اسم - صفحه 7
روشنایی، نور، هلن، ( اَعلام ) نام شهری در مرکز ایالت مونتانای آمریکا، ( = هلن )، فرانسه از یونانی ر ...
دختر
یونانی هومن
دارنده ی روح خوب و نیک اندیش، ( هو = خوب، من/ مان = اندیشه و روح )، ( اَعلام ) نام پسر ویسه و برادر ...
پسر
فارسی لاله
گلی به شکل جام و سرخ رنگ که بر روی پایه ای بلند قرار دارد، گیاه این گل که علفی، پایا و زینتی است و ...
دختر
فارسی
طبیعت ادریس
درس خوانده، پیامبری که نام او دو بار در قرآن آمده، ( اَعلام ) نام یکی از پیامبران که در قرآن کریم ن ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی نیکا
خوب، خوش، زیبا، ظریف، بسی نیک، چه خوب، خوشا، ( به صورت شبه جمله ) ( در قدیم ) چه خوب است، ( اَعلام ...
دختر
فارسی
طبیعت گلزار
گلستان، گلشن، نام نوایی در موسیقی قدیم، ( در قدیم ) ( در موسیقی ایرانی ) از الحان قدیمی، ( = گلستان ...
دختر
فارسی
طبیعت، هنری ترنم
خواندن و زمزمه کردن شعر، آواز، نغمه و سرود به حالت موسیقایی، خواندن شعر، ترانه، و مانند آن ها به حا ...
دختر
عربی
هنری مازیار
صاحب کوهستان، ( = ماه ایزدیار، مازدیار )، صاحبِ کوه ماز، ( اَعلام ) پسر ونداد هرمز از فرزندان سوخرا ...
پسر
فارسی هانا
پناه، امید، نفس، فریاد، زنهار، دادخواهی، بینایی، خواهش
دختر
ترکی، کردی، عبری، لاتین کاوه
از شخصیتهای شاهنامه، ( = گاودرفش )، عَلَم و رایَت گاو، ( اَعلام ) نام شخصیتِ اساطیری شاهنامه و آهنگ ...
پسر
فارسی، اوستایی، پهلوی
تاریخی و کهن رحمت
مهربانی، بخشودن، بخشش مخصوص خدا، دلسوزی و مهربانی، مهربانی و بخشایندگی و عفو مخصوصِ خداوند، رحم، مه ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی رهام
نام پسر گودرز پهلوان ایرانی، از شخصیت های شاهنامه، پرنده شکست ناپذیر، لطافت باران، ( اَعلام ) ) ( د ...
پسر
فارسی
پرنده، تاریخی و کهن، طبیعت لعیا
نام همسر حضرت یعقوب ( ع )، خجسته و زیبارو، ( معرب از عبری لیا = لیئه = خسته )، خسته، ( اَعلام ) نام ...
دختر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی آسنا
سرشت درونی، سرشت مادرزادی، نام همسر حضرت یوسف و به معنی آسمان پاک، روشنایی درونی
دختر
اوستایی، پهلوی امیرحسام
ترکیب دو اسم امیر و حسام ( فرمانروا و شمشیر برنده )، ( به مجاز ) پادشاه و امیری که دارای شمشیری تیز ...
پسر
عربی سودا
فکر، خیال، شور و شوق، علاقه ی شدید به کسی یا چیزی، عشق، سودا
دختر
ترکی، عربی مهیا
منسوب به مه، بزرگمنش، بانوی بزرگ، بزرگ
دختر
فارسی، اوستایی راحیل
نام زیبارو ترین و خوش بیان ترین فرشته الهی، پاک، مسافر، نام همسر حضرت یعقوب و مادر حضرت یوسف ( ع )، ...
دختر
عبری
مذهبی و قرآنی روژان
روزها، روشنایی، زندگی، ( کردی ) به معنی روزها، روزان
دختر
کردی
طبیعت اهورا
وجود مطلق و هستی بخش، بی همتا، به لغت اوستا وجود مطلق و هستی بخش اهورا مزدا هستی بخش بی همتا و خالق ...
پسر
فارسی، اوستایی
تاریخی و کهن رومینا
صیقلی، پاک و پاکیزه، زدوده و صیقل کرده شده و جلا داده، پاک و پاکیزه کرده
دختر
فارسی، آشوری حیات
زندگی، زیست، حیات
دختر
عربی محمد کریم
ترکیب دو اسم محمد و کریم ( ستوده و بخشنده )، از نام های مرکب، ا محمّد و کریم، ( اَعلام ) محمّدکریم ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی یاشار
جاویدان، همیشه زنده، عمرکننده، زندگی کننده
پسر
ترکی شاهرخ
شاه سیما، آن که چهره ای با هیبت و شکوه چون شاه دارد، دارای رخساری چون شاه، شاه منظر، ( در ورزش ) در ...
پسر
فارسی برات
اعمال نیک و خیرات، برتری، نوشته ای که بدان دولت بر خزانه یا بر حکام حواله ای وجهی دهد، کاغذ زر، نوش ...
پسر
عربی رابعه
یک چهارم، نام نوایی در موسیقی، ( اَعلام ) رابعه ی بنت کعب ( = رابعه ی قزداری ) [قرن هجری] شاعره ی پ ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی عبدالرحمان
بنده ی بخشاینده ( خدا )، بنده ی خدای بخشاینده، ( اَعلام ) ) عبدالرحمان ابن عوف: [سال پیش از هجرت، ه ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی کتایون
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سه دختر قیصر روم، ( اَعلام ) دختر قیصر روم و زن گشتاسب و مادر اسفند ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن حاتم
حاکم، قاضی، داور، نام مردی بسیار سخاوتمند از قبیله طی، به معنی حاکم، ( اَعلام ) رییس قبیله و شاعر ع ...
پسر
عربی جهان بخش
آن که جهان تحت سلطه اوست و می تواند آن را به کسی ببخشد، ( به مجاز ) ویژگی آن که جهان تحت سلطه ی اوس ...
پسر
فارسی عمر
از صحابه ی رسول اکرم ( ص ) و از خلفای راشدین، نام خلیفه دوم، ( اَعلام ) ) عمر ابن خطاب: [قرن اول هج ...
پسر
عربی مهرشاد
شادمان و زیبا همچون خورشید، سرخوش از محبت، خورشاد، ( = خورشاد )، شادمهر، مرکب از شاد ( خوشحال ) + م ...
پسر
فارسی فرخ
خجسته، مبارک، فرخنده، از شخصیتهای شاهنامه، خجسته و مبارک و فرخنده، ( در قدیم ) خوشبخت و کامیاب، بزر ...
دختر، پسر
فارسی
تاریخی و کهن محمد سعید
ترکیب دو اسم محمد و سعید ( ستوده و خجسته )، از نام های مرکب، ا محمّد و سعید
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد رحیم
ترکیب دو اسم محمد و رحیم ( ستوده و بسیار مهربان )، از نام های مرکب، ا محمّد و رحیم
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی هدایت
راهنمایی کردن به مسیر درست، ارشاد، ( در تصوف ) راهنمایی از سوی خداوند که باعث رسیدن انسان به کمال م ...
پسر
عربی صونا
صیانت، خویشتنداری از گناه، پارسایی، ( صون، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به صون، ( عربی ـ فارسی ) ( صون ...
دختر
فارسی، عربی ظریفه
مؤنث ظریف، دارای اجزا یا ساختار نازک و باریک همراه با ظرافت و تناسب، ( مؤنث ظریف )، ظریف، عربی مؤنث ...
دختر
عربی فتانه
بسیار زیبا و دلفریب، ( به مجاز ) فتان، ( در قدیم ) ( به مجاز ) با زیبایی و دل فریبی
دختر
عربی امیرطاها
ترکیب دو اسم امیر و طاها ( فرمانروا و نام پیامبر اسلام ( ص ) )، از نام های مرکب، امیر و طاها ( طه ) ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی مهرنوش
زیبایی جاوید و همیشگی، همیشه زیبارو، ( مهر = خورشید، نوش = جاویدان ) ( به مجاز ) زیبایی جاوید و همی ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن سرو ناز
درختی بلند و زینتی، معشوق خوش قد و قامت، سرو نورسته، سروی که شاخه های آن به هر طرف مایل باشد، ( در ...
دختر
فارسی
طبیعت، هنری ماندانا
عنبر سیاه، مادر کوروش پادشاه هخامنشی، ( در یونانی ) mav avn، ( در پارسی باستان ) mand به معنی عنبر ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن مینو
روان، خرد و روح، آسمان، بهشت، فردوس، ( در پهلوی ) این واژه مینوک و صورت اوستایی آن مَئینیَوَ به معن ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی امیدعلی
امید داشتن به لطف علی ( امام علی )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی عباد الله
بندگان خداوند
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی مسیب
بر حال خود گذاشته شده، آزاد شده، رها کننده ی آب یا ستور که به هر کجا خواهد رود، آزاد کننده ی بنده، ...
پسر
عربی بختیار
خوشبخت، سعید، نام استاد رودکی در موسیقی، دارای بخت، با اقبال، آن که بختش مساعد باشد، نیکبخت، کامروا
پسر
فارسی کیانوش
از شخصیتهای شاهنامه، بزرگ جاودان، بزرگ جاویدان، [از واژه ی اوستایی «کوئی» = بزرگ، گرامی، اَنوش = بی ...
پسر، دختر
فارسی
تاریخی و کهن شهره
مشهور، نامدار و نامور، نامور
دختر
عربی
تاریخی و کهن آرسام
آرشام، نیرومند، قوی هیکل، پسر آریامنه و پدر ویشتاسپ از خاندان هخامنشی، گونه ای دیگر از واژه ی آرشام ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن بنفشه
گلی که در فصل بهار می روید و دارای رنگهای گوناگون است، ( در گیاهی )، هر یک از گیاهانِ کوتاه دولپه ا ...
دختر
فارسی
طبیعت، گل ابوبکر
نام خلیفه اول و جانشین پیامبر ( ص ) و پدر عایشه همسر پیامبر ( ص )، پدر بَکر، ( اَعلام ) ) ابوبکر: ( ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی انیس
همدم، مصاحب، هم نشین، محبوب و مطلوب، انس گیرنده
دختر
عربی ملیسا
زمانی بین مغرب و نماز عشا، ماه صَفر، ماهی بین آخر گرما و زمستان، بادرنگبویه
دختر
عربی، یونانی
طبیعت مقصود
مطلوب و خواسته شده و محبوب و مورد پسند، آنچه کسی قصد انجام آن را دارد، منظور، مقصد، مطلوب و مورد نظر
پسر
عربی ساغر
ظرفی که در آن شراب می نوشند، جام شراب، شراب، ( در عرفان ) دل عارف است که انوار غیبی در آن مشاهده می ...
دختر
فارسی، عربی، ترکی
تاریخی و کهن عظیمه
مؤنث عظیم، بزرگ، عظیم، ( عربی ) ( مؤنث عظیم )، مؤنث عظیم، کلان، با اهمیت، فراوان، بسیار
دختر
عربی محمد عرفان
ترکیب دو اسم محمد و عرفان ( ستوده و معرفت )، از نام های مرکب، ن محمّد و عرفان
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی نبی
پیغمبر، رسول، ( به مجاز ) حضرت محمد ( ص )، ( به مجاز ) حضرت محمّد ( ص )، ( اَعلام ) نبی تخلص ملا عب ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی فرزین
فروزان، مهره ای در بازی شطرنج، وزیر، مهره ی وزیر در صفحه شطرنج، ( اَعلام ) نام مکانی در کرمان، وزیر ...
پسر
فارسی کامبیز
گویش امروزی کبوجیه، نام پسر کوروش پادشاه هخامنشی، صورت دیگری از کمبوجیه که در زبان فرانسه کامبیز شد ...
پسر
فارسی سمیره
نوعی خط است، ( = سمیرا )، ( سمیرا
دختر
عربی زرین
از جنس زر، به رنگ زر، طلایی، زیبا و آراسته
دختر
فارسی
طبیعت شایسته
دارای ویژگی مطلوب، مناسب، سزاوار و در خور، لایق، ( صفت فاعلی از شایستن )، دارای توانایی های لازم بر ...
دختر
فارسی پارمیس
نام دختر بردیا و نوه کوروش پادشاه هخامنشی، ( اَعلام ) نام دختر بردیا که زنِ داریوش ( اول ) بود، پرم ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن شمس الله
کسی که منور شده است به نور دین خدا، آفتاب خدا
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی آنیسا
مانند عشق، مبارز بزرگ، [آن در عرفان عشق و جوهر عشق، یای ( ی ) میانوند، سا ( پسوند شباهت ) ]، به معن ...
دختر، پسر
ترکی، فارسی، اوستایی، یونانی مهراد
جوانمرد مِهتر و بزرگتر، بخشنده بزرگ، ( مِه = مِهتر، بزرگتر، راد = جوانمرد )، ( اَعلام ) از نویسندگا ...
پسر
فارسی ساینا
نام خاندانی از موبدان زرتشتی، ساکت و بی صدا، سیمرغ، دانا و باخرد، ) سایه ای که مشخص و قابل رؤیت باش ...
دختر
اوستایی، فارسی
پرنده، طبیعت پگاه
هنگام صبح زود، سپیده دم، صبح زود، سحر
دختر
فارسی نهال
کودک نورُسته، درخت یا درختچه نورس که تازه نشانده شده است، ( در کشاورزی ) درخت یا درختچه ی نورس که ت ...
دختر
فارسی
طبیعت حسنه
نیک، نیکو، خوب، پسندیده، عمل نیک و پسندیده، عمل پسندیده به ویژه عمل مطابق با شرع، کار نیک
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی مهراب
دارنده ی جلوه آفتاب و کسی که تابش مهر دارد، نام یکی از پادشاهان کابل، دارنده ی جلوه ی آفتاب و کسی ک ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن سدنا
سجده کننده بر خانه خدا، سدن، الف ( اسم ساز )، خدمت کردن کعبه، سدن + الف ( اسم ساز )، مرکب از سدن ( ...
دختر
فارسی، عربی
گل، مذهبی و قرآنی قهرمان
کُهرمان، پهلوان، آن که در کار دشوار و مهمی مثل ورزش یا جنگ تلاش زیادی کرده و به شهرت رسیده است، دلا ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن پویان
آن که در حال حرکت به نرمی و آرامی است، جوینده، ( در قدیم )، روان، دونده، دوان، شتابان، جستجو کننده، ...
پسر
فارسی شراره
درخشش، روشنی، جرقه، شرار، پاره ای از آتش که به هوای پرد، اخگر
دختر
عربی
طبیعت ماریا
نام دختر پادشاه ماد، ( اَعلام ) نام دختر ارته باذ [پادشاه ماد] به قول پلوتارک که با غیر ایرانیان ( ...
دختر
عبری بدریه
ماه شب چهاردهم، زیبارو، ( بدر = ماهی که به صورت دایره ی کامل دیده می شود، منسوب به بدر یا ماه شب چه ...
دختر
عربی
کهکشانی عدنان
نام یکی از اجداد پیامبر اسلام ( ص ) است که به فصاحت ( سخنوری ) شهرت داشته، ( عربی ) ( در اعلام ) نا ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی آیسا
مثل ماه، شبیه به ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( آی= ماه، سا ( پسوند شباهت ) )، آی ( ترکی ) + سا ( فارسی ...
دختر
ترکی، فارسی
کهکشانی همایون
دارای تأثیر خوب، خجسته، مبارک، فرخنده، یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی، ( در قدیم ) از شبکه های بیس ...
پسر
فارسی
هنری غفار
آمرزنده و بخشاینده، از نامهای خداوند، آمرزنده و بخشاینده ی گناهان ( خداوند )، از صفات و نام های خدا ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی جاوید
جاویدان، همیشگی، ابدی، ( اَعلام ) نام مستعار حسین راثی زاده شاعر و نمایشنامه نویس آذربایجانی، که پس ...
پسر
فارسی مالک
آن که دارنده و صاحب اختیار چیزی یا کسی باشد، آن که صاحب مِلک یا املاکی است، از نام ها و صفات خداوند ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی نورا
نورانی، درخشان، ( به مجاز ) زیبا، ( نور، ا ( پسوند نسبت ) )، نور ( عربی ) + ا ( فارسی )، مؤنث انور ...
دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی ضحا
زمانی پس از برآمدن آفتاب، چاشتگاه، آفتاب، خورشید، ( در اعلام ) سوره ی نود و سوم قرآن کریم دارای یاز ...
دختر، پسر
عربی
مذهبی و قرآنی حسنیه
نیکوتر، کار نیک، عاقبت نیکو
دختر
عربی امیر حسن
پادشاه خوب و نیکو، فرمانده ی خوب، ( اَعلام ) امیرحسن دهلوی ملقب به نجم الدین، عارف، شاعر فارسی گوی ...
پسر
عربی روژین
درخشنده و تابناک مثل روز روشن نامی کردی روشنایی، ( روژ = روز، ین ( پسوند نسبت ) )، منسوب به روز، تا ...
دختر
کردی، فارسی شرف
بزرگواری، افتخاری که از امری نصیب شخص می شود، برتری، حرمت و اعتباری که از رعایت کردن ارزش های اخلاق ...
دختر، پسر
عربی صالحه
مؤنث صالح، شایسته و درستکار، نیک، خوب، دارای اعتقاد و عمل درست دینی، ( مؤنث صالح ) ( زنِ صالح )، صا ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی پانیذ
پانید، شکر، شیرین، ( = پانید )، قند مکرر، شکر برگ، شکر قلم، نوعی از حلوا که از شکر و روغن بادام تلخ ...
دختر
فارسی معراج
عروج، بالا رفتن، رفتن به سوی آسمان، به ویژه در مورد پیغمبر اکرم ( ص )، به ویژه در مورد پیامبر اسلام ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی نورالدین
نورِ دین، روشنایی و فروغ دین، ( اَعلام ) ) نورالدین ( = محمّدابن حسن ) رییس اسماعیلیان الموت [، قمر ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی ساحل
مرز بین آب و خشکی، کرانه، کنار دریا، ( عربی ) ( در جغرافیا ) زمینی که در کنار دریا یا دریاچه یا رود ...
دختر
عربی
طبیعت پرنیان
پارچه ابریشمی دارای نقش و نگار، ( در قدیم ) پارچه ای ابریشمی دارای نقش و نگار، نوعی پارچه ی حریر که ...
دختر
فارسی امیدرضا
نام ترکیبی، به معنای آن که امیدش به رضا ( رضای خدا ) باشد، آن که امیدش به رضا ( رضای خدا ) باشد، ام ...
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی