اسم - صفحه 2

پاک، بی گناه، سیاره زهره که مظهر زیبایی و عشق است، ( در نجوم ) زهره، دومین سیاره ی منظومه ی شمسی به ...

کسی که خداوند او را به سوی رستگاری و راه راست هدایت نمود، کسی که خداوند رستگاری را و راه راست را بر ...

زیبا مانند پری، افسونگر، ( پری، سا ( پسوند شباهت ) )، ( در قدیم ) ( در فرهنگ عوام ) پری خوان، مخفف ...

نرم، ملایم، ( مونث سهیل ) نام ستاره ای درخشان، ریشه عربی، به معنای نرم، لطیف، نرم و ملایم

روشن، آشکار کننده، ( مونث مبین ) از نام های پروردگار، مؤنث مبین، ( عربی ) ( مؤنث مبین )، مبین، مبین ...

سرگذشت و حکایت گذشتگان، افسون، سحر، داستان تخیلی، سرگذشت، قصه، داستان، ترانه، داستانی که بر اساس تخ ...

مظهر پرستش، ماه نو، آفتاب، مونث «اله» به معنی رب النوع، ( الاهه ) ( مؤنث «اله»رب النوع )، پرستش کرد ...

زن مهربان و خوش قلب، محبت، مهربانی، مهر، عطوفت، عربی محبت و مهربانی

دارای ناز شاهانه، موجب فخر شاه، نام یکی از نواهای موسیقی ایرانی، ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ای در دس ...

زیبا روی، کسی که دارای چهره پرگوشت باشد، ام کلثوم نام دختر پیامبر اسلام ( ص )، پرگوشت رخسار بی ترش ...

مخفف آسمان ( سقف خانه )، نام مادر امام علی النقی ( ع )، نام پرنده ای کوچک ( بلدرچین )، ( مخفف آسمان ...

چهلچراغ، پروین ( یکی از صورت های فلکی )، ( عربی ) ( = پروین )

امید، انتظار، اشتیاق، ( پهلوی، ārzok )، خواهش، کام، مراد، چشمداشت، توقع و انتظار، میل و اشتیاق برای ...

زن رستگار، پیروز، فائز، رستگار، فایزه، نایل

شکرگزاری ( به درگاه خداوند )، تمجید، ستودن، حمد و سپاس خداوند، مدح کردن، تعریف، مدح، تعریف و تمجید ...

باهوش، دانا، فرزانه، دانشمند، فهمیده، مؤنث فهیم

ترکیب دو اسم نازنین و زهرا ( درخشنده روی و دوست داشتنی )، زهرای دوست داشتنی، زهرای عزیز و گرامی، زه ...

منسوب به مهر، محبت، دوستی، مهربانی، خورشید، نام هفتمین ماه از سال شمسی، نام سازی قدیمی، ( مهر، ی ( ...

منسوب به ماه، زیباروی، بزرگترین، ( در قدیم ) بزرگتر، [این نام چنانچه به فتح اول ( مَهین ) mahin تلف ...

بانمک، زیبا، دوست داشتنی، ( مؤنث ملیح )، ( در قدیم ) ( به مجاز ) ملیح، زیبا و خوشایند، دارای ملاحت، ...

خیر فراوان، نیکوکار و بخشنده، نام چشمه ای در بهشت، نام سوره صد و هشتم قرآن مجید، لقب حضرت فاطمه ( س ...

آواز، بانگ، فریاد، صدای بلند

شادمان، خوشبخت، هانیه کنیه حضرت فاطمه ( س ) به معنی :کسی که تمامی وسایل آرامش و آسایش شوهر خود را ف ...

سعادتمند، نیک بخت، فرخنده، همایون، ( اَعلام ) ) رودی از رشته کوه اطلس، در شمال غربی الجزایر به ارتف ...

نام پنجمین سوره از قرآن مجید، خوردنی، سفره ای که بر آن غذا می گذارند، ( مؤنث مائد )، طعام، ( اَعلام ...

حشره ای زیبا با بال های نازک و رنگارنگ، حکم، فرمان، در ادبیات مظهر عاشق، حشره ای با بدن کشیده و بار ...

صبور، بردبار، شکیبا، ( مؤنث حلیم ) زن خویشتن دار، صبور و با تحمل، دختر بردبار، مؤنث حلیم، نام دایه ...

وجود، زندگی، جهان، دارایی، وجود در مقابل نیستی، زندگانی، ( به مجاز ) همه ی دارایی، مایملک، عالم وجو ...

مژه، ( در اصطلاح عشاق ) اشاره به نیزه و تیر که از کرشمه و غمزه های معشوق به هدف سینه ی عاشق می رسد، ...

بسیار دوست داشتنی، با ارزش، زیبا و ظریف، عزیز و گرامی، معشوق، زیبا، ظریف، ( به مجاز ) گرانمایه، ( د ...

زن زیبا، نیکو، نیکو سیرت، پسندیده، جمیل، ( اَعلام ) جمیله بانوی آواز خوان و موسیقیدان عرب از مردم م ...

ترکیب دو اسم فاطمه و زهرا ( رانده شده از آتش و درخشنده روی )، ( اَعلام ) ام ابیها و ام الائمه و ام ...

مادر پسران، لقب فاطمه ی کلابیه دومین همسر امیرالمؤمنین علی ( ع ) و مادر حضرت عباس ( ع )، نام همسر ع ...

زن دارای چشمان سیاه رنگ، زیبا و فریبنده ( چشم )، دارای چشم رنگ سیاه چون رنگ چشم میش، ( در گیاهی ) و ...

( به مجاز ) دوست داشتنی، خوشایند، زیبا، گرامی، عزیز، خوش سخن و دلنشین، دارای مزه ی شیرینی، ( به مجا ...

نام همسر فرعون که زنی صالح بود و موسی را از نیل گرفت و از او مراقبت کرد، ستون، اندوهگین، ( مؤنث أسِ ...

ستایش، پرستش، نماز، جشن، نام مهم ترین بخش از پنچ بخش اوستا، ( اوستایی ) هم ریشه با یشت، در لغت به م ...

خالص و یگانه ( دوست )، برگزیده، صاف، پاک، روشن، ( اَعلام ) نام چند تن از زنان مشهور صدر اسلام ) صفی ...

دلنشین، زیبنده، شایسته، نیکو، قشنگ، ویژگی آن که دیدنش لذت بخش و چشم نواز است، جمیل، مطبوع، خوشایند، ...

شبانگاه، نام نوایی در موسیقی، نام معشوق قیس ابن ملَوَّح عامری ملقب به مجنون، منسوب به لیل، به معنی ...

شب طولانی و بسیار تاریک، لیلا

لفظی که در جشن ها ( عروسی ها ) برای ابراز شادی میگویند، ( مترادف لالا ) لفظی که در جشن ها ( عروسی ه ...

ستاره، نام نوعی گیاه، نام مادر گرامی حضرت امام رضا ( ع ) امام هشتم شیعیان، ( مؤنث نجم )، اختر، نجم، ...

پیروز، حمایت شده از سوی خداوند، شهر بندری، در شمال مصر، بر کرانه ی راست رود نیل، ( عربی ) ( مؤنث من ...

پاک تر، مقدس تر، پاکیزه تر، عنوانی احترام آمیز برای بزرگان یا مکان های مقدس

دوشیزه، بکر، لقب حضرت مریم مادر حضرت عیسی ( ع ) و حضرت فاطمه ( س )، باکِره، آشکار، ( اَعلام ) ) لقب ...

نقش رنگین، تصویر، معشوق و زن زیبا روی، زیور، زینت، نقش، ( به مجاز ) معشوق زیباروی، ( در قدیم ) ( به ...

شاد و خوشحال، درون ماه، مثل ماه، فرشته، گیاهی که کنار آب می روید، شاد، خوش

داستان، حکایت، روایت، سخنی که از پیامبر اسلام ( ص ) یا بزرگان دین نقل کنند، ( به مجاز ) عشق، سودا، ...

منسوب به بهار، بهاری، مربوط به بهار، به عمل آمده در بهار، منسوب به بهار بهار، متولد شده در بهار

گوهر و سنگ قیمتی که برای تزئین بر روی چیزی کار می گذارند، انگشتر نگین دار پادشاهان که به جای مهر به ...

محل لغزیدن پا ( به لحاظ داشتن زیبایی زیاد )، ( مؤنث ازلخ )، جای لغزیدن پا ( به لحاظ داشتن زیبایی زی ...

ترکیب دو اسم ال و ناز ( ایل و محبوب )، مایه افتخار ایل، باعث فخر و تفاخر شهر و ولایت، موجب نعمت و ر ...

سفید رو، پاکدامن، نام دختر افراسیاب که عاشق بیژن پهلوان ایرانی شد، ( اَعلام ) ( در شاهنامه ) دختر ا ...

سنگ های قیمتی، ( به مجاز ) اصل و نسب، ( به مجاز ) سرشت، ( به مجاز ) هر شخص یا چیز والا و نفیس، ( به ...