت، گل
حسنا زهرا/h.-zahrā/

ترکیب دو اسم حسنا و زهرا ( نیکو و روشن تر )، از نام های مرکب، حسنا ( حسنی ) و زهرا


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
حسنی/hosnā/

( حُسنا ) ( عربی ) ( در قدیم ) نیک، پسندیده


دختر

عربی
حسینیه/hoseiniyeh/

خوب، نیکو


دختر

عربی
حصان/hosan/

زن شوهردار پاکدامن، یک دانه مروارید


دختر

عربی
حصفه/hasafe/

شیر مونث، نام یکی از همسران پیامبر اسلام و دختر عمربن خطاب


دختر

عربی
حصنا/hasna/

زن پارسا


دختر

عربی
خوش لقا

خوش ( فارسی ) + لقا ( عربی ) خوش صورت، زیبا


دختر

فارسی، عربی
خدیجه زهرا/khadije-zahra/

ترکیب دو اسم خدیجه و زهرا ( برکت و روشن تر )


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
حارثه/hārese/

زن کشاورز، نام یکی از راویان حدیث، ( عربی ) ( مؤنث حارث )، مؤنث حارث، کشاورز


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
حامده/hamede/

مؤنث حامد، سپاسگزار


دختر

عربی
حانی

میش یا گاو وحشی


دختر، پسر

عربی
دائمه/dā’me/

همیشگی، جاویدان


دختر

عربی
حوریسا/hurisā/

همانند حوری و پری، زیبارو، ( حوری = حور، زن زیبا، سا ( پسوند شباهت ) )، شبیه و مانند حوری


دختر

فارسی، عربی
حیفا/hayfa/

نام بندری در فلسطین


دختر

عربی
خاشعه/xāšeee/

متواضع، فروتن، خدا ترس و پرهیزکار، ( مؤنث خاشع )، متواضع و فروتن، به معنی متواضع و فروتن، مؤنث خاشع


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
خاطرآسا/khater-asa/

آسایش دهنده خاطر، خاطر ( عربی ) + آسا ( فارسی ) آسایش دهنده خاطر


دختر

فارسی، عربی
خاطرافروز/khater-afruz/

روشن کننده خاطر، شادی بخش، خاطر ( عربی ) + افروز ( فارسی ) شادی بخش


دختر

فارسی، عربی
خاطرنواز/khater-navaz/

دلکش، مطبوع، خاطر ( عربی ) + نواز ( فارسی ) دلکش


دختر

فارسی، عربی
در تاج/dartāj/

گل آفتاب گردان، ( در عربی ) عین الشمس، ( در انگلیسی ) sun flower


دختر

فارسی، عربی

طبیعت، گل
درا/dor®ā/

منسوب به در، ( مجاز ) قیمتی و گران قیمت، ( در = مروارید، لؤلؤ، ا ( پسوند نسبت ) )، ( عربی ـ فارسی ) ...


دختر

فارسی، عربی
دربانو/dor bano/

مرکب از در ( مروارید )، بانو، در ( عربی ) + بانو ( فارسی ) مرکب از در ( مروارید ) + بانو


دختر

فارسی، عربی
درتا/dorta/

مانند مروارید، همتای دُر، در ( عربی ) + تا ( فارسی ) مانند در


دختر

کردی، عربی، فارسی
درثمین/dorsamin/

مروارید گران بها، لؤلؤ قیمتی، ( مجاز ) گران بها و ارزشمند، ( عربی ) ( در = مروارید، لؤلؤ، ثمین = گر ...


دختر

عربی
درجان/dorjan/

مروارید جان


دختر

کردی، عربی
درریز/dorriz/

ریزنده ی در، ( مجاز ) گران بها و ارزشمند، ( در = مروارید، لؤلؤ، ریز = جزء پسین بعضی از کلمه های مرک ...


دختر

فارسی، عربی
درسان/dorsān/

درسا، مانند مروارید، ( عربی ـ فارسی ) ( در= مروارید، لؤلؤ، سان ( پسوند شباهت ) )، ( = درسا )، ← درسا


دختر

فارسی، عربی
درسین/dorsin/

مروارید آسمان


دختر

کردی، عربی
درفام/dor fām/

مانند در، به رنگ مروارید و لؤلؤ، ( مجاز ) زیبارو، ( عربی ـ فارسی ) ( در = مروارید، لؤلؤ، فام ( پسون ...


دختر

فارسی، عربی
درگل/dor gol/

مروارید گلها، در ( عربی ) + گل ( فارسی ) مروارید گلها


دختر

فارسی، عربی

گل
دره/dorre/

مروارید بزرگ، یک دانه مروارید


دختر

عربی
درة التاج

مرواریدی که بر تاج نصب کنند


دختر

عربی
دروار/dor vār/

مانند در، هچون در، ( عربی ـ فارسی ) ( دُر + وار ( پسوند شباهت ) ) ( = دُرسا )، دُرسا، در ( عربی ) + ...


دختر

فارسی، عربی
دریانه/doryāne/

دُروار، ( مجاز ) روشن و درخشان، ( دری = مانند در، درخشان، روشن، انه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به در و ...


دختر

فارسی، عربی
دریم

پرگوشت، خوش اندام


دختر، پسر

عربی
درینوش/dorri nuš/

درخشندگی، تابندگی جاوید و جاویدان، ( مجاز ) زیبارو، ( دری= درخشان و تابان، نوش= جاوید و جاویدان )، ...


دختر

فارسی، عربی
رادن/rāden/

زعفران، سرخی به زردی آمیخته، سرخی که به زردی آمیخته شود


دختر

عربی
دیمه/dime/

روی، رخسار، چهره، روشنی، روی و رخساره، روشنی باران و شبنم، ( در کردی ) نیز چهره


دختر

کردی، عربی
دیندخت/din dokht/

دخترِ متدین، دخترِ دیندار، مؤمن، ( دین، دخت = دختر )، دخترِ دیندار مؤمن


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
رؤیا/ro’yā/

( عربی ) خواب، آنچه در خواب بینند، ( به مجاز ) چهره ی زیبا و مطلوبی است که در عالم خواب دیده شود، ر ...


دختر

عربی
رابحه/rabehe/

با سود، سود آور


دختر

عربی
روحیه/ruhiyye/

حالات روانی یک فرد


دختر

عربی
رودا/rudā/

منسوب به رود، نغمه، آهنگ، سرود، ( رود= نغمه، فرزند، ا ( پسوند نسبت ) )


دختر

عربی
رزین/razin/

محکم، استوار، متین، باوقار، ساکت، آرام، موقر، سنگین، خوش نظر، خوش فکر، نیک رأی، ( اَعلام ) نام دو ر ...


دختر، پسر

عربی
رزین دخت

رزین ( عربی ) + دخت ( فارسی ) دختر موقر و متین


دختر

فارسی، عربی
رشدیه/rošdiye/

خردمند


دختر

عربی
رضوا/razvā/

نام یک کوه، ( منسوب به رَضوی ) نام کوهی میانِ مدینه و ینبع در جزیرةالعرب


دختر

عربی
رغد/raghad/

خوش و فراخ


دختر، پسر

عربی
رفیدا/rafidā/

نام مردی در منظومه ویس و رامین، ( رَفید، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به رفید، یار و یاور، مساعد و کمک ...


دختر، پسر

فارسی، عربی
رفیف/rafif/

نم نم باران


دختر

عربی
رقیه ثنا/r.-sanā/

ترکیب دو اسم رقیه و ثنا ( دعا و ستایش )، از نام های مرکب، رقیه و ثنا


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
رقیه خاتون/roghayye-khatun/

ترکیب دو اسم رقیه و خاتون ( دعا و لقب زنان اشراقی )


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
رقیه زهرا/roghayye-zahra/

ترکیب دو اسم رقیه و زهرا ( دعا و روشن تر )


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
رمان/roman/

انار


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
رمانه/rommāne/

دختری که مانند گل انار نرم و لطیف است، یک انار، یک دانه انار


دختر

عربی
رنان/rannān/

پر سرو صدا، پرطنین، طنین انداز


دختر

عربی
رنانه/rannāne/

بسیار پرطنین، بسیار طنین انداز و پر سر و صدا


دختر

عربی
رنین/ranin/

نغمه، آوا، آهنگ، صوت، صوت همراه با گریه


دختر

عربی
رازقی/rāzeqi/

گلی سفید و کوچک و خوش بو که از آن عطر می گیرند، نوعی انگور با دانه های ریز، [قدیمی] خمر، شراب، ( عر ...


دختر

فارسی، عربی

طبیعت، گل
راغبه/rāqebe/

زن مایل و راغب، زن طمعکار، ( عربی ) ( مؤنث راغب )، ن، ک، راغب


دختر

عربی
رافده/rāfede/

بخشنده و بزرگوار و ارجمند، یاری کننده، اعانت کننده، ( عربی )


دختر

عربی
رامیسا/ramisa/

گل رز سفید


دختر

عربی

گل
رانیه/rāniye/

بیننده، نظارت کننده بر چیزی


دختر

عربی
راهبه/rahebe/

مقدس، عابد مسیحی گوشه نشین


دختر

عربی
ریاح/riyāh/

لطیف، ( جمعِ ریح )، بادها


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
ریتاج/ritaj/

در بزرگ، دروازه


دختر

عربی
ریحانا/reyhana/

گل خوشبو


دختر

فارسی، عربی

گل
ریحانه زینب/r.-zeynab/

ترکیب دو اسم ریحانه و زینب ( گیاهی خوشبو و زینت پدر )، از نام های مرکب، ریحانه و زینب


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
ریسلا/risla/

متحول شده


دختر

عربی
ریما/rima/

آهو، نام حیوانی است


دختر

عربی، یونانی
ریهام/riham/

باران


دختر

عربی

طبیعت
زائره/zā’ere/

مونث زائر، زیارت کننده، ( مؤنث زائر یا زایر )


دختر

عربی
داهیه/dāhiye/

زیرک، باهوش، کار بزرگ، حادثه، داهی، ( در قدیم ) بسیار زیرک و دانا


دختر

عربی
زرقا/zargha/

برنگ آسمان


دختر

عربی
زامیر/zamir/

آواز


دختر

عربی
زهرا بانو/zahra-banu/

بانوی درخشان و نیکو


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
زهرا یاس/zahra-yas/

ترکیب دو اسم زهرا و یاس ( نیکو و نام گلی خوشبو )


دختر

فارسی، عربی
زهرامریم/z.-maryam/

ترکیب دو اسم زهرا و مریم ( نیکو و زن پارسا )


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
زهراناز/zahra-naz/

درخشنده و نازنین، ترکیبی قشنگ از نام زهرا


دختر

فارسی، عربی
زوفا/zufa/

گیاهی پایا و معطر از خانواده نعناع


دختر

عربی
زیب النساء

زیب ( فارسی ) + نسا ( عربی )، بهترین زنان، زیباترین زنان، نام دختر پادشاه هند که به ادبیات فارسی و ...


دختر

فارسی، عربی
زیتون خاتون

زیتون ( عربی ) + خاتون ( فارسی )، مرکب از زیتون + خاتون ( بانو )، نام همسر ارسلان شاه پادشاه کرمان ...


دختر

فارسی، عربی
زیتونه/za(e)ytune/

یکدانه زیتون، ( زیتون، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به زیتون


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
زیرجد

نام سنگی قیمتی به رنگ سبز مایل به زرد


دختر

عربی
زینب گل/z.-gol/

زینبِ چون گل زیبا و لطیف، مرکب از زینب و گل


دختر

فارسی، عربی

گل
زینت الشریعه/zinatoššariee/

موجب زیبایی دین، موجب زیبایی و آراستگی دین، زینت شریعت


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
سایره/sayre/

ستاره گردنده، سیاره


دختر

عربی
سبزه قبا

سبزه ( فارسی ) + قبا ( عربی ) پرنده ای به رنگ آبی لاجوردی و دم آبی مایل به سبز


دختر

فارسی، عربی
سبوحا/so(a)bbuhā/

پاک و منزه، [سبوح = پاک و منزه، ا ( پسوند نسبت ) ]، منسوب به سبوح


دختر

فارسی، عربی



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختر