اسم - صفحه 9

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

محمد نبی/m.-nabi/

ترکیبی از دو اسم محمد و نبی ( ستوده و پیغمبر )، از نام های مرکب، ا محمّد و نبی


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
محمدطاهر/m.-tāher/

ترکیبی از دو اسم محمد و طاهر ( ستوده و پاک )، از نام های ترکیبی: محمّد و طاهر


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
رخشنده/raxšande/

درخشنده، دارای عظمت و شکوه، ( صفت فاعلی از رخشیدن )


دختر

فارسی
فخرالدین/faxroddin/

سبب سربلندی و افتخار دین، موجب نازش و افتخار آیین و کیش، ( اَعلام ) ) فخرالدین اسعد گرگانی: [زنده د ...


پسر

عربی
السا/elsā/

مثل ایل، همانند ایل، بخشنده، دختر نجیب و پاکدامن، ( ترکی ـ فارسی ) ( ال= ایل، سا ( پسوند شباهت ) ) ...


دختر

ترکی، فارسی
سانیا/sāniyā/

سایه روشن درون جنگل، سایه روشنِ جنگل، در گویش مازندران سایه روشن جنگل


دختر

مازندرانی، فارسی

طبیعت
مرحمت/marha (e) mat/

رحمت، مهربانی و مهرورزی، لطف و مهربانی داشتن، مهربانی، لطف، لطف و مهربانی


دختر

عربی
محمد ماهان/m.-māhān/

ترکیبی دو اسم محمد و ماهان ( ستوده و منسوب به ماه )، از نام های مرکب، محمّد و ماهان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی، طبیعت، کهکشانی
شهباز/šahbāz/

نوعی باز سفید رنگ و شکاری، ( = شاهباز )، نوعی باز سفید رنگ با چشمان زرد و پنجه و منقار قوی که در قد ...


پسر

فارسی

پرنده
رضا علی/r.-ali/

ترکیبی از دو اسم رضا و علی ( خشنود و بلندقدر )، از نام های مرکب، ی رضا و علی


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
پردیس/pardis/

بهشت، باغ، بستان، ( در قدیم ) ( در ساختمان ) فضای سبز و گل کاری شده ی اطراف ساختمان، ( = فردوس )، ف ...


دختر

فارسی

طبیعت
محراب/mehrāb/

( به مجاز ) قبله، عبادت گاه، پیشگاه مجلس، جایی از مسجد ( معمولاً با معماری خاص ) در سمت قبله که اما ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
وهاب/vahhāb/

بسیار بخشنده، از نام های پروردگار، از نام ها و صفات خداوند، از نامهای خداوند


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
محمد شریف/m.-šarif/

ترکیب دو اسم محمد و شریف ( ستوده و بزرگوار )، از نام های مرکب، ا محمّد و شریف


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
فرنوش/far nuš/

نوشنده شکوه و جلال، دارای شکوه جاودان، ( دساتیر ) نام عقل فلک قمر که به عربی عقل فعال گویند و به فا ...


دختر، پسر

فارسی
نادره/nadere/

بی مانند، کمیاب، بی نظیر، شخص هوشمند و دارای نبوغ که نظیر او کمتر ظهور می کند، ( به مجاز ) ( در قدی ...


دختر

عربی
شکیبا/ša (e) kibā/

صبور، باحوصله، بردبار، باشکیبایی، صبور و بردبار


دختر

فارسی
عبدالواحد/abdolvāhed/

بنده خدای یکتا و یگانه، بنده ی خدای یکتا و یگانه، ( اَعلام ) نام بسیاری از اشخاص ( سیاسی، علمی، ادب ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
مسیح/masih/

لقب حضرت عیسی ( ع )، ( = عیسی ) ( اَعلام ) ) لقب حضرت عیسی ( ع ) که به قولی به معنی «دوست و بسیار پ ...


پسر

عبری

مذهبی و قرآنی
فتاح/fattāh/

گشاینده، از صفات و نام های پروردگار، از صفات و نام های خداوند، از نامهای خداوند


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عبدالباسط/abdolbāset/

بنده خدای گسترش دهنده، بنده گستراننده، بنده ی خدای بسط دهنده و گسترش دهنده، ( باسط از نام های خداون ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
سیاره/sayyāre/

ستاره، کوکب، کاروان، قافله، ( در نجوم ) هر جرم آسمانی که در منظومه ای به دور ستاره ای می گردد، به و ...


دختر

عربی

طبیعت، کهکشانی
گلشن/golšan/

گلستان، گلزار، جدیقه، باغ، ( به مجاز ) خانه


دختر

فارسی

طبیعت
عابد/ābed/

عبادت کننده، پرستش گر، زاهد، آن که بیشترین اوقات زندگی اش را به عبادت خدا و خلوت و مناجات با او می ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
هدایت الله/hedāyatollāh/

راهنمایی شده از سوی خدا، ارشاد شده ی خداوند، هدایت شده توسط خداوند


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
مهدی یار/m.-yār/

یار حضرت مهدی ( عج )، یاور مهدی، ( به مجاز ) دوستدار و محب مهدی منتظر قائم آل محمّد ( ع )


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد سبحان/m.-sobhān/

ترکیب دو اسم محمد و سبحان ( ستوده و پاک )، از نام های مرکب، ا محمّد و سبحان


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
رضوانه/rezvāne/

منسوب به رضوان، بهشتی، خشنودی، ( رضوان، ه ( پسوند نسبت ) )، ( به مجاز ) زیبارو، مؤنث رضوان، بهشت


دختر

فارسی، عربی

طبیعت، مذهبی و قرآنی
نادیه/nādiye/

ندا دهنده، صدا کننده، حادثه، ( مؤنث نادی )، ندا کننده، مؤنث نادی


دختر

عربی
آرشیدا/āršidā/

خورشید آریایی، بانوی درخشان، ( آر، شید، الف اسم ساز )، آریائی درخشان، بانوی درخشان آریایی، بانوی آر ...


دختر

فارسی

طبیعت
یاور/yāvar/

یاری دهنده، دوست، پشتیبان، حامی، کمک کننده


پسر

فارسی
سهند/sahand/

محکم، پابرجا، کوه آتش فشانی قدیمی و خاموش در جنوب آذربایجان شرقی میان تبریز و مراغه، که بلندترین قل ...


پسر

فارسی

طبیعت
روزبه/ruzbeh/

خوشبخت، سعادتمند، بهروز، از شخصیتهای شاهنامه، نام موبد بهرام گور پادشاه ساسانی، نام اصلی سلمان فارس ...


پسر

فارسی
آوین/āvin/

مانند آب، زلال، ( در کردی ) عشق، ( آو= آب، ین ( پسوند نسبت ) )، به رنگ آب، پاک، ( آو = آب + ین ( پس ...


دختر

کردی، فارسی
سامیه/sāmiye/

والا، بلندمرتبه، ( مؤنث سامی )، ( در قدیم ) بلند، ( سامی، ( در قدیم ) بلند سامی، مؤنث سامی، زن بلند ...


دختر

عربی
محمد مبین/m.-mobin/

ترکیب دو اسم محمد و مبین ( ستوده و آشکارکننده )، از نام های مرکب، ا محمّد و مبین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
محمد مراد/m.-morād/

ترکیب دو اسم محمد و مراد ( ستوده و آرزو )، از نام های مرکب، ا محمّد و مراد


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
ماریه/māriye/

زن سفید و درخشان، زنِ سفید و براق، بسیار درخشنده، ( اَعلام ) نام همسر قبطی پیامبر اسلام ( ص ) و ماد ...


دختر

عربی
آدرینا/ādarinā/

زیبارو، آتشین، سرخ روی، [ ( آدر = آتش، ین ( پسوند نسبت )، الف اسم ساز ) ]، [ ( آدر = آتش + ین ( پسو ...


دختر

فارسی
محمدقاسم/m.-qāsem/

ترکیب دو اسم محمد و قاسم ( ستوده و تقسیم کننده )، از نام های مرکب، ا محمّد و قاسم


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
رفعت/ra (e) feat/

والایی، بزرگواری، بلندی، ( به مجاز ) برتری مقام و موقعیت، بلند قدری، افراشتگی و بلندی


دختر، پسر

عربی
برهان/borhān/

دلیل، حجت، روشنی، حجت روشن، دلیل قاطع، از واژه های قرآنی، اصطلاحی در منطق و فلسفه، ( اَعلام ) ) نام ...


پسر

عربی
محمد معین/m.-moein/

ترکیب دو اسم محمد و معین ( ستوده و کمک کننده )، از نام های مرکب، ا محمّد و معین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
والیه/vāliye/

حاکم، پادشاه، سلطان، ( مؤنث والی ) ( در قدیم ) حاکم و پادشاه و سلطان ( زن )، مؤنث والی


دختر

عربی
شهروز/šah ruz/

پادشاه روزگار، دارای بخت و روز شاه، ( اَعلام ) نام وزیر شاهپور، شاه روزگار یا داری بخت و روز شاه، ن ...


پسر

فارسی
محمد سجاد/m.-sajjād/

ترکیب دو اسم محمد و سجاد ( ستوده و بسیار سجده کننده )، از نام های مرکب، ا محمّد و سجاد


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
سیروان/sirvān/

عربی شده ساربان، ( در کردی ) زیبا، ( اَعلام ) ( = آب سیروان ) نام رودی در غرب ایران، در استانهای کر ...


پسر

کردی، عربی
انیسه/anise/

همنشین، همدم، آتش، ( مؤنث انیس )، زن انس گیرنده و همدم، زن مصاحب و هم نشین، ( اَنیس، زن مصاحب و هم ...


دختر

عربی
شمس الدین/šamsoddin/

خورشید دین و آیین، آفتاب دین، ( اَعلام ) ) شمس الدین آلب ارغو: ( = آلب ارغوان ) ششمین اتابک [، قمری ...


پسر

عربی

طبیعت، کهکشانی
نیر/nayyer/

روشنایی بخش، تابنده، نورانی، روشن، منور، ( در قدیم ) ستاره، کوکب


دختر

عربی

طبیعت، کهکشانی
روژینا/ružinā/

تابناک، روشنی بخش، صبح روشن، [روژ = روز، ین ( پسوند نسبت )، ا ( پسوند نسبت ) ]، منسوب به روز، ( روژ ...


دختر

کردی، فارسی

طبیعت
غنچه/qonče/

گل ناشکفته، نوگل، ( در گیاهی ) گلی که شکفته نشده و هنوز گلبرگ ها و کاسبرگ هایش فشرده و جمع اند، ( د ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
سوین/se (o) vin/

شادباش، عشق و محبت، عشق، محبت، علاقه شدید


دختر

ترکی
اباذر/abāzar/

ابوذر، نام صحابه پیامبر، ( = ابوذر )، نام یکی از صحابه پیامبر ( ص )


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
شعیب/šoeayb/

نام یکی از پیامبران، توشه دان، ( اَعلام ) پیامبری که بر اساس قرآن پس از هود و صالح در شهر مَدیَن می ...


پسر

عبری

مذهبی و قرآنی
دلنیا/delniyā/

آسوده خاطر، مطمئن، فارغ البال، اطمینان، تضمین


دختر

کردی
مرصع/morassae/

آراسته، گوهرنشان، جواهرنشان، آنچه با جواهر تزئین شده باشد، ( در ادبیات ) ویژگی شعری که آرایه ی ترصی ...


دختر

عربی
تبسم/tabassom/

لبخند، درخشیدن، خنده ی بدون صدا، خنده بدون صدا


دختر

عربی
لیانا/layānā/

بانوی درخشان و زیبا روی، ( لیان، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به لیان، ب لَیان، ( لیان + ا ( پسوند نسب ...


دختر

فارسی
شروین/šarvin/

نام انوشیروان دادگر، نام قلعه شروان، ( اَعلام ) ) نام قلعه ی شروان، ) نام دو تن از پادشاهان سلسله ی ...


پسر، دختر

فارسی
هانی/hāni/

مسرور، شاد، میسر، ( اَعلام ) ) نام چند تن از مشاهیر عرب، ) نام یکی از یاران امام حسین ( ع ) در کوفه ...


پسر

عربی
عبدالغفور/abdolqafar/

بنده خداوند آمرزنده، بنده ی خدای آمرزنده، عبدالغفار


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
نفس/nafas/

جان و روح، دم و لحظه، نفس، عمل دو بازدم را گویند، مایه زندگی، کسی که وجودش مانند نفس کشیدن برای زند ...


دختر، پسر

فارسی
زاهد/zāhed/

باتقوا، پرهیزگار، پارسا، پرهیزکار، ( در تصوف ) آن که از دنیا و بهره های آن روی گردان است و مدام در ...


پسر

عربی
قباد/qobād/

محبوب، دانا، شاه محبوب، سرور گرامی، ( اَعلام ) ) ( در شاهنامه ) پهلوان ایرانی، پسر کاوه و برادر قار ...


پسر

فارسی، عربی

تاریخی و کهن
داوود/dāvud/

محبوب، نام یکی از پیامبران، ( اَعلام ) شاه عبرانیان [حدود پیش از میلاد ـ حدود پیش از میلاد] که شاعر ...


پسر

عبری

مذهبی و قرآنی
بهیه/behiye/

تابان، نیکو، زیبا، روشن، فاخر، شکوه مند


دختر

عربی
رونیکا/runikā/

زیبارو، پیروزکننده، دخترخورشید، ( رو، نیکا )، روی زیبا، زیباروی، عامل پیروزی، دختر خوش یمن


دختر

فارسی، یونانی
حشمت/hešmat/

بزرگی، عظمت، شرم و حیا، بزرگی و احترام ناشی از داشتن قدرت و ثروت بسیار، ( در قدیم ) شرم، حیا، پروا، ...


دختر، پسر

عربی
علینقی/a.-naqi/

ترکیب دو اسم علی و نقی ( بلندمرتبه و پاکیزه )، از نام های مرکب، ( علی و نقی )، نام امام دهم شیعیان


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
رادمهر/rād mehr/

بخشنده چون خورشید، بزرگوار، خورشید بخشنده، بخشنده همچون خورشید، مرکب از راد ( بخشنده ) + مهر ( خورش ...


پسر

فارسی
رکسانا/roksānā/

روشنک، نورانی، ( یونانی شده روشنک )، ( اَعلام ) نام دختر دارا [ پیش از میلاد] که اسکندر به موجب وصی ...


دختر

یونانی

تاریخی و کهن
عبدالعظیم/abdolazim/

بنده خدای بزرگ، بنده ی خدای بزرگ، ( اَعلام ) عبدالله ابن علی ابن حسین ابن زید ابن حسن ابن علی ابن ا ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
سمن بر/s.-bar/

سفید، معطر و لطیف مانند سمن، ( به مجاز ) دارای اندام معطّر چون سَمن، یا دارای اندام سفید و لطیف، آن ...


دختر

فارسی
اسرافیل/esrāfil/

درخشیدن مانند آتش، ( در ادیان ) به باور مسلمانان و پیروان دیگر ادیان سامی، یکی از فرشتگان مقرب خداو ...


پسر

عبری
فربد/farba(o)d/

شکوهمند، دارای جلال، ( فر = شکوه و جلال، بد/، bad/، /، bod/ ( پسوند محافظ یا مسئول ) )، نگهبان یا م ...


پسر

فارسی
آذین/āzin/

زینت، آرایش، زیور، آیین، زیب، رسم و قاعده، نام یکی از فرماندهان سپاه بابک خرم دین، نام پهلوانی در و ...


دختر، پسر

فارسی
گلابتون/golābe (a) tun/

نقش برجسته با رشته های نقره و طلا روی پارچه، ( در صنایع دستی ) رشته های نازک طلا و نقره ( امروزه اغ ...


دختر

فارسی
صبریه/sabriye/

صبور و بردبار، ( صبر، ایه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به صبر، ( به مجاز ) صبور و شکیبا، ( عربی ) ( صبر ...


دختر

عربی
لادن/lādan/

گل زینتی، ( در گیاهی ) گل زینتی به رنگ زرد، قرمز یا نارنجی، گیاه این گل که علفی یا پایا و رونده یا ...


دختر

فارسی، یونانی

طبیعت، گل
زکریا/zakariyā/

نام پیامبری از بنی اسرائیل، ( اَعلام ) ) زکریای نبی: [قرن هجری] از پیامبران بنی اسرائیل و مؤلف احتم ...


پسر

عبری

مذهبی و قرآنی
کژال/kažāl/

زیباروی سیاه چشم، در بعضی از نامنامه ها زیباروی سیاه چشم معنا شده است ( ؟ )، غزال، دختری با چشمان ز ...


دختر

کردی
ارغوان/arqavān/

گل سرخ رنگ، صورت سرخ و زیبا، ( در گیاهی ) درختی است زینتی از تیره ی پروانه واران با گلهایی به رنگ س ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
نیکان/nikān/

منسوب به نیک، خوب، نیکو، آدم خوب، شخص صالح، شایسته، خوشی، سعادت، ( نیک، ان ( پسوند نسبت، علامت جمع ...


پسر

فارسی
دلسا/delsā/

همچون دل، مثل قلب، ( به مجاز ) دارای احساس و عاطفه، ( دل، سا ( پسوند شباهت ) )، همچو دل که جایگاه ع ...


دختر

فارسی
حورا/ho (w) rā/

حور، زن زیبای بهشتی، زنِ سفید پوستِ سیاه چشم و موی


دختر

عربی، فارسی
آفتاب/āftāb/

نور خورشید، روشنایی، خورشید، شمس، ستاره ی نورانی ( از ثوابت ) مرکز منظومه شمسی که نور و حرارت زمین ...


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
آراز/ārāz/

قهرمان منسوب به طایفه آس، نام رود ارس، ارس، ( اَعلام ) قهرمان منسوب به طایفه ی آس، ن، ک، آراس، ( در ...


پسر

ترکی
محبوب/mahbub/

دوست داشتنی، معشوق، پسندیده، آن که یا آنچه که مورد علاقه و توجه دیگران است، مورد محبت، ( در تصوف ) ...


پسر، دختر

عربی
صابره/sābere/

صبرکننده، شکیبا، ( مؤنث صابر )، ( صابر، و، مؤنث صابر


دختر

عربی
روشنک/ro (w) šanak/

شاتل، روشن، ( اوستایی )، ( در گیاهی ) نام گیاهی است ( شاتل )، ( اَعلام ) در روایات ایرانی نام دختر ...


دختر

فارسی، اوستایی، یونانی

تاریخی و کهن، طبیعت
شفیقه/šafiqe/

مهربان، دلسوز، ( مؤنث شفیق )، شفیق، مؤنث شفیق


دختر

عربی
سیران/seyrān/

گردش، تفریح وسفر، ( در قدیم ) گردش و تفرج، سفر، گردش و تفریح


دختر

کردی، فارسی
جمیل/jamil/

زیباروی، نیکو، زیبا، ( به مجاز ) شایسته، بایسته، خوب


پسر

عربی
صلاح الدین/salāhoddin/

موجب نیکی آیین، موجب نیکی دین و آیین، ( اَعلام ) صلاح الدین ایوبی: ( = یوسف ابن ایوب ) [، قمری] سلط ...


پسر

عربی

تاریخی و کهن
سبا/sabā/

سی وچهارمین سوره قرآن، ( مجاز ) انسان، ( اَعلام ) ) ( = سباء ) سوره ی سی و چهارم از قرآن کریم، ) نا ...


دختر

عربی، عبری، فارسی

تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی
فخریه/fakhriyye/

منسوب به فخر، نازیدن، سرافرازی و غرور، ( فخر، ایّه ( پسوند نسبت ) )، و


دختر

عربی
آدرین/ādarin/

آتشین، زیباروی، ( آدرین= آتش، ین ( پسوند نسبت ) )، سرخ روی، آدریانوس، به فتح ی، یکی از پادشاهان روم ...


پسر

فارسی، لاتین
آرام/ārām/

آسایش، صلح، آشتی، مایه ی آرامش، سکون، ثبات، طمأنینه، راحت، آرامش بخش، تسلی بخش، آهسته ساکت سنگینی و ...


دختر، پسر

فارسی
آریانا/āriyānā/

منسوب به آریا، آریایی، ( اَعلام ) ) نامی است که جغرافی دانان یونانی به قسمتی از ایران یعنی سرزمین آ ...


دختر، پسر

فارسی

تاریخی و کهن



انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها

اسم