پیشنهادهای کرام (٣٧٥)
از derivare لاتین می آید ( de rivus ) به معنای ( to lead or draw off ) می شود کارواژه روییدن را همره با پسوند جدایَنده "گ" ( در کارواژه های گداختن، ...
از derivare لاتین می آید ( de rivus ) به معنای ( to lead or draw off ) می شود کارواژه روییدن را همره با پسوند جدایَنده "گ" ( در کارواژه های گداختن، ...
خرملخ
Control = کنترل Controller = کنترلنده Controlled = کنترلیده Controllable = کنترل پذیر Controllablize = کنترلپذیریدن Controllability = کنترل پذیری Co ...
Control = کنترل Controller = کنترلنده Controlled = کنترلیده Controllable = کنترل پذیر Controllablize = کنترلپذیریدن Controllability = کنترل پذیری
Control = کنترل Controller = کنترلنده Controlled = کنترلیده Controllable = کنترل پذیر Controllablize = کنترلپذیریدن Controllability = کنترل پذیری
Control = کنترل Controller = کنترلنده Controlled = کنترلیده Controllable = کنترل پذیر Controllablize = کنترلپذیریدن Controllability = کنترل پذیری
Control = کنترل Controller = کنترلنده Controlled = کنترلیده Controllable = کنترل پذیر Controllablize = کنترلپذیریدن Controllability = کنترل پذیری
Control = کنترل Controller = کنترلنده Controlled = کنترلیده Controllable = کنترل پذیر Controllablize = کنترلپذیریدن Controllability = کنترل پذیری
Control = کنترل Controller = کنترلنده Controlled = کنترلیده Controllable = کنترل پذیر Controllablize = کنترلپذیریدن Controllability = کنترل پذیری
کووکیدن = to tune کووکنده = tunner کووکیده = tunned
کووکیدن = to tune کووکنده = tunner کووکیده = tunned
یا مُدرن می توانیم بگوییم یا نُوین. Modern = مدرن/نوین Modernly = مدرنانه/نوینانه Modernity = مدرنگی/نوینی/نوینگی Modernize = مدرنیدن/نوینیدن Mo ...
یا مُدرن می توانیم بگوییم یا نُوین. Modern = مدرن/نوین Modernly = مدرنانه/نوینانه Modernity = مدرنگی/نوینی/نوینگی Modernize = مدرنیدن/نوینیدن Mo ...
یا مُدرن می توانیم بگوییم یا نُوین. Modern = مدرن/نوین Modernly = مدرنانه/نوینانه Modernity = مدرنگی/نوینی/نوینگی Modernize = مدرنیدن/نوینیدن Mo ...
یا مُدرن می توانیم بگوییم یا نُوین. Modern = مدرن/نوین Modernly = مدرنانه/نوینانه Modernity = مدرنگی/نوینی/نوینگی Modernize = مدرنیدن/نوینیدن Mo ...
یا مُدرن می توانیم بگوییم یا نُوین. Modern = مدرن/نوین Modernly = مدرنانه/نوینانه Modernity = مدرنگی/نوینی/نوینگی Modernize = مدرنیدن/نوینیدن Mo ...
یا مُدرن می توانیم بگوییم یا نُوین. Modern = مدرن/نوین Modernly = مدرنانه/نوینانه Modernity = مدرنگی/نوینی/نوینگی Modernize = مدرنیدن/نوینیدن Mo ...
یا مُدرن می توانیم بگوییم یا نُوین. Modern = مدرن/نوین Modernly = مدرنانه/نوینانه Modernity = مدرنگی/نوینی/نوینگی Modernize = مدرنیدن/نوینیدن Mo ...
یا مُدرن می توانیم بگوییم یا نُوین. Modern = مدرن/نوین Modernly = مدرنانه/نوینانه Modernity = مدرنگی/نوینی/نوینگی Modernize = مدرنیدن/نوینیدن Mo ...
یا مُدرن می توانیم بگوییم یا نُوین. Modern = مدرن/نوین Modernly = مدرنانه/نوینانه Modernity = مدرنگی/نوینی/نوینگی Modernize = مدرنیدن/نوینیدن Mo ...
یا مُدرن می توانیم بگوییم یا نُوین. Modern = مدرن/نوین Modernly = مدرنانه/نوینانه Modernity = مدرنگی/نوینی/نوینگی Modernize = مدرنیدن/نوینیدن Mo ...
یا مُدرن می توانیم بگوییم یا نُوین. Modern = مدرن/نوین Modernly = مدرنانه/نوینانه Modernity = مدرنگی/نوینی/نوینگی Modernize = مدرنیدن/نوینیدن Mo ...
یا مُدرن می توانیم بگوییم یا نُوین. Modern = مدرن/نوین Modernly = مدرنانه/نوینانه Modernity = مدرنگی/نوینی/نوینگی Modernize = مدرنیدن/نوینیدن Mo ...
یا مُدرن می توانیم بگوییم یا نُوین. Modern = مدرن/نوین Modernly = مدرنانه/نوینانه Modernity = مدرنگی/نوینی/نوینگی Modernize = مدرنیدن/نوینیدن Mo ...
یا مُدرن می توانیم بگوییم یا نُوین. Modern = مدرن/نوین Modernly = مدرنانه/نوینانه Modernity = مدرنگی/نوینی/نوینگی Modernize = مدرنیدن/نوینیدن Mo ...
یا مُدرن می توانیم بگوییم یا نُوین. Modern = مدرن/نوین Modernly = مدرنانه/نوینانه Modernity = مدرنگی/نوینی/نوینگی Modernize = مدرنیدن/نوینیدن Mo ...
فکریدن = think فکرنده/فکرگر = thinker فکریده = thinked فکراندن = to make s. b think فکراننده/فکرانگر = s. b/s. th that makes s. b thinks فکرانیده = ...
Signify = دالیدن Signifier = دالنده Signified = دالیده
Signify = دالیدن Signifier = دالنده Signified = دالیده
Signify = دالیدن Signifier = دالنده Signified = دالیده
خالییدن = خالی کردن خالییدن زباله وسط خیابان بسیار کاره زشتی است.
پیچال ( پیچ ال ) بدلیل چم/معنایی که داره بهتره در جاهای دیگه از آن استفاده بشه . من واژه حلزونال ( حلزون ال ) رو پیشنهاد می کنم.
شوکیدن = شوکه شدن م. ث = آدم واقعا می شوکه وقتی این صحنه ها رو می بینه. شوکاندن = شوکه کردن م. ث = انگار که کاری به جز شوکوندن بقیه نداری؟!!!!!
جارییدن = جاری شدن م. ث = برف آب شده، روی کوه جاریید و پایین آمد. جاریاندن = جاری کردن م. ث = برای داشتن نوآوری، باید ذهن خودت رو در دنیای تخیلات ...
دَرکیدن = فقط معشوق است که عشق را همان طور که است می دَرکد.
سینشیریدن = ( سینه شیر دادن ) م. ث = کودکان را تا سن ۲ سال می سینشیرند.
خشمیدن = خشمگین شدن م. ث = آدم می خشمه وقتی میبینه این صحنه ها رو. خشمانیدن = خشمگین کردن م. ث = با خشموندنِش به هیچ نتیجه ایی نمیرسی .
نِقیدن : بجای نِقیدن بیا کمک. نِقنِقیدن : واییییییی. بسهههه. چقدر می نِقنِقی برای خودت.
میکسیدن. آمیختن. درآمیختن. درهَمیدن.
خیسیدن = م. ث = آدم می خیسه تو شلوارش وقتی از بالای برج میلاد پایین رو نگاه می کنه. خیساندن = م. ث = یکم با زبونت لبه نانه رو بِخیسون.
سِیلیدَن = م. ث = جمعیت رو مشاهده می کنیم که می سیلند داخل ورزشگاه. سیلاندن = م. ث = روشنفکران فرنگ رفته بودند که بسیاری از واژگان فرانسوی رو سِیل ...
طوطییدن = طوطی وار حرف کسی را تکرار کردن. آن ها فقط بلدند بطوطیند. غیر از طوطییدن کار دیگه ایی بلد نیستند.
مَستیدن = مست شدن. م. ث : من به این راحتی ها نمی مستم. مَستاندن = کسی را مست کردن. م. ث : این شرابه واقعا آدم رو می مستونه .
به نظرم همساز بهتره زیرا سازگار را برای adaptable بکار می برند. Compatible = همساز Compatibly = همسازانه Compatibility = همسازیی Compatibilize = هم ...
به نظرم همساز بهتره زیرا سازگار را برای adaptable بکار می برند. Compatible = همساز Compatibly = همسازانه Compatibility = همسازیی Compatibilize = هم ...
به نظرم همساز بهتره زیرا سازگار را برای adaptable بکار می برند. Compatible = همساز Compatibly = همسازانه Compatibility = همسازیی Compatibilize = هم ...
به نظرم همساز بهتره زیرا سازگار را برای adaptable بکار می برند. Compatible = همساز Compatibly = همسازانه Compatibility = همسازیی Compatibilize = هم ...
به نظرم همساز بهتره زیرا سازگار را برای adaptable بکار می برند. Compatible = همساز Compatibly = همسازانه Compatibility = همسازیی Compatibilize = هم ...
به نظرم همساز بهتره زیرا سازگار را برای adaptable بکار می برند. Compatible = همساز Compatibly = همسازانه Compatibility = همسازیی Compatibilize = هم ...