اسم - صفحه 6
آن که چیزی را پوشیده و در پرده می دارد، پوشنده، از نام های خداوند، ( اَعلام ) ستارخان از رهبران بزر ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی، کهکشانی آنیتا
آراستگی، مهربانی، خوشرویی، پاک، بی گناه، آناهیتا، ازبین برنده ناپاکی و پلیدی، نام ایزد آب که در اوس ...
دختر
فارسی، اوستایی محمد صدرا
ترکیب دو اسم محمد و صدرا ( ستوده و بلندمرتبه )، از نام های مرکب، محمّد و صدرا
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی جهان
کیهان، عالم، گیتی، دنیا، ( به مجاز ) فرهنگ، نمادی برای بزرگی و عظمت، مردم دنیا و زندگی، ) حیطه، به ...
دختر، پسر
فارسی
کهکشانی فروزان
فروزنده، شعله ور، مشتعل، روشن، تابناک، درخشنده، آنچه بر اثر سوختن روشنایی دهد
دختر
فارسی بردیا
نام دومین پسر کوروش پادشاه هخامنشی و برادر کمبوجیه، ( در یونانی، smeydis )، ( در اوستایی ) به معنای ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن علی حسین
ترکیبی از دو اسم علی و حسین ( بلندقدر و زیبا )، از نام های مرکب، علی و حسین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی نعیمه
خوشی، آسایش، یکی از اسامی بهشت، ( نعیم، ه ( پسوند نسبت ) ) منسوب به نَعیم، ( عربی ـ فارسی ) ( نعیم ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی آروین
تجربه، امتحان و آزمایش، امتحان و آزمایش و تجربه، آزموده و آزمایش شده، آزمایش امتحان آزمون
پسر
فارسی ماهرخ
ماه چهر، ماهرو، زیبارو، ( = ماه چهر )
دختر
فارسی ویدا
پیدا، هویدا، ظاهر، آشکار، یابنده، جوینده، پیدا و هویدا و ظاهر
دختر
فارسی سروش
فرشته ی پیام آور، فرشته، پیامی که از عالم غیب برسد، الهام، ( به مجاز ) پیام آور، ( در قدیم ) جبرائی ...
پسر، دختر
فارسی
تاریخی و کهن آیسان
مثل ماه، همانند ماه، مهسا، زیبارو، ( آی = ماه، سان ( پسوند شباهت ) )، ( ترکی ـ فارسی ) ( آی = ماه + ...
دختر
ترکی، فارسی
کهکشانی نوشین
شیرین، خوشایند، دلپذیر ( خواب )، شایسته ی بوسیدن، دلنشین، مطبوع، ملایم ( باد، نسیم )، گوارا، خوش گو ...
دختر
فارسی امر الله
فرمان خداوند، از واژه های قرآنی، فرمان خدا، دستور خدا
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی فردوس
بهشت، نام چند جا و مکان، شهرستانی در جنوب غربی استان خراسان رضوی، ( در عربی فردَوس ) ( معرب از فارس ...
دختر
عربی، فارسی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی المیرا
فدایی ایل، ( ال = ایل، میرا ) ( به مجاز ) فدائی ایل، ( ترکی ـ فارسی ) ( ال = ایل + میرا ) ( به مجاز ...
دختر
ترکی، فارسی محمد رسول
ترکیب دو اسم محمد و رسول ( ستوده و فرستاده )، از نام های مرکب، محمّد و رسول
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی آزیتا
آزاده و رها، شاهزاده ای در زمان هخامنشی، سوزن کاری کردن، نقش زدن با قلم بر روی اشیا
دختر
فارسی
تاریخی و کهن مهرسا
شبیه به مهر، مهربان و با محبت، زیبارو مانند خورشید، ( مهر = خورشید، سا ( پسوند شباهت ) )، مثل خورشی ...
دختر
فارسی
کهکشانی آرشیا
تخت و اورنگ پادشاهان، ( در زند و پازند ) تخت و اورنگ شاهان، گاه، تخت
پسر
فارسی
تاریخی و کهن غزاله
نام نوعی آهو، ( به مجاز ) آفتاب، چشمه ی آفتاب، زیبارو، ( در قدیم ) نوعی آهو بره ی ماده، ( اَعلام ) ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی، کهکشانی ماشاءالله
آنچه خداوند خواهد، هنگام تعجب و تحسین برای دفع چشم بد گفته می شود، چشمِ بد دور، ( شبه جمله ) آنچه خ ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی سنا
روشنایی، فروغ، بلندی، نام گیاهی دارویی از خانواده گل ارغوان، ( در گیاهی ) گروهی از گیاهان درخچه ای ...
دختر، پسر
عربی
طبیعت، مذهبی و قرآنی حیدرعلی
ترکیب دو اسم حیدر و علی ( دلاور، بزرگوار و بلند مرتبه )، از نام های مرکب، حیدر و علی
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عظیم
بزرگ، کلان، بسیار، فراوان، با اهمیت، مهم، از صفات و نام های خداوند، از نامهای خداوند
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی پیام
خبر، پیغام، وحی، الهام، مطلبی که به شکل کلام، نوشته یا نشانه ای از فرد یا گروهی به فرد یا گروه دیگر ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن مظفر
کامروا، پیروز، غالب، موفق، با پیروزی و موفقیت
پسر
عربی
تاریخی و کهن فرانک
پروانه، جانوری به نام سیاه گوش، ( = فرانگ )، به معنی پروانه، ( اَعلام ) ) نام دختر برزین و زن بهرام ...
دختر
فارسی
پرنده، تاریخی و کهن پدرام
آراسته، نیکو، خوشدل، شاد، سرسبز وخرم، مبارک، فرخ، خجسته، شادی، خوشحالی، سرسبز، خرم، شاد و خوش
پسر
فارسی کیومرث
زنده ی فانی، زنده ی گویا، ( = گیومرت )، [جزء اول «گیو» و «گیه» به معنی جان و زندگی است و جزء دوم «م ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن اسلام
گردن نهادن، تسلیم شدن، فرمان بردن، پذیرفتن دینی به طور عموم، پذیرفتن شریعت پیامبر اسلام ( ص )، ( در ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی تهمینه
نیرومند، دلیر، نام دختر شاه سمنگان همسر رستم پهلوان شاهنامه و مادر سهراب، [مرکب از «تهم» به معنی نی ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن فرح
شادمانی، سرور، شاد شدن، شادمان گردیدن، سُرور
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فاضل
دارای فضیلت و برتری در علم، نیکو، پسندیده، دارای فضیلت و برتری در علم به ویژه علوم ادبی، پسندیده به ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی سام
آتش، از شخصیتهای شاهنامه، به معنی سیاه، نام خانواده ای ایرانی، ( اَعلام ) ( در شاهنامه ) ایرانی نوا ...
پسر
فارسی، اوستایی
تاریخی و کهن نازنین فاطمه
ترکیب دو اسم نازنین و فاطمه ( بسیار دوست داشتنی و رانده شده از آتش )، فاطمه ی دوست داشتنی، فاطمه ی ...
دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی پوران
سرخ، گلگون، نام یکی از دختران خسرو پرویز شاه ساسانی، پوران دخت، ) بانوی ایرانی دختر حسن ابن سهل و ه ...
دختر
فارسی، پهلوی
تاریخی و کهن نقی
پاکیزه، پاک، برگزیده، لقب امام دهم شیعیان، ( اَعلام ) لقب ابوالحسن علی ابن محمّد امام دهم شیعیان ( ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی مولود
زاده، پدید آمده، فرزند، تولد، میلاد، آن که به دنیا آمده، زاده شده، ( به مجاز ) نتیجه، حاصل، ( در اح ...
دختر، پسر
عربی
مذهبی و قرآنی سما
آسمان
دختر
عربی
کهکشانی رادین
آزاده، جوانمرد، بخشنده، آزادوار، به مانند آزاده
پسر
فارسی زین العابدین
زینت بخش عبادت کنندگان، لقب امام چهارم شیعیان، زین العابدین: لقب علی ابن الحسین ( ع ) چهارمین امام ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی اسکندر
به معنی یاوری کننده مرد، نام شاه مقدونی که ایران را تسخیر کرد، ( اَعلام ) ) اسکندر ( = اسکندر مقدون ...
پسر
عبری، یونانی
تاریخی و کهن کیارش
پادشاه و شهریار دلیر، نام دومین پسر کیقباد پادشاه کیانی، از شخصیت های شاهنامه، ( از کی، آرش )، در ا ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن محمد جعفر
ترکیب دو اسم محمد و جعفر ( ستوده و رود )، از نام های مرکب، محمّد و جعفر
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی آرمیتا
پارسا، پاک، فروتن، الهه نعمت، آرامش یافته
دختر
پهلوی، اوستایی مارال
آهو، ( به مجاز ) زیبا، مرال، گوزن، ( به مجاز ) زیبا و خوش اندام
دختر
ترکی، مغولی
طبیعت حمد الله
حمد و ستایش خداوند، آن که شکر و سپاس خدا را می گوید، ( اَعلام ) حمدالله مستوفی: [قرن هجری] شاعر، مو ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی حدیقه
بوستان، باغچه، باغ
دختر
عربی
طبیعت پریوش
زیبا چون پری، زیباروی، ( پری، وش ( پسوند شباهت ) )، مانند پری در زیبایی، ( پری + وش ( پسوند شباهت ) ...
دختر
فارسی رضیه
مؤنث رضی، نام تنها زنی که در زمان سلطنت مسلمانان در هند سلطنت کرد، ( عربی ) ( مؤنث رضی )، رضی
دختر
عربی ثمین
گران بها، قیمتی، گران
دختر
عربی آناهیتا
بی آلایش، پاک، به دور از آلودگی و ناپاکی، سیاره زهره که مظهر زیبایی و عشق است، ( در اساطیر ) به معن ...
دختر
فارسی، اوستایی
کهکشانی دینا
داوری، دین، نام خواهر حضرت یوسف ( ع )، داور، ( در عبری ) ( = دینه ) انتقام یافته، ( اَعلام ) نام خو ...
دختر
اوستایی، عبری
مذهبی و قرآنی عثمان
بچه مار، بچه اژدها، نام خلیفه سوم، جوجه هوبره، ( اَعلام ) ) عثمان ابن عفان [قرن اول هجری] سومین خلی ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن جبار
از صفات خداوند، نام یکی از صورت های فلکی، دارای سلطه و قدرت، یکی از صورت های فلکی، پادشاه و حاکمی ک ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی، کهکشانی شهرزاد
زاده شهر، نام دختری زیبا که داستانهای هزار و یک شب از زبان او نقل شده است، زاده ی شهر، شهری، ( اَعل ...
دختر
فارسی فخری
منسوب به افتخار، نام نوعی انگور، ( فخر، ی ( پسوند نسبت ) )، منسوب به فخر، ( عربی ـ فارسی ) ( فخر + ...
دختر
فارسی، عربی حوری
زن زیبای بهشتی، زن زیبا، ( در ادیان ) حور، ( به مجاز )، حور ( عربی ) + ی ( فارسی )
دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی توحید
یگانه دانستن خداوند، یکتاپرستی، ( در ادیان ) یگانه دانستن خدا، اقرار به یگانگی خداوند، اخلاص، ( در ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی نبی الله
رسول خدا، از القاب پیغمبر اکرم ( ص )، ( در ادیان ) عنوانی برای پیغمران، ( اَعلام ) از القاب پیامبر ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عبدالمجید
بنده پروردگار عالی مرتبه و گرامی، نام دو تن از پادشاهان عثمانی، بنده ی خدای دارای قدر و مرتبه ی عال ...
پسر
عربی مهدیار
محافظ و نگهبان سرزمین و میهن، یار حضرت مهدی ( عج )، ( مَهد = ( به مجاز ) سرزمین، کشور، میهن، یار ( ...
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی اردشیر
آن که حکومت مقدس دارد، شهریاری و پادشاهی مقدس، کسی که دارای چنین شهریاری است، ( اَعلام ) ) ( در شاه ...
پسر
فارسی، اوستایی، پهلوی
تاریخی و کهن فریبرز
دارای قامت شکوهمند و زیبا، دارنده ی فرّ بزرگ، بزرگ فره، شکوه فره، ( اَعلام ) ( در شاهنامه ) پسر کیک ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن ریحان
گیاهی علفی، کاشتنی، و معطر از خانواده نعناع، هر گیاه خوشبو، گیاهی خوشبو از خانواده ی نعناع که مصرف ...
دختر
عربی
طبیعت طلا
فلزی زرد رنگ و نسبتاً نرم، زر، فلزی زرد رنگ و قیمتی، ( در گفتگو ) ( به مجاز ) هر شیئی یا هر شخص بسی ...
دختر
عربی ناهیده
پاک، بی گناه، سیاره زهره که مظهر زیبایی و عشق است، اناهیتا، ناهید
دختر
فارسی
کهکشانی خاطره
یادبود، یاد، ذهن، حافظه، خاطر، اتفاقی که در گذشته افتاده و در ذهن شخص باقی مانده است
دختر
عربی مصیب
آن که حقیقت امری را دریافته باشد، درستکار، ( در قدیم ) آن که حقیقت امری را دریافته است، صواب کار، د ...
پسر
عربی منظر
آنچه بر آن نظر بیفتد و به چشم دیده شود، چهره، صورت، جلوه ی ظاهری هر شخص، ( به مجاز ) صورت و چهره، د ...
دختر
عربی محمدکاظم
ترکیب دو اسم محمد و کاظم ( ستوده و بردبار )، از نام های مرکب، ا محمّد و کاظم
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی گلستان
گلزار، گلشن، جایی که در آن گل های بسیار و گوناگون پرورش می دهند، ( اَعلام ) ) کتاب فارسی از سعدی، ش ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن، طبیعت امیر ارسلان
( به مجاز ) امیر و پادشاه شجاع و دلیر، ( اَعلام ) امیر ارسلان رومی پسر پادشاه روم و قهرمان داستان م ...
پسر
ترکی، عربی، فارسی
تاریخی و کهن صدف
نام سه ستاره به شکل مثلث، نام عمومی نرم تنان دو کفه ای و نوعی خاص از آنها، ( در قدیم ) ( در نجوم ) ...
دختر
عربی
طبیعت، کهکشانی مهرناز
دارای محبت و ناز، زیبا چون خورشید، از شخصیتهای شاهنامه، ( اَعلام ) نام خواهر کیکاووس که وی را به هم ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن نازیلا
دختر طناز و عشوه گر، با ناز و کرشمه، با ناز
دختر
ترکی، فارسی
تاریخی و کهن نعمت
بخشش، دارایی، آسایش، هر چیزی که باعث شادکامی، آسایش زندگی و سعادت انسان می شود، ( در قدیم ) مال، ثر ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی گل بهار
گلی که در بهار شکفته می شود، شکوفه گل، [گل، بهار = فصل اول سال، شکوفه ی درختان خانواده ی مرکبات، گی ...
دختر
فارسی
طبیعت صدرا
بالا برنده، ارج دهنده، بلندمرتبه، والامقام، نام حکیم و فیلسوف ایرانی معروف به ملاصدرا، ( صدر، ا ( پ ...
پسر
فارسی، عربی
تاریخی و کهن فیض الله
لطف و محبت خداوند، بخشش خدا، بخشش و عطای خدا
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عادله
دادگر، بانوی باانصاف، ( مؤنث عادل ) عادل، مؤنث عادل
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی افروز
افروختن، افروزنده، روشن کننده، تابنده، سوزاننده، ریشه افرختن
دختر
فارسی حشمت الله
جلال و شکوه خداوند، بزرگی و عظمت خداوند، بزرگی و شکوه خداوند
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ابوطالب
نام عموی پیامبر ( ص ) و پدر علی ( ع )، پدرِ طالب، ( اَعلام ) ابوطالب: عَبد مَناف ابن عبدالمطلب [قرن ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی هدی
هدایت کردن، هدایت، راهنمایی، راه درست و مسیر درست، رسیدن به حق و حقیقت، راه راست، مسیر درست، ( به م ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی ام کلثوم
دختر پیامبر اسلام و از دختران امام حسین، شیر ماده، ( اَعلام ) ) سومین دختر پیامبر اسلام ( ص ) [سال ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی آیلار
زیبا رویان، خوبرویان، هاله دور ماه، زیبا و پاک، جمع ماه، ( به مجاز ) زیبارو
دختر
ترکی
کهکشانی رخساره
رخسار، رخ، چهره، صورت، گونه
دختر
فارسی
طبیعت قدرت
توانایی، توان، سلطه و نفوذ، ( در فلسفه قدیم ) توانایی ویژه ی موجود زنده که با آن از روی قصد و اراده ...
پسر
عربی تارا
ستاره، کوکب، مردمک چشم
دختر
فارسی
کهکشانی لطف الله
هدیه خداوند، مهربانی و لطف خدا، بخشش پروردگار، ( اَعلام ) امیر [، قمری] سربداری خراسان، که پس از کش ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ژاله
شبنم، قطره باران، تگرگ، قطره ی باران، باران
دختر
فارسی
طبیعت دلبر
دارای زیبایی، جذابیت و توانایی جلب عشق و علاقه ی دیگران، معشوق، زیبا، جذاب
دختر
فارسی
طبیعت اسد
شیر درنده، برج پنجم از برج های فلکی، ماه مرداد، شیر، کنایه از شجاعت و بی باکی، ( اَعلام ) نام چند ت ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن، طبیعت، کهکشانی حنیفه
مؤنث حنیف، درست و پاک، راستین، خداپرست، ( مؤنث حنیف ) دختر درست و پاک، دختر راستین، زن ثابت قدم در ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی عقیل
خردمند و بزرگوار، عاقل و گرامی، ( اَعلام ) [قرن اول هجری] فرزند ابوطالب و فاطمه ی بنت اسد و برادر ا ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی آیدین
شفاف و روشن، نورانی، درخشنده مانند ماه، روشن فکر، به معنی روشنایی، روشن، آشکار، شفاف، صاف، معلوم، و ...
پسر
ترکی محمد حسام
ترکیب دو اسم محمد و حسام ( ستوده و شمشیر برنده )، از نام های مرکب، محمّد و حسام
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی