پیشنهاد‌های داود رمضانی (١٣٦)

بازدید
٣٧٦
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

پشت گرمی داشتن - دلگرمی - بعضی موار به معنی امید داشتن به چیزی در دور دست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

داوطلب شدن - پیش افتادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

از حمایت شما متشکرم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دراز به دراز خوابیدن - ولو شدن به پشت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

عقلشونو از دست دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیش بینی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

به اندازه کافی دل و جرات داری؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مجردم، از هفت دولت آزادم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

عقیده خودرو داشتن، افکار مستقل داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

ابوقراضه، قارقارک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

فیصله دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

گاهی در حالت صفت به معنی ( بی پروایی ) و ( بی احتیاطی ) هم میآید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

هم آوازی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

نوبت - دور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرافکندگی - شرمندگی - خجالت زدگی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

ریسک کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

در پوست خود نگنجیدن - خیلی هیجانزده شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

قپی در کردن - دروغ شاخدار I don't see nothing funny in her talking like a cowhand منکه چیز خنده داری تو حرف زدنش مثل دروغ گفتن ( خالی بندی ) نمیبینم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

آبرو - وجهه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

احترامگذاشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

در پرده چیزی رو گفتن - گوشه ایی زدن به مطلبی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

آرام شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

عاشق کسی بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

غیبت کسی را گفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

از گفتن چیزی اکراه داشتن - از گفتن چیزی ابا کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

اسائه ادب - بی احترامی

پیشنهاد
٣

او باید وقت قبلی بگیره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

به صلاح توست مناسب توست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

رواج ( رواج یک مد )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

پیشرفت ( به صورت کنایه آمیز و طعنه آمیز ) پیشرفت کوچکی را ناچیز انگاشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

رنگ عوض کردن - رنگ باختن به نوعی تغییر کردن ( با توجه به متن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

در جایی یا مکانی حاضر شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

دیگه چی شده باز چه خبره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

فریبنده، گول زنک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

أویختن مثل آویزون کردن پرده ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

چرب زبانی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

رابطه هم معنی میدهد به نوعی در مالکیت معنوی زناشویی "رابطه یا پیوند" معنی میدهد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

راه و چاه نشون دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پیچوندن duck it:بپیچونش ( از زیر کار در رفتن هم اومده و همچنین زیر آبی رفتن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

فاحش - تکان دهنده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

تو کار کسی دخالت کردن، فضولی کردن، اضهار سلیقه شخصی بیجا کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مزخرفات، چرت و پرت، شرّ و ور، آسمون ریسمون کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیغام - پیام فرستادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیش از همه بنطرم معنی یه تایم کوتا میده، مثل یه درنگ یا مکثی گذرا معنی"خیلی کوتاه"بعضی وقتها بسته به جمله مناسب است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

همشهری - احمق - شنگول

پیشنهاد
١

دکتر لیوینگستون کنایه از اضهار آشنایی کردن با کسی که نمیشناسیش، به نوعی فضولی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

معامله ایی رو جوش دادن - کاری رو جفت و جور کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

گرم گرفتن، اخت شدن با کسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

بی کم و کاست - بی برو برگرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

آبغوره گرفتن ( حقه زدن ) - شیره مالیدن ( فریب زدن )